پنجشنبه نهم دی ۱۳۸۹ 14:15

پرونده مطبوعاتی- اصفهان زیبا

از ابتدای سال ۸۵ با روزنامه اصفهان زیبا همکاری می‌کنم. برای صفحه جوان، ویژه نامه جوان، صفحه آی‌تی، ویژه‌نامه شبکه، ویژه‌نامه فرهنگ و هنر، صفحه دانش و صفحه هنر و ادبیات مصاحبه، خبر، گزارش ، یادداشت و مقاله نوشته‌ام و حالا بیش از یک سال است که مسئول صفحه هفتگی هنر و ادبیات هستم. آرشیو کارهایم را می‌توانید در ادامه ببیند.

روزنامه اصفهان زیبا (صفحه هنر و ادبیات)، روزنامه اصفهان زیبا (ویژه نامه شبکهویژه‌نامه دانش و فناوری، ستون اینترچت، ویژه‌نامه فرهنگی، ستون موج هفتم، ویژه‌نامه جوان- صفحه دلخوشی‌ها، ستون جوان‌شهر، صفحه دانش، صفحه جوان،  هفته‌نامه اصفهان زیبا-صفحه جوان

    1    
نویسنده: نفیسه حاجاتی
موج هفتم
نگاهی بر اقدام تامل‌برانگیز شبکه MBC در راه‌اندازی کانال فیلم‌های روز دنیا برای فارسی‌زبانان
موجی که در راه است!
روزنامه اصفهان زیبا- شماره 471،صفحه 6، صفحه سینما و تلویزیون، پنجشنبه 20 تیرماه 1387
«این مطلب کاملاً سانسور شد!»

حتماً شما هم این خبر تامل‌برانگیز را شنیده‌اید! خبر تاسیس شبکه فارسی‌زبان MBC را عرض می‌کنم. یادتان باشد در حالی که ما مدام عرب‌ها را مورد حمله لفظی قرار می‌دهیم که دست از سر جزایر، دانشمندان و خلیج‌مان بردارند، آنها زحمت می‌کشند و برای ما شبکه 24ساعته ماهواره‌ای پخش فیلم‌های روز دنیا با زیرنویس فارسی راه‌اندازی می‌کنند! نه خیر دوست من! ما در قرن 21ام هستیم قرن سرعت، تبلیغات و رقابت. نمی‌توانی خودت را در چهاردیواری خانه‌ی کوچکت حبس کنی، پرده‌های زخیم جلوی پنجره‌ات بکشی، در را قفل کنی و برای خودت زندگی کنی! دنیا دیگر دنیای بزرگ دیروز نیست. خیلی کوچکتر از این حرفها شده‌است. جا تنگ است و اگر دیر بجنبی دیگرانی که «جا» را حق خودشان می‌دانند، تو را از صفحه روزگار محو خواهند کرد. باید کاری کرد. باید دوید. اگر در حالی که همه می‌دوند، تو بخواهی آرام در لاین دوم حرکت کنی، حتماً نابود خواهی شد.
«شبکه‌ی تلویزیون‌های MBC اولین کانال تلویزویونی 24ساعته فیلم‌های روز جهان با زیرنویس فارسی را راه‌اندازی می‌کند. پخش MBC Persia به طور رسمی از روز چهارشنبه، 19 تیرماه 1387(نهم جولای) ساعت 16 به وقت ایران، بر روی ماهواره‌های عرب‌ست و نایل‌ست آغاز خواهدشد.» خبر هیجان‌، تامل و بحث‌برانگیزی است! این روزها رسانه‌های بین‌المللی علاقه‌ی زیادی به پخش برنامه به زبان فارسی پیداکرده‌اند! راه‌اندازی شبکه‌ای فارسی زبان از جانب کانالی همانند mbc بسیار جای بحث دارد. پس از انتشار کانال ماهواره‌ای صدای آمریکا، این روزها صحبت از آغاز کانال بی‌بی‌سی فارسی، یورونیوز فارسی و حالا ام‌بی‌سی فارسی است. اما در این میان، با توجه به نوع مخاطبان و هدف‌گیری برنامه‌های شبکه‌ی mbc، اثرگذاری این شبکه را باید بسیار فراتر از تصور دانست. انتشار mbc persia بیانگر این نکته است که برنامه‌سازان تلویزیونی امروز دنیا به اهمیت اثرگذاری تبلیغات و بازاریابی برای جمعیت هشتاد میلیونی ایران پی‌برده‌اند. دقت کنید که شبکه‌ای همانند mbc persia که شبکه‌ی سرگرمی با بالاترین کیفیت پخش (HD : High Definition) و با پشتوانه مالی بسیار قوی می‌باشد را هرگز نباید با شبکه‌های ضعیف چند هزار دلاری ایرانیان لس‌آنجلسی مقایسه کرد.
مرکز پخش رسانه‌ای خاورمیانه (Middle East Center Broadcasting) که به اختصار، MBC خوانده می‌شود، فعالیت خود را از سال 1991 میلادی در لندن آغاز کرد. در سال 2002 شهرک رسانه‌ای دوبی را به عنوان مرکز جدید خود برگزید، فعالیت خود را با مديريت «وليد بن ابراهيم»، یکی از شاهزادگان آل سعود، ادامه داد و اکنون مدعی است که ۷۵ ميليون بيننده‌ی دائم دارد. گروه MBCشش کانال تخصصی تلویزیونی از جمله: کانال خانوادگی(MBC1)، کانال شبانه‌روزی سینمایی(MBC2)، کانال کودکان(MBC3)، کانال زنان مدرن عرب(MBC4)، کانال فیلم‌های اکشن و سریال‌های مختلف(MBC Action)، شبکه 24ساعته اخبار(العربیه) و دو ایستگاه رادیویی موسیقی و ترانه‌های عربی MBC Panorama)و MBC FM) را راه‌اندازی کرده و در عین حال چند شرکت تولیدکننده‌ی برنامه‌های مستند و اخبار و چندین سایت اینترنتی به زبان‌های عربی، اردو، فارسی و انگلیسی دارد.
شبکه خبری عرب زبان «العربيه» يکی از تجارب موفق اين گروه به شمار می‌رود که از سال ۲۰۰۳ به روی آنتن رفت و رقابت تنگاتنگی با تلویزيون الجزيره قطر در زمینه پوشش مستقيم تصويری اخبار خاورميانه، به ويژه عراق دارد. راه اندازی شبکه  MBC Actionبه زبان انگليسی در سال ۲۰۰۷ نیز با استقبال مخاطبان عرب‌زبان 14 تا 25 سال روبه‌رو بوده‌است. شبکه MBC2 به واسطه پخش۲۴ ساعته فيلم‌های هاليوودی به زبان انگلیسی و با زير نويس عربی، شبکه شناخته شده‌ای در منطقه به حساب مي‌آيد. و اکنون پس از چند ماه تبلیغات گسترده، شبکه‌ی تلویزیونی «MBC Persia» را با پخش فیلم‌های روز دنیا با زیرنویس فارسی راه‌اندازی کرده‌است. صحبت‌های «تیم ریوردان» مدیر کانال‌های گروه MBC در رابطه با این شبکه‌ی تازه تاسیس بسیار جالب و حاوی پاسخ‌های بسیاری است. او می‌گوید:«فیلم‌های سینمایی در واقع دارای زبان مشترکی هستند که با گذر از مرزهای جغرافیایی و زبانی، مستقیما راه خود را به سوی قلب و مغز بینندگان می‌گشایند. لذا راه‌اندازی mbc Persia باعث افتخار ماست، بویژه که این کانال پیشگام نمایش فیلمهای ارزنده‌ای خواهدبود که مناسب نمایش برای خانواده‌های فارسی زبان است. کانال mbc Persia فیلم‌های مورد علاقه گروهای سنی مختلف و سلیقه‌های متفاوت را عرضه خواهد کرد.» علاوه بر این، «مازن حايک» مدیر کل بازاریابی و روابط عمومی و امور بازرگانی گروه MBC هم در رابطه با اهداف تجاری این کانال می‌گوید:« MBC Persia مجموعه کانال‌های پیشتاز ما را غنا خواهد بخشید و این نوآوری هماهنگ با تعهدات ما مبنی بر ارائه بهترین‌های جهانی به تماشاگران منطقه است. ما رضایت گروه‌های سنی مختلف را جلب خواهیم کرد. چنین اقدامی بعد دیگری به سرگرمی‌های خانگی مشاهده‌کنندگان برنامه‌های ما خواهد افزود.»

منابع اصلی: alarabiya.net، reporter.ir، medianews.ir، razeno.com،  mbc.net، ameinfo.com
نویسنده: نفیسه حاجاتی
پنجشنبه سیزدهم تیر ۱۳۸۷ 16:22

موج هفتم: موج «تاک شو» در رسانه ملی!

موج هفتم
موج «تاک شو» در رسانه ملی!

        
این هفتمین شماره‌ی ستون موج هفتم است. شش هفته درمورد شش سریال محبوب بین‌المللی نوشتم اما حالا برای تغییر ضائقه هم که شده، اجازه دهید به یک موضوع جذاب و مد روز بپردازیم. اگر یادتان باشد در دو شماره‌ی اخیر از موجی به نام «موج کره‌ای» صحبت کردیم درحالی که موج قوی‌تری مدتهاست که نه تنها رسانه ملی ما بلکه رسانه‌های جهان را درحال درنوردیدن است! و به همین دلیل هم حالا در هفتمین شماره ستون موج هفتم به سراغ موج فراگیر و محبوب «تاک شو» می‌رویم.
طبق تعریفی که «دایره‌المعارف انگلیسی ویکی‌پدیا» ارائه می‌دهد، «talk show»(اصطلاح آمریکایی) یا «چت شو»(اصطلاح جهانی) برنامه‌ای رادیویی یا تلویزیونی است به این صورت که یک نفر یا گروهی از مردم دور هم جمع می‌شوند تا در مورد موضوعات مختلفی که میزبان برنامه تعیین کرده، بحث و تبادل نظر کنند. البته گاهی تاک‌شو چندین میهمان دارد که متخصص یا کارشناس موضوع مورد بحث برنامه هستند و در مدل دیگر، یک میهمان در مورد تخصص یا حیطه کاری‌اش با یک یا دو نفر میزبان به بحث و گفت‌و‌گو می‌پردازد.
تاک‌شوها از پرطرفدارترین برنامه‌های تلویزیونی جهان هستند. این گونه برنامه‌ها با توجه به گستردگی و امکانی که برای ارزیابی، تحلیل و برآورده‌کردن نیاز روزمره مخاطب در رشته‌های مختلف ایجاد می‌کنند، همواره از سوی مخاطب مورد استقبال قرار گرفته‌اند. مجری و توانایی‌های او حرف اول را در موفقیت یا ناکامی برنامه‌های گفتگومحور می‌زند. از طرفی باید توجه داشت که «تاک شو»ها و «هارد تاک»ها به طور مستقیم وابسته به مجری و مهمان هستند. یعنی همان قدر که مجری باید بر بیان و نحوه اجرای برنامه تسلط خوبی داشته باشد، به همان نسبت باید مهمانی را به برنامه دعوت کند که مختصات رسانه را به خوبی بشناسد و از بیان خوبی برخوردار باشد. در غیر این صورت مجری هر چقدر هم انرژی صرف کند به جایی نمی‌رسد. مهمتر اینکه، مجری باید در نگاه خود بی‌طرفی را به طور کامل رعایت کند.
میهمانان تاک‌شوهای تلویزیونی معمولاً ستاره‌های سینما هستند که در مورد کار و زندگی شخصی‌شان صحبت می‌کنند. میزبان این تاک‌شوها هم معمولاً کمدین‌هایی هستند که برنامه را با یک مونولوگ کمدی آغاز می‌کنند. تاک‌شو‌های سیاسی از سخت‌ترين نمونه تاک‌شوها هستند که سابقه تلويويزني آن‌ها به اواخر دهه 50 ميلادي برمی‌گردد. اما غير از تاک‌شوهاي سياسي، تاک‌شوهاي اجتماعي و خانوادگي طرفدار بيشتري دارند. از طرفی انواع دیگری از برنامه‌های گفت‌و‌گو محور هم وجود دارند که رادیویی هستند یا موضوعات مختلفی از جمله ورزشی، هنری و... دارند.
از مشهورترين تاک شوهاي جهان مي‌توان به برنامه «Larry King Live» با اجرای «لری کینگ» که از سال 1985 از شبکه سي.ان.ان پخش می‌شود، اشاره کرد که بسياري از چهره‌هاي سياسي دنيا در این برنامه حضور یافته‌اند و با استقبال خوب بینندگان روبه‌رو بوده‌است. همچنین برنامه «شصت دقیقه» که از سال 1968 تا امروز از شبکه CBS آمریکا پخش می‌شود و « The Oprah Winfrey Show» با مجری‌گری بازيگر زن سياهپوست آمريکایی:«اپرا وینفری» که یکی از پولدارترین زنان دنیا محسوب می‌شود، نیز دو نمونه‌ی دیگر از معروف‌ترین برنامه‌های گفت‌و‌گو محور جهان هستند.
اما حالا بپردازیم به اقبال رسانه ملی‌مان به تاک‌شوها! در چند سال اخیر برنامه‌های گفت‌وگو محور زیادی در رسانه‌ی ملی متولد شدند که عموماً با استقبال مخاطبان نیز همراه بوده‌اند. با مرور کوتاه برنامه‌های گفتگو محور خارجی و تعمیم آنها به نمونه‌های وطنی، دو نکته مهم در ساختار این گونه برنامه‌ها اولویت پیدا می‌کند که اتفاقاً همین دو وجه در تلویزیون ما چندان مورد توجه نیست. تکیه بر نقاط قوت و مهارت‌های مجری در کنار جذابیت‌هایی که موضوع و مهمان می‌توانند ایجاد کنند از عوامل اولیه و مهم در ادامه استقبال مخاطب از این‌گونه برنامه‌هاست. درحالی که در تلویزیون ما تخصصی کردن مجریان مفهومی نداشته و جز گویندگان خبر که از روند کاری کاملا مشخص و تعریف شده‌ای برخوردارند، سایر مجری‌های تلویزیون در هر برنامه‌ای که به آنها پیشنهاد شود، از اجتماعی و اقتصادی گرفته تا سیاست و سرگرمی حضور پیدا می‌کنند. جالب‌تر اینکه تلاش می‌کنند علاوه بر مجری، بازیگر هم باشند. البته نحوه اجرای مجریان تا حدودی آنها را ناخواسته به سمت تخصصی شدن سوق داده است. مانند «رضا رشیدپور» که رشته کاری مشخصی را پی گرفته و سه‌گانه شیشه‌ای‌اش با استقبال خوب مخاطبان اکثراً تهرانی روبه‌رو بوده‌است.
اصولاً در چند سال اخير توجه به تاک‌شو در برنامه‌هاي تلويزيوني مختلف زياد شده‌است. مهمترين تاک‌شوي سياسي مربوط به بخش گفتگوي ويژه خبري شبکه 2 است که «مرتضي حيدري» آن را به خوبي اداره مي‌کرد(و کما بیش اداره می‌کند!) و اوج آن در زمان انتخابات نهم ریاست جمهوری بود. مرحوم «بازهم زندگی» که از معدود تاک‌شوهای عجیب، دوست‌داشتنی، متفاوت و حرفه‌ای رسانه ملی بود ولی متاسفانه جوان‌مرگ شد، «صندلي داغ» تاک شوی اجتماعي-سياسي، «90شب» با اجرای «مهران مدیری» تاک شوی کاملاً اجتماعی و مردمی، «نگاه یک» تاک‌شویی که اهمیت حضور مجری در آن نادیده گرفته شد و نزول کرد،‌ «صبح بخیر ایران» که با تغییر مداوم و فصلی مجریان روبه‌رو بود، «مردم ایران سلام»، «چراغ خاموش» با توجه خاص به معضلات اجتماعی، «اردیبهشت» با نگاه متفاوت به مسایل زنان، «دو قدم مانده به صبح» و ... از جمله معروف‌ترین برنامه‌های گفت‌وگو محور رسانه ملی هستند که جایی در خاطرات مخاطبانشان ماندگار شده‌اند.

منابع اصلی: مهرنیوز، CNN.com، Wikipedia English،Wikipedia Persian ، روزنامه اعتماد، جام جم، شریف نیوز
 
نویسنده: نفیسه حاجاتی
موج هفتم
با موج کره‌ای زلف گره زده‌ایم!

طی پنج هفته‌ی گذشته، نیم‌نگاهی داشتیم به پنج سریال پربیننده خارجی که هرکدام از لحاظی متفاوت و تامل‌برانگیز بودند و حالا در ششمین قسمت از ستون موج هفتم، به سراغ یک سریال بسیار معروف و پربیننده‌ی آسیایی که فصل جدیدی هم در رسانه ملی ما بود، می‌رویم به دو بهانه. اول اینکه این هفته روز زن و مادر است و داستان این سریال هم برمبنای شخصیت یک زن شکل گرفته و یکی از دلایل موفقیت این سریال نیز همین مسئله بوده‌است و اما دومین بهانه‌ چیزی نیست جز تکرار پخش این سریال از شبکه محترم استانی‌مان که مدت‌هاست بدجور با فعل محترم «تکرار» زلف گره زده‌است!
اغراق نیست اگر بگوییم سریال «جواهری در قصر» یکی از پربیننده‌ترین سریال‌های خارجی یا حتی به طور کل، سریال‌های تاریخ رسانه‌ی ملی بود. سریالی که سرآغاز ورود سریال‌های دیگری از کشور کره جنوبی به ایران شد. اگر در اینترنت به دنبال جواهری در قصر بگردید، خواهیددید که در وبلاگ‌ها و وبسایت‌های فارسی زبان، نگاه ویژه‌ای به این سریال شده از عکسهای مختلف هنرپیشگان سریال گرفته تا نکاتی در مورد زندگی خصوصی بازیگر نقش اول، ترجمه آهنگ تیتراژ پایانی و راه‌اندازی باشگاه طرفداران جواهری در قصر!
سریال اجتماعی، تاریخی «Dae Jang Geum» برای شبکه MBC کره جنوبی، در 54 قسمت 60دقیقه‌ای ساخته و از سپتامبر 2003 تا مارس 2004 از این شبکه پخش شد. «جواهری در قصر» همچنین تجربهٔ پخش در بسیاری از کشورهای جهان از جمله: ایران، تایوان، هنگ کنگ، مالزی، سنگاپور، فیلیپین، چین، تایلند، ژاپن و حتی کشورهای استرالیا، امریکا و کانادا را دارد.
داستان سریال بر کشور کره در زمان سلطنت سلسلهٔ یو سون (۱۴۹۴-۱۵۰۶) تمرکز دارد. داستان اصلی مجموعه، نشان دادن زندگی شخصیت زنی توانمند به نام «سو یانگوم» است که با استفاده از فکر و پشتکار خود به موفقیت‌های فراوانی می‌رسد و تنها زنی است که در طول تاریخ چوسان (نام سلسله) پزشک شخصی پادشاه شده و عنوان یانگوم بزرگ به او اهدا شده‌است. اما اینکه آیا واقعاً شخصیتی به نام یانگوم در تاریخ کره وجود داشته یا فقط یک افسانه است محل بحث و اختلاف نظر متفکران می‌باشد! طبق مدارک پزشکی و تاریخی آن زمان، فردی به اسم یانگوم واقعا در تاریخ وجود داشته‌‌است. اما پژوهشگران هنوز بر سر اين مسأله كه يانگوم يك شخصيت حقيقي است يا تجسمي افسانه‌اي از زنان بزرگي كه در رشد مقام اجتماعي زنان نقشي ايفا كرده‌اند و نام آن‌ها براي هميشه به فراموشي سپرده شده است، به توافق نرسيده‌اند.
اما سریال، حواشی بسیاری دارد. در ماه اكتبر سال ۲۰۰۷ ميلادی مجموعه كاملDVD های اين سريال از سوی رييس جمهور كره جنوبی به رهبر كره شمالی طی مراسمی اهدا شد. در چین یک مدرسه پس از کمک‌های مالی خانم لی یانگ آئه، نام خود را به مدرسه ابتدایی لی یانگ آئه تغییر داد. این سریال یکی از پرطرفدارترین سریال‌های تاریخ کشور چین است. در هندوستان علاوه بر دعوت هیئت سریال شامل کارگردان و بازیگران و بعضی از دست اندرکاران آن، از سریال جواهری در قصر با عنوان برترین درام سال آسیا نام برده‌اند. البته این محبوبیت فقط در آسیا نبوده و سریال در کشورهای دیگری از جمله انگلیس و آلمان و برخی کشورهای اروپایی هم مورد تحسین قرار گرفته است. سریال «جواهری در قصر» علاوه برکسب شهرت توانسته جوایز نقدی و غیر نقدی فراوانی به دست آورد و از آن با عنوان «محبوب‌ترین درام کره‌ای تمام دوران» یاد می‌کنند.
از طرفی «لی یونگ آئه» که نقش اول و محبوبترین شخصیت سریال بود، بعد از پخش این مجموعه به شهرت بسیار زیادی رسید و سه سال پیاپی، به عنوان محبوب‌ترین بازیگر کره شناخته‌شد و مورد توجه زیاد رسانه‌های جهان قرار گرفت تا آنجا که دستمزدی که تا به حال از تبلیغات برای شرکت‌های تبلیغاتی دریافت کرده، چند برابر دستمزد بازیگری‌اش در سریال جواهری در قصر می‌باشد! لی یانگ آئه در ایران هم بسیار محبوب است و وبلاگ‌های فارسی بی‌شماری به شدت در مورد او، فعالیت‌های سینمایی‌/تبلیغاتی‌ و حتی زندگی خصوصی‌اش می‌نویسند. یکی از این وبلاگ‌ها 31 مورد جالب در مورد زندگی خصوصی لی یونگ آئه گردآوری کرده از جمله اینکه: خودش میگوید آشپز خوبی است. از رانندگی با سرعت بالا لذت می‌برد و تا به حال جرایم بسیاری برای این لذت پرداخت کرده است. بسیار مهربان آرام و خوش قلب است. یکبار موقعی که در حال بازی یک فیلم سینمایی بوده 2 ماه قهر کرده و سر صحنه نرفته چرا که بازیگر نقش مرد این فیلم عاشق لی شده بوده و هر روز برای او ایجاد مزاحمت میکرده‌است. لی تحصیلات دانشگاهی خود را در آلمان و شهر برلین سپری کرده و عاشق این شهر است. لی یونگ 36 ساله است درحالی که بیست و چند ساله به نظر می‌آید!
اما چرا این سریال این همه طرفدار پیدا کرد؟! یکی از وبلاگنویسان فارسی نظر جالبی در این مورد دارد:«این سریال می‌تواند داستان زندگی خود ما باشد. قصر در واقع می‌تواند جامعه‌ای باشد که ما در آن زندگی می‌کنیم و آدم‌های قصر و اتفاقات آن می‌توانند شبیه به آدم‌ها و اتفاقات دور و بر ما باشند. این سریال می‌تواند به ما کمک کند تا خودمان را بهتر بشناسیم، ببینیم کجا هستیم و کجا می‌توانیم باشیم. در این سریال ما یک سری افراد را می‌بینیم که تنها سرمایه‌شان تلاش و پشتکارشان است. از طرفی گروهی را می‌بینیم که به علت نفوذی که در رده‌های بالای دربار دارند از راه روابط (و نه ضوابط) سعی می‌کنند به اهداف خودشان برسند و گروهی هم در سطح پائین‌تر هستند که تلاش و کوشش کمتری دارند و مدام مشغول غیبت پشت سر این و آن هستند و سعی می کنند به یکی از دو گروه قبلی پیوند داشته‌باشند. ما جزء کدام دسته هستیم؟!»

منابع اصلی:www.imbc.com، fa.wikipedia.org، en.wikipedia.org،  daejanggeum.blogsky.com
نویسنده: نفیسه حاجاتی
پنجشنبه سی ام خرداد ۱۳۸۷ 3:6

موج هفتم:در امتداد موج کره‌ای!

موج هفتم
نگاهی به سریال پربیننده امپراتور دریا
در امتداد موج کره‌ای!

اگر یادتان باشد چند ماه پیش بود که شبکه دو سیما خیلی بی سر و صدا و آرام، مستند سه قسمتی‌ای به نام «موج کره‌ای» را پخش کرد. بله! در واقع موج کره‌ای دقیقاً با آغاز سریال «جواهری در قصر» درگرفت! «سریال یانگوم» جمعه شب‌های بسیاری از خانواده‌ها را به خود اختصاص داد و به سرعت به یکی از پربیننده‌ترین سریالهای رسانه ملی بدل شد و به همین دلیل بود که مسئولین شبکه سه هم به فکر رکوردزنی در جذب مخاطب افتادند و سریال «امپراتور دریا» را برای ادامه‌ی آن موج معروف، انتخاب کردند. هرچند «امپراتور دریا» به اندازه «یانگوم» مورد استقبال قرار نگرفت ولی به هر حال جزو پربیننده‌ترین سریالهای این روزهای رسانه ملی به حساب می‌آید. به همین دلیل در ستون این هفته‌ی «موج هفتم»، نیم‌نگاهی داریم به سریال پربیننده‌ی «امپراتور دریا» و حاشیه‌هایش!

«Emperor of the Sea» یک درام حماسی 51 قسمتی محصول کشور کره جنوبی است که در سال 2004-2005 چهارشنبه‌ و پنجشنبه شب‌ها ساعت 9:50 از شبکه KBS2  کره جنوبی نمایش داده می‌شد.
سریال با توضیح کوتاهی درباره دوره‌ی «جو سیون» یعنی بازه زمانی بین سال‌های 1392 تا 1910 که داستان سریال در آن می‌گذرد و از دوران برگزیده تاریخی کشور کره است، آغاز می‌شود و به زندگی یکی از مشهورترین اسطوره‌های تاریخ کره، می‌پردازد. منظور از «امپراتور دریا» در این داستان «یانگ بوگو» ،پسر کماندار، است که در بین مردم چین، ژاپن و کره به پاس زحمات و تلاشهای بی‌دریغی که برای امنیت آب‌های بین این سه سرزمین (مخصوصاً برای تجارت) برقرار کرده است، به عنوان «خدای دریا» شناخته می‌شود و زندگی روی دریا در وجود و ذات او نهفته است.
اما داستان امپراتور دریا درباره برده‌ای به نام «گونگ بوک» است که به همراه دوستش «جانگ نیئون» سختی‌های زیادی را متحمل می‌شود. دزدان دریایی پدرش را می‌کشند. بعدها او تحت تعلیم فردی به نام «یون جانگ» قرار می گیرد و پس از آمادگی نسبی در هنرهای رزمی، در مسابقات انتخابی محافظان «بانو جمی» که یک اشراف‌زاده‌ی تاجر و سیاستمدار است، شرکت می‌کند و به عنوان محافظ او انتخاب می‌گردد اما در همین بین عاشق دختری به نام «جانگ هوآ» که تحت سرپرستی بانو جمی به سر می‌برد، نیز می‌شود. از طرفی یون جانگ نیز عاشق بانو جانگ هوآ که در کودکی پدرش را از دست داده (پدرش را یون جانگ در هنگام حمله‌ی دزدان دریایی به قتل رسانده) می‌شود. اما گونگ بوک که به جمع محافظان بانو جمی پیوسته، کم‌کم از اعمال خلاف قانون او باخبر می‌شود و قصد براندازی او را می‌کند. «بانو جمی» نیز به جرم خیانت او را بیرون می‌کند و به عنوان برده به چین می‌فرستد. گونگ بوک و جانگ نیئون در آنجا به عنوان برده‌های گلادیاتور، به یادگیری هنرهای رزمی به طور کامل‌تری می‌پردازند و پس از پیروزیهای بزرگ در نبرد با گلادیاتورها هر دو به استخدام گروه بازرگانی سول پیانگ درمی آیند. اما پایان داستان... همان‌طور که شاید شما هم از طریق کلیپ‌های بلوتوثی سریال فهمیده‌باشید، داستان با مرگ همه شخصیت‌های اصلی به جز دو نفر، به پایان می‌رسد.(دقت کردید که با این همه، آخر داستان را لو ندادم!)

سریال با استقبال زیاد مخاطبان آسیایی روبه‌رو شده و جوایزی از جمله بالاترین جایزه بازیگری(برای بازیگر نقش جانگ بوگو)، بهترین بازیگر زن (برای بازیگر نقش لیدی جانگ هوآ)، بهترین بازیگر مرد (برای بازیگر نقش یون جانگ)، بهترین زوج (برای شخصیت‌های یون جانگ و لیدی جانگ هوآ)، محبوب‌ترین بازیگر (یام مون) را کسب کرده‌است.
«امپراتور دریا» طرفداران بی‌شماری نیز در بین بینندگان ایرانی دارد. فقط کافی است نام سریال را در اینترنت جستجو کنید. چندین سایت و وبلاگ فقط به طور اختصاصی به این سریال می‌پردازند و این جدای از سایتها و وبلاگهایی هستند که سی‌دی‌های سریال را برای فروش گذاشته‌اند یا فقط چند مطلب کوتاه درباره آن نوشته‌اند.  

اما شاید جذاب‌ترین نکته در مورد پخش این سریال در ایران، دوبله آن است.
«زهره شکوفنده» مدیر دوبلاژ سریال امپراتور دریا، در گفتگویش با سایت تبیان، می‌گوید:«سعی کردیم دوبلورهای این سریال متفاوت از دوبلورهای جواهری در قصر باشند. » مدیر دوبلاژ امپراتور دریا در مورد مشکلات دوبله سریال هم حرف جالبی می‎‌زند:« نحوه‌ی صحبت چینی‌ها مانند پخش برعكس‌ صداهای ضبط‌شده روی نوار كاست است كه چنین آهنگی، دوبله به فارسی را بسیار دشوار می‌كند. البته زبان كره‌ای از این لحاظ، بهتر از چینی است.»
شکوفنده در مورد میزان محبوبیت امپراتور دریا هم می‌گوید:« اگر این سریال پس از اتمام پخش جواهری در قصر روی آنتن می‌رفت، بینندگان بسیار بیشتری پیدا می‌كرد، اما پخش امپراتور دریا در اوج محبوبیت جواهری در قصر آغاز شد. از سوی دیگر جواهری در قصر روز تعطیل (جمعه) روانه‌ی آنتن می‌شد، ولی «امپراتور دریا» وسط هفته (سه‌شنبه) پخش می‌شود.»
اگر در اینترنت به دنبال این سریال بگردید، می‌بینید که خیلی در مورد سانسورشدن سریال نوشته‌اند. شکوفنده در این مورد می‌گوید:« هر قسمت از نسخه اصلی امپراتور دریا بین 59 تا 61 دقیقه بوده و هر قسمت دوبله شده، كم‌تر از 59 دقیقه نبوده است بنابراین حجم پلان‌های حذف‌شده، بسیار كم است و به داستان لطمه نمی‌زند. اما حذفیات «امپراتور دریا» در وبلاگ‌های فارسی بسیار برجسته‌شده است كه به نظر می‌آید این‌كار با هدف تشویق كاربران برای خرید «دی.وی.دی»‌های این سریال، انجام شده‌است.»

منابع اصلی: صفحات انگلیسی و فارسی سریال در ویکی‌پدیا، www.tebyan.net

نویسنده: نفیسه حاجاتی
ستون موج هفتم:
نگاهی به سریال استرالیایی ماموران مخفی پلیس
چه کسانی «ماموران مخفی پلیس» را تماشا می‌کنند؟!

هفته پیش، در همین ستون به سریال محبوب و پربیننده‌ی استرالیایی «پرستاران» پرداختیم. این هفته هم به یک سریال استرالیایی دیگر به نام «ماموران مخفی پلیس» که اتفاقاً باز هم شبکه یک پخش می‌کند می‌پردازیم اما قول می‌دهیم هفته‌ی آینده در مورد سریال کره‌ای «امپراتور دریا» که با استقبال بینندگان ایرانی هم روبه‌رو بوده، بنویسیم. پس با ما همراه باشید!
Image:StingersCast-Season8.jpg«Stingers» یک درام پلیسی استرالیایی است که طی سالهای 1998 تا 2004 برای شبکه‌ی 9 استرالیا، در 8 فصل و 192 قسمت، ساخته و پخش شده‌است.
سریال «ماموران مخفی پلیس» به شرح ماجراهای پلیس مخفی استرالیا می‌پردازد و البته در کنار پرونده‌های جنایی به زندگی شخصی کاراکترهای سریال که خیلی از مواقع کاملاً درگیر زندگی شغلی‌شان نیز هست، پرداخته می‌شود. پلیس‌های مخفی این مجموعه، به راحتی عوض کردن لباس، هویتشان را تغییر می‌دهند و با نفوذ به بطن ماجرا، راز پرونده‌ها را کشف می‌کنند.
پیتر فلپس(پیتر چرچ) که جزو محبوب‌ترین و پرکارترین بازیگران استرالیا است و کیت کندل(انجی پایپر) که پدرش از بازیگران سرشناس تئاتر ملبورن بوده، بازیگران اصلی سریال هستند که در هر 8 فصل بازی کرده‌اند.
«پیتر» در ماموریتها نقش اصلی را برعهده دارد به عنوان یک آدم خلافکار وارد گروه‌ جنایتکارن می‌شود، اعتماد آنها را جلب می‌کتند، تا پای مرگ می‌رود و گره از راز پرونده‌های جنایی باز می‌کند. اما «انجی پیپر» بیشتر در نقش پشتیبان حاضر می‌شود. زمانی قرار بود با خبرچین خود، ازدواج کند که با به خطر افتادن جانش، مسئله منتفی شد و در فصل هشتم سریال با هریس ازدواج کرد و صاحب یک پسر شد.
 جدای از این بازیگران اصلی، سریال بازیگران فرعی زیادی دارد از جمله الن مکنزی (آنیــــتا هگ) که دومین رئیس گروه ماموران مخفی بود، اسکار استون (یان استنلیک) که طی ماموریتی کشته‌شد، کریستینا دیچیرا (جاسینتا استپلتون) با آن چهره‌ای بچه‌گانه و جوانش که در ماجراهای زیادی به پیتر کمک کرد و لوک هریس (گری سوییت) که بعد از مکنزی به عنوان رئیس گروه به مجموعه اضافه شد.
سریال نکات جالب و تامل‌برانگیز زیادی دارد از جمله اینکه پیتر که به عنوان یك پلیس مخفی كاربلد و نمونه از شخصیت‌های ثابت این برنامه است، شاید به نوعی قهرمان اصلی آن به شمار بیاید، اما چون قرار نیست با نوع روایت سینمایی مواجه باشیم، در خیلی از قسمت‌ها، داستان اصلی حول محور شخصیت‌های دیگر می‌گردد، و پیتر فقط حضور موثر دارد. ماموران مخفی پلیس از لحاظ دیگری نیز تحسین‌بر‌انگیز است. فراست زیادی می‌خواهد كه بفهمیم برنامه اكشن ساختن در تلویزیون مثل سینما نیست كه بتواند تا حد زیادی به حادثه متكی باشد. قاب تلویزیون كوچك است و صحنه‌های اكشن با نمای دور نمی‌توانند تاثیر واقعی خود را داشته باشند. تلویزیون با كلوزآپ است كه سرپاست و سازندگان سریال «ماموران مخفی پلیس» به خوبی این نکته را فهمیده‌اند كه این داستان اكشن باید با شخصیت‌ها و حادثه‌های درونی اكشن باشد و صحنه‌های خارجی تنها در مواقع ضرورت استفاده شوند. جدای از این، کادرها تنوع خیره‌کننده‌ای دارند و تدوین نیز بسیار سریع است به طوری که كمتر می‌توان نمای بدون كات بیش از ۳۰ ثانیه در آن دید و در واقع با همین كات‌های پی در پی است که تماشاگر حضور واقعی در صحنه را حس می‌کند. اما نکته درخشان سریال این است که «ماموران مخفی پلیس» نمی‌خواهد برنامه‌ای باشد در مدح بی‌چون و چرای نیروهای پلیس. درست است كه قهرمانانش پلیس مخفی هستند اما دوست دارد بی‌طرف باشد و شخصیت‌ها هركدام كه خودشان قابل احترامند، دوست داشتنی باشند. برای همین است كه در میان خود اعضای گروه شاهد نقض قوانین، خیانت‌ها، اعمال خلاف وظیفه و رفتارهای غیرانسانی هستیم. همین توجه به معایب خود، به صورت موازی یا حتی پررنگ‌تر از معایب دیگران موجب می‌شود رویكرد كلی برنامه را هم جهت با ساختار خوبش بپذیریم و با آن همراه شویم.
اما مجموعه با چه مشکلاتی روبه‌رو بوده‌است؟! «ماموران مخفی پلیس» در فصل آغازین، رتبه متوسطی به دست آورد ولی بعد از یک سری تغییرات اساسی از جمله، گسترش شخصیت‌های تاثیرگذار، رنکینگ سریال ، بالا رفت.
در ابتدا، این سریال، دوشنبه شب‌ها پخش می‌شد در زمانی که شبکه 7، سریالی به نام « Ally McBeal,» را پخش می‌کرد. در 11 هفته اول ابتدا رتبه «stingers» بیشتر بود ولی بعد از وقفه‌ی تعطیلات کریسمس، سریال شبکه هفت در رتبه‌بندی جلو افتاد و این نکته، مسئولان شبکه 9 را به تکاپوی یافتن راهی برای بازیابی رتبه‌ی سریال، واداشت. ولی عدم موفقیت باعث شد که زمان پخش سریال به سه‌شنبه شب‌ها و یک ساعت دیرتر موکول شود البته این تغییر به رشد رنکینگ سریال کمک کرد ولی نه به اندازه کافی. طبق نظرسنجی‌ها، بینندگان سریال بیشتر مردان کارمند(white collar workers) در رنج سنی 30 تا 50 سال بودند و سریال بین زنان، محبوبیتی نداشت. این نکته، تهیه‌کنندگان مجموعه را به فکر تغییرات اساسی در آن انداخت.
به همین دلیل کاراکتر مرد رئیس مجموعه را به زن تغییر دادند. و چندین کاراکتر زن به مجموعه اضافه کردند. این تغییرات باعث افزایش رتبه سریال تا فصل 5 و قبل از حذف کاراکتر الن مکنزی، شد. اما بعد از آن با افت رنکینگ و با توجه به گران بودن مجموعه (بودجه‌ی هر اپیزود سریال 440هزار دلار بود که در انتها به 480هزار دلار هم رسید.) ساخت سریال متوقف شد.
با این وجود در کل، سریال «ماموران مخفی پلیس» توانسته در سرتاسر دنیا طرفداران پروپاقرصی به دست بیاورد تا آنجا که در 65 کشور جهان از جمله: کانادا، دانمارک، مصر، فرانسه، ایران، ایرلند، لوکزامبورگ، هلند، نیوزلند، نوروژ، لهستان، پرتغال، آفریقای شمالی، اسپانیا، سوئد، ترکیه و انگلستان به روی آنتن رفته، چندین بار کاندیدای جوایز مختلف شده، چندین جایزه معتبر کسب کرده‌ و طبق یک نظرسنجی، کاربران اینترنتی رتبه‌ی سریال را 7.2(خوب) ارزیابی کرده‌اند.
اما حالا می‌رسیم به قسمت شیرین مطلب که همانا بخش بومی ماجراست! آن طور که به نظر می‌رسد، ما این هفته‌، قسمت یازدهم از فصل آخر سریال را دیده‌ایم و فقط پنج قسمت دیگر از این مجموعه باقی مانده است. خب دوست ندارم زیاد ماجرای اپیزودهای بعدی را لو بدهم، ولی همین قدر بدانید که در پنج قسمت باقیمانده یک ماجرای احساسی، پلیسی بین «انجی»، «هریس» و روانپزشکی به نام « شون هانتر» که در اصل یک قاتل زنجیره‌ای است، رخ می‌دهد و البته  اتفاق ناگواری هم برای «سوفی» می‌افتد اما نگران نباشید آخرش تقریباً به خیر و خوشی تمام می‌شود تا شما هم بتوانید شب با آرامش بخوابید!

منابع اصلی: ویکی‌پدیای انگلیسی و فارسی، سایت آفتاب، سایت تلویزیون استرالیا
نویسنده: نفیسه حاجاتی
ستون موج هفتم:
نگاهی به سریال پربیننده‌ی «پرستاران»
چرا اشانتیون «پرستاران» را می‌بینیم؟!

همان‌طور که حتماً می‌دانید، هفته پیش و هفته قبل از آن دو سریال معروف بین‌المللی «فرندز» و «لاست» را به اجمال در این ستون معرفی کردم که البته از تلویزیون خودمان پخش نشده‌بودند. اما این بار می‌خواهم به دو سریال پرطرفدار خارجی که هم‌اکنون در حال پخش از رسانه‌ی ملی هستند و با استقبال بینندگان نیز مواجه شده‌اند، بپردازم. شایان ذکر است که قسمت دوم این نوشته، هفته‌ی آینده منتشر خواهد شد.

« All Saints» یا «پرستاران» یک درام پزشکی است که هدف اصلی آن، نمایش زندگی پر فراز و نشب پرستاران، پزشکان و کارکنان بیمارستان است و البته در کنار زندگی شغلی این افراد، برای جذابیت و جلوگیری از یکنواختی داستان به زندگی شخصی و روابط خانوادگی آنها نیز پرداخته می‌شود و سعی شده در هر اپیزود تعدادی از مشکلات اجتماعی جامعه به نمایش گذاشته‌شود. «پرستاران» سريالي جذاب و واقع‌گراست که از شعار دادن پرهيز مي‌کند، محيط بيمارستان را با دقتي قابل تحستين شبيه‌سازي مي‌نماید و مهمتر اینکه کاراکترهايش همه زميني، خاکستري و قابل لمس هستند و هیچ‌گاه سعی در اسطوره‌سازی و منزه جلوه دادن این افراد نمی‌شود. چيزي که در سريال‌هاي ايراني به ندرت مي‌توانيم نمونه‌‎اش را پيدا کنيم. جالب است که جدای از مردم عادی، پزشکان، جراحان و پرستاران زیادی هم بیننده‌ی پروپاقرص این مجموعه هستند. به طوری که در یکی از مصاحبه‌ها، پزشک جراحی درباره‌ی بازی اریک تامسون، می‌گوید:«گاهی اوقات فکر می‌کنیم او واقعاً یک جراح است چون به حدی بیماران را درست معاینه می‌کند، بسیار طبیعی جراحی می‌کند و حتی بیان جملات پزشکی و حالت صورتش طبیعی است که نمی‌شود باور کرد که او فقط یک بازیگر است!»
سریال پرستاران   -   all saints Tv series
«پرستاران» محصول سالهای 1998 تا 2008 است که برای شبکه 7 استرالیا و تا به حال در 11 فصل، ساخته‌شده و از چندین شبکه مختلف داخلی و خارجی این کشور نیز پخش شده‌است. لوکیشن اصلی سریال، بیمارستانی به نام «All Saints Western General Hospital» در حومه‌ی سیدنی است که برای این سریال ساخته شده و البته گاهی برای نمایش صحنه‌های اتاق عمل و جراحی‌های مهم و نمای بیرونی، از فضای دو بیمارستان مهم سیدنی، بیمارستانهای کنکورد و هورمس، استفاده می‌شود.
« All Saints» در ابتدا به زندگی پرستاران بخش 17 یعنی بخشی که بیماران اضافی بخش‌های دیگر را تحت پوشش قرار می‌دهد و از این رو به «garbage ward» هم معروف است، می‌پرداخت تا اینکه در سال 2004، دست‌اندرکاران مجموعه در واکنش به افت رنکینگ سریال از زمان مرگ دکتر میچ استیونس(محبوب‌ترین شخصیت سریال) با بازیگری اریک تامسون، تصمیمم گرفتند که تمرکز سریال را از بخش 17 به بخش اورژانس بیمارستان «All Saints Western General» تغییر دهند. این تغییرات از آوریل 2004 آغاز شد. با این تغییر مکان، زندگی پزشکان نیز در مرکز توجه قرار گرفت. بعد از آن به مرور کاراکترهایی از جمله پرستار پاولا مورگان، دکتر لوک فورلانو، آلکس کرنز و پرستار استرلو مک‌کورمک از مجموعه حذف و کاراکترهای دیگری اضافه شدند و این تغییرات باعث ارتقای چشمگیر رتبه سریال، بعد از دو سال افت، شد.
«پرستاران»، 5 تا 7 کارگردان و یک تیم 15 نفره نویسندگی دارد و طی 10 سال نمایش، همه ساله مدعی اصلی جوایز مهم تلویزیونی کشور استرالیا بوده‌است. همچنین شماری از بازیگران محبوب استرالیا مانند جان هاوارد(دکتر فرانک کمپین)، جرجی پارکر(تری سولیوان)، لیبی تانر، اریک تامسون(دکتر میچ استیونس) و تعدادی از بازیگران بین‌المللی مانند کریس وانس و ناتاشا بامونت(ربکا گرین) در این مجموعه بازی می‌کنند که این نکته نیز تاثیر زیادی بر پرطرفدارشدن مجموعه داشته‌است.
«پرستاران» از 4 فوریه 1998 روی آنتن رفت و به سرعت به یکی از محبوب‌ترین سریال‌های استرالیا بدل شد تا حدی که این محبوبیت حتی به انگلستان و ایرلند هم کشیده‌شد و فصل‌های مختلف این مجموعه‌ی هم‌اکنون در 7 کشور: استرالیا(فصل یازدهم، سه‌شنبه‌ها، ساعت 21:30، شبکه 7)، ایرلند(فصل یازدهم، چهارشنبه‌ها، ساعت20، شبکه 3)، بلژیک(هر روز، ساعت 16:25، شبکه VTM)، ایران(سه‌شنبه‌ها، ساعت 22، شبکه 1)، فلسطین اشغالی(هر روز از یکشنبه تا پنجشنبه، ساعت 9:30، شبکه 23)، هند( شنبه‌ها، ساعت 20) و انگلستان(دوشنبه‌ها، 14:35، BBC one) در حال پخش است.

اما حالا کمی هم به حرف و حدیث‌های پیرامون پخش این سریال در ایران بپردازیم. با وجود جرح و تعدیل‌های بی‌شمار(هر قسمت بین 45 تا 50 دقیقه است که برای ما، گاهی به کمتر از 30 دقیقه هم می‌رسد!) که بعضی مواقع حسابی انسجام داستان را از بین می‌برد و بیننده ایرانی احساس می‌کند فقط اشانتیون آن قسمت را دیده‌است، «پرستاران» بازهم بینندگان پروپاقرص سه ساله‌‌ی خود را دارد که به این اشانتیون هم قانع‌اند! فقط کافیست کمی گوگل کنید و ببینید چه قدر مطالب و اظهارنظرهای جالب درباره‌ی این سریال در گوشه و کنار وبلاگستان فارسی به چشم می‌خورد. مخصوصاً اوج توجه به این سریال زمانی بود که کاراکتر «دکتر میچ استیونس» بر اثر بیماری و بعد از یک عمل جراحی پراسترس، فوت کرد و آن موقع بود که موج آگهی‌های تسلیت به ایمیل‌ها سرازیر ‌شد و سایت‌ها و وبلاگ‌های مختلف به نوشتن درباره‌ی این سریال رو آوردند. اما در بین همه‌ی این نوشته‌ها، مطمئناً نوشته‌ی دکتر مجیدی که خود، یک پزشک است، جالب‌تر به نظر می‌رسد. دکتر مجیدی یک روز پس از پخش این قسمت از سریال می‌نویسد:« درگذشت نابهنگام دکتر میچ استوینس در سریال پرستاران، موجی از غم و اندوه را دست کم در میان کاربران ایرانی اینترنت برانگیخته است! طوری که دو پُست وبلاگ من در مورد سریال پرستاران بازدیدکننده و کامنت بسیار پیدا کرده‌اند.حداقل 12-10 ایمیل از دیشب داشته‌ام که در آن سؤالات و درخواست‌های مختلفی از من شده بود از جمله این سوالات: سردرد دارم. آیا تومور مغزی دارم؟ رفتار شوهرم ناگهان با من تغییر کرده‌است، آیا ممکنه مسئله مغزی داشته باشد؟ چرا میچ مرد؟ از لحاظ قانونی در بیماری که شانس زنده ماندش با جراحی کم باشد، صرفا با درخواست بیمار، جراح می‌تواند عمل کند؟ ایمیل بازیگر نقش میچ استیونس؟!»

منابع اصلی: australiantelevision.net،en.wikipedia.org،parsbox.ir،bbc.co.uk، aftab.ir
نویسنده: نفیسه حاجاتی
پنجشنبه دوم خرداد ۱۳۸۷ 8:43

موج هفتم:دوسریال پربیننده خارجی

نگاهی به چند سریال محبوب بین‌المللی
سریال می‌سازند!
روزنامه اصفهان زیبا، صفحه سینما و تلویزیون، پنجشنبه 2خرداد 1387

شما چه‌قدر سریال می‌بینید؟! و در این تماشای دنباله‌دار، به دنبال چه هستید؟ به عبارت روشن‌تر، از یک سریال چه انتظاراتی دارید؟ فقط به دنبال سرگرمی و  گذران اوقات فراغت هستید یا در ازای معامله‌ی زمانتان، به کسب چیز باارزشی در کنار سرگرمی فکر می‌کنید؟ این‌ها سوالاتی بودند که باعث شدند به فکر بررسی هرچند اجمالی، سریال‌های معروف دنیا در این ستون کوچک بیافتم و حاصل، نوشته‌ی پیش روست. هفته پیش قسمت اول پرونده نگاهی به سریال‌های خارجی را در همین ستون خواندید. در آن نوشته، به سریال معروف «فرندز» پرداخته‌ و قول داده‌بودیم در قسمت دوم نگاهی داشته‌باشیم به سریال معتبر و پربیننده‌ی «لاست» محصول سال‌های 2004 تا 2008 که از شبکه ABC پخش شده و با استقبال گسترده‌ی مخاطبین همراه بوده‌است.

«لاست» و تجربه‌ی گم‌شدن در زمان و مکان!
داستان «لاست» از آنجا شروع می‌شود که هواپیمای مسیر سیدنی-لس‌آنجلس، بر فراز جزیره ناشناسی در اقیانوس آرام دچار سانحه می‌شود و سقوط می‌کند. اما گروهی از مسافران این پرواز جان سالم به در می‌برند و به انتظار کمک می‌نشینند. تا اینکه بعد از گذشت چندین روز هیچ خبری نمی‌شود و ناچار می‌شوند از پس زندگی در یک جزیره متروک در منطقه‌ای گرمسیر بربیایند و این آغاز ماجراست چرا که از شواهد امر پیداست که جزیره متروک نیست و «دیگران»ی در جزیره زندگی می‌کنند چون شب‌ها صداهای وحشتناکی شنیده می‌شود و روزها اتفاقات عجیبی می‌افتد.

سبک کلی سریال معما گونه‌است و با یافتن هر پاسخ چندین سوال تازه بوجود می‌آید. هر قسمت 42 دقيقه‌ است که علاوه بر ماجراي اصلي، هر بار که شخصیتی در مرکز توجه قرار می‌گیرد، گذشته‌ای از او نمایش داده می‌شود که اطلاعاتی مربوط به دورهٔ قبل از سوار شدن به پرواز به ما می‌دهد و به کمک همین فلاش‌بک‌ها مخاطب به تدریج با زندگی شخصیت‌های اصلی داستان آشنا می‌شود. شخصيت‌هايي كه هر كدام از يك نژاد، طرز تفكر و فرهنگ متفاوتند و این‌گونه مخاطب متوجه عکس‌العمل‌های کاراکترها که ریشه در گذشته‌ی هرکدامشان دارد، می‌شود. در اين سريال از هر قاره، نماينده‌اي وجود دارد. از آسيا، استراليا، آمريكا، اروپا، آفريقا و حتي قطب که یک خرس قطبي است! شايد يكي از مسائلي هم كه باعث جذب بي‌سابقه مخاطب براي اين سريال شده، همين نكته‌ی ظریف باشد كه باعث می‌شود تقريبا تمام بينندگان به راحتي با شخصيت‌ها همزادپنداري كنند.

شاید شما هم تا اینجا تصورتان نسبت به این سریال، چیزی شبیه «رابینسون کروزوئه» بوده. بله! خیلی از بینندگان هم ابتدا همین تصور را داشته‌اند. اما
«گمشدگان» یک مجموعه علمی تخیلی است که توجه ویژه‌ای به علوم مختلف از جمله روانشناسی، جامعه‌شناسی و فلسفه دارد و حتی نام بازیگران سریال از نام فلاسفه‌ای چون جان لاک، دیوید هیوم و ... گرفته شده‌است!
«لاست» یک تیم 18 نفره نویسندگی دارد که تعریف جدیدی از کاربرد فلاش‌بک ارائه داده‌اند. بیننده با این فلاش‌بک‌های بی‌شمار، به دنبال جمع‌آوری تکه‌های پازل به ظاهر بی‌انتهایی می‌رود و خیلی زود می‌فهمد که این یک سریال برای دیدن و رد شدن، نیست. نکته تامل‌برانگیز دیگری که در این سریال وجود دارد این است که مجموعه متکی به یک قهرمان نیست. بلکه هر شخصیت در زمانی که مورد توجه قرار می‌گیرد، سعی می‌کند در واقع خودش را پیدا کند و از رنج‌های درونی‌اش رها شود.

سریال Lost (گمشدگان) که سه سال از شبکه ABC پخش شده. مجموعه‌ای پرطرفدار و جنجالی است که تا به حال در سه فصل (هر فصل 23 اپیزود 42 دقیقه‌ای) ساخته و پخش شده و اپیزودهای مختلفی از فصل چهارم آن نیز در سایت سریال، برای علاقمندان گذاشته‌شده تا بتوانند قبل از پخش فصل چهارم، آنها را ببینند. گمشدگان طی سه سال نمایش، جوایز زیادی کسب کرده و چند صدهزار نفر، قسمت‌های مختلف آن را از شبکه‌ بیت تورنت و شبکه‌های پی‌توپی، دانلود کرده و دیده‌اند. لاست تصاویر زیبایی دارد چون در جزایر قناری تصویربرداری شده و به دلیل بازیگران پرتعدادش، سریال پرهزینه‌ای نیز به شمار می‌رود.

خیلی عجیب نیست که وقتی یک فیلم یا سریال بین مردم محبوب می‌شود، تعداد بی‌شماری وبلاگ و وبسایت برایش ساخته شود اما با یک سرچ ساده اینترنتی متوجه می‌شوید که وبلاگها و وبسایتهایی که به طور اختصاصی برای سریال «لاست» راه‌اندازی شده‌اند، بیشتر از حد معمول هستند تا آنجا که حتي روزنامه‌هاي معتبر «واشنگتن پست» و «يواس‌اي تودي» همزمان با پخش فصل دوم اين سريال اقدام به راه‌اندازي وبلاگ‌هاي ويژه براي علاقه‌مندان آن كرده‌اند كه نشان از محبوبیت ویژه‌ی این سریال در سراسر جهان دارد. اما جالب‌تر اینکه ده‌ها كتاب در مورد محتواي ادبي، فلسفي، جامعه‌شناسي و… اين سريال به چاپ رسيده است. برای درک بهتر محبوبیت و تاثیرات این سریال، بد نیست نظر دو بیننده ایرانی که در وبلاگشان درباره این سریال، نوشته‌اند را هم ذکر کنم. یکی از بینندگان در وبلاگش این‌گونه می‌نویسد:« غير ممكنه شما اين سريال رو تماشا كنيد و حاضر نشيد كه راجع به بعضي از مسايل مورد بحث در سريال سرچ كنيد و سوال براتون پيش نياد. خود من كه خيلي چيزها از اين سريال ياد گرفتم تازه خیلی مواقع هم حتی خوابش را می‌دیدم!» و این هم یک نظر تامل‌برانگیز:« گم‌شدگان را چه ساده ببينيد چه پيچيده، باز هم از آن لذت خواهيد برد. چرا كه موقعيتى خلق مى‌كند كه تمام انسانها خواهان تجربه‌اش هستند. گم شدن و فراموش كردن زندگى پيشين، كه می‌تواند شامل تغيير هويت، فراموشى خطاهاى گذشته و آغاز كردنى ديگر باشد، اين گم شدن تنها مكانى نيست و زمانى نيز هست.»

منابع اصلی: ویکی‌پدیای انگلیسی و فارسی ، سایت شبکه ABC، losttvshow.org، tv.comو 1pezeshk.com
نویسنده: نفیسه حاجاتی
پنجشنبه بیست و ششم اردیبهشت ۱۳۸۷ 8:7

موج هفتم: دو سریال پربیننده بین المللی

نگاهی به چند سریال محبوب بین‌المللی
سریال می‌سازند!
روزنامه اصفهان زیبا، صفحه سینما و تلویزیون، پنجشنبه 26اردیبهشت 1387

قسمت اول:باتوجه به اینکه به تازگی چند نمونه از سریال‌های پربیننده رسانه ملی از جمله سریال تحسین شده‌ی «به خاطر من» با تلاش مسئولین به پایان رسیده، چند سریال پربیننده و دارای خوش‌آموزی‌های بسیار از جمله «سرنوشت» همچنان روی آنتن می‌باشد و البته چند سریال طبق معمول، پربیننده‌ی دیگر نیز عنقریب ما را به ضیافت حیرت خواهند‌برد و اصولاً کلاً از هر طرف که به «رسانه ملی»مان بنگریم از این همه نبوغ، سلیقه و «تفاوت» در ساخت سریالها و فیلم‌ها در حیرتی عمیق فرو خواهیم رفت، برآن شدیم که در این نوشته نیم‌نگاهی به چند سریال «پربیننده» بین‌المللی داشته‌باشیم.{ ببینیم آیا آنها هم به قدر اصحاب رسانه‌ی ملی ما، به سلیقه و شعور مخاطبانشان احترام می‌گذارند و آیا آنها هم گه‌گاهی سریالهای محبوب و پربیننده می‌سازند یا نه! }
در نوشته پیش رو، نگاهی خواهیم داشت به دو سریال مشهور، تاثیرگذار و بحث‌برانگیز «فرندز» محصول سالهای 1994 تا 2004 و «لاست» محصول سالهای 2004 تا 2008 که از شبکه‌های تلویزیونی معتبر دنیا پخش شده‌، می‌شوند و با استقبال مخاطبین نیز همراه بوده‌اند.
    

فرندز: یک کمدی ده‌ساله
 «Friends» سریالی است در مورد یک گروه ازدوستان که در «منهتن» زندگی می‌کنند. در فصل اول سریال 6 کاراکتر معرفی می‌شوند. راشل، مونیکا، فیبی، جوئی، چندلر و راس. شش دوست همه در گروه سنی حدود 20 سال که با هم زندگی می‌کنند. هر شخصیت سریال یک ویژگی منحصر به فرد دارد که باعث جذابیت کاراکترش می‌شود. مثلا جوئی، شکمو و کمی خنگ است یا مونیکا وسواسی و سخت گیر است. در تفسیر کاراکترهای سریال آمده است که:« ما به هرکدام از این دوستان، به دلیلی، احتیاج داریم. مثلاً همه ما به یک «راس» احتیاج داریم. راس به ما نشان می‌دهد که اگرچه سختی‌های زیادی سر راهمان است ولی باید انسان خوبی باشیم و پاداش این خوب بودن را بالاخره می‌گیریم. علاوه بر آن ما به یک «راشل» نیاز داریم تا بفهمیم که همه آدم‌ها می‌توانند تغییر کنند، بزرگ شوند، به تکامل برسند و یک انسان فوق‌العاده شوند. جوئی هم به ما یادآوری می‌کند که همیشه کودک درونمان را به یاد داشته‌باشیم و ساده و بی‌آلایش و خوش‌بین باشیم.»

اولین فصل سریال، سال 1994 از شبکه NBC پخش شد و چنان مورد استقبال قرار گرفت که کارگردانان و تهیه‌کنندگان‌اش تصمیم گرفتند ساخت آن را ادامه دهند و این‌گونه بود که 10 فصل(season) از سریال که هر فصل چندین قسمت 22دقیقه‌ای بود (در کل 238 قسمت) طی 10 سال ساخته و هر پنج‌شنبه شب، پخش شد. سریال در بیش از 100 کشور به نمایش درآمد و تخمین زده می‌شود که قسمت آخر آن را بیش از 51.1 میلیون بیننده آمریکایی تماشا کرده‌اند. البته تعداد بی‌شمار دیگری نیز از سراسر دنیا این سریال محبوب را از اینترنت دانلود کرده‌اند یا نسخه‌ی DVD (11 DVD) سریال را دیده‌اند. یکی از بینندگان ایرانی سریال در وبلاگش درباره فرندز این‌گونه می‌نویسد:« اولین نکته‌ای که درباره این سریال به نظرم آمد این بود که آدمها خیلی به هم شبیه هستند. عجیب است که اینقدر شباهت بین نیازهای آدمهای آن طرف دنیا که در شرایط فرهنگی و اجتماعی خیلی متفاوتی با ما زندگی می‌کنند با ما که در یک جامعه مذهبی سنتی رشد کرده‌ایم، وجود دارد. دوم اینکه خیلی جالب است که شخصیت‌ها فوق‌العاده با خودشان روراست هستند. اگر چیزی را بخواهند برایش تلاش میکنند و اگر نخواهند آن را کنار میگذارند. چیزی به عنوان تحمل کردن را در این سریال ندیدم. آنها شدیداْ به احساسات خودشان اهمیت میدهند. و نکته‌ی سوم که از همه جالبتر بود اینکه چیزی به اسم فاجعه و شکست و به طور کلی دلیلی برای غصه خوردن طولانی وجود ندارد. مشکلات را می‌شود پشت سر گذاشت. می‌توان حل کرد. می‌توان فراموش کرد. خلاصه اینکه زندگی را خیلی راحت می‌بینند. فرندز واقعاْ آموزنده است. چقدر جای چنین برنامه‌هایی که البته متناسب با فرهنگ خودمان باشند، در جامعه ما خالی است.»

فرندز تاثیرات زیادی در جامعه آمریکا داشت. مدل موی راشل به همین نام، در بین مردم متداول شده‌بود. و تکیه کلام جوئی (How you doin'?) به یکی از تکیه کلام‌های بسیار رایج غربی‌ها تبدیل شد که موقع دیدن دوستان به عنوان سلام و احوالپرسی غیر رسمی و خیلی دوستانه، به کار بردند.
اما نکته جالب دیگری که در مورد تاثیرات این سریال می‌توان گفت این است که عربهای تازه مهاجر به آمریکا گفته‌اند با تماشای فرندز یاد گرفتند که چگونه انگلیسی را با لهجه آمریکایی صحبت کنند. مهاجران عراقی و صعودی هم گفته‌اند که این سریال را  به خاطر نمایش فرهنگ آمریکایی تماشا می‌کردند.
جالب آنکه سال 2006 یک تاجر ایرانی به نام مجتبی اسدیان حق استفاده از نام تجاری "Central Perk" را در 32 کشور برای کافی‌شاپ‌هایش ثبت کرد. این نام، نام کافی‌شاپ کوچکی است که یکی از لوکیشن‌های معروف سریال است و محل تجمع و بحث و گفتگوهای شخصیت‌های داستان. دکور کافی شاپ‌های او شبیه چیزی است که در فرندز بود.
فرندز پس از آن، از شبکه تلویزیونی استرالیا هم پخش شد و بسیار مورد توجه قرار گرفت تا آنجا که در برخی فصل‌ها تا بیش از 2 و نیم میلیون بیننده داشت.
 این هم دو نمونه از اظهار نظرهای مخاطبان فرندز:«یه چند وقتی حس میکنم که زندگی بین دو مفهوم تقسیم شده: دانشگاه و سریال فرندز»، « و دیروز سریال فرندز تمام شد و هشتاد ساعت خندیدن به خیر گذشت!»
اما جوایزی که این سریال کسب کرد. «دوستان» طی ده سال نمایش، 63 بار نامزد دریافت جایزه معتبر «امی» و 4 بار نامزد دریافت جایزه با ارزش «گلدن گلاب» در بخش بهترین سریال تلویزیونی، بهترین موسیقی و بهترین طنز شد که از این میان 6 جایزه امی و جایزه SAG را نصیب خود کرد. در سال اول نمایش، جایزه سریال منتخب تماشاگران را به دست آورد و بعد از آن سه مرتبه دیگر نیز به عنوان سریال طنز منتخب مردم انتخاب شد.

! مطالب داخل {} در نسخه روزنامه، حذف شده اند.
نویسنده: نفیسه حاجاتی
عنوان متن تبلیغات
© نون‌ح‌‌‌