روزنامه اصفهان زیبا
زمان انتشار: یکشنبه 5 تیر ماه 1390
آدرس: روزنامه اصفهان زیبا، شماره 1290، صفحه هنر و ادبیات، صفحه هفت، شماره بیست و چهارم، فایل پی‌دی‌اف مطلب

روزنامه اصفهان زیبا- سعید آقایی- مرضیه دافعیان-مریم دافعیان- خانه نقش-اصفهان-پرفورمنس آرت-نقاشی-آبرنگ

مخاطبان را در خلق اثر هنری‌تان شریک کنید

نقاشی‌های آبرنگ و هنر اجرا در خانه نقش


آب، رنگ، آب و رنگ، آبرنگ... اصفهان و آبرنگ، دوستی دیرینه‌ای با هم دارند. از کارهای متفاوت استاد سُمبات دِر کیورغیان بگیرید تا حالا که اساتید و هنرجویان مختلف در گوشه گوشه‌ی شهر هنرشان را با آب و رنگ نمایش می‌دهند. برای همین است که تعداد قابل توجهی از نمایشگاه‌هایی که در نگارخانه‌های اصفهان برگزار می‌شوند، به نقاشی‌های آبرنگ اختصاص دارند و مخاطبان هم مشتاق دیدن این آثار هستند.

یکی از نمایشگاه‌هایی که این هفته در اصفهان درحال برگزاری است، نمایشگاه آثار مریم و مرضیه دافعیان در «خانه نقش» است. این دو خواهر ساکن تهران، نقاشی‌های آبرنگ‌شان را به اصفهان آورده‌اند تا نظر هنردوستان اصفهانی را هم بشنوند.

مرضیه دافعیان که در رشته‌ی انسان‌شناسی دانشگاه تهران تحصیل کرده، اولین بار است که در اصفهان نمایشگاه گذاشته، توضیح می‌دهد...

جمعه سوم تیرماه، در خانه نقش خبرهای دیگری هم بود. سعید آقایی، هنرمند و روزنامه‌نگار، برنامه‌ی متفاوتی برای مخاطبان نمایشگاه ترتیب داده بود. بازدیدکنندگان این هفته‌ی خانه نقش، بعد از تماشای آبرنگ‌های متفاوت دو خواهر، به حیاط پشتی نگارخانه رفتند، جلوی دیوارهای سفیدرنگ و کوزه‌ی گلی که پای این دیوارهای پلاستوفومی قرار داده‌شده بود، ژست گرفتند و ثبت شدند. بعد عکس پرینت شده‌شان را روی دیوار، هر جا که دوست داشتند، وصل کردند. عکس پرینت شده‌ی نفر اول (خود هنرمند) در همه‌ی عکس‌های بعدی، پشت سر آدم‌های بعدی، روی دیوار دیده می‌شود. و نفر آخر...

هفته‌ی گذشته در گالری متن، علی میرزایی و سمیرا نجفی نیاسر، مخاطبان را در خلق یک اثر هنری، شریک کردند و از این هفته، هر جمعه، از ساعت 10 تا 13، سعید آقایی در خانه نقش، از خلاقیت‌های مخاطبان برای اجرا استفاده می‌کند. خلاصه این که این تابستان، فضای نگارخانه‌های اصفهان هم گرم است. از قافله‌ی هنر، عقب نمانید!

خواندن بیشتر ..
نویسنده: نفیسه حاجاتی
یکشنبه بیست و دوم خرداد ۱۳۹۰ 15:4

گفت و گو با علی میرآقاسی درباره‌ی نقاشی با خاک

روزنامه اصفهان زیبا
زمان انتشار: یکشنبه 22 خرداد ماه 1390
آدرس: روزنامه اصفهان زیبا، شماره 1279، صفحه هنر و ادبیات، صفحه هفت، شماره بیست و دوم، فایل پی‌دی‌اف مطلب

امروز در هنر، ابزار مهم نیست

درخشش خورشیدهای خاکی روی بوم

                 

اگر عادت کرده باشید به تماشای نمایشگاه‌های گالری‌های مختلف، حتماً تا به حال با هنرمندان مختلف که درونیات‌شان را با ابزارهای متفاوتی بیان می‌کنند، هم رو به رو شده‌اید. آبرنگ، رنگ و روغن و اکریلیک جزو متداول‌ترین ابزارهای نقاشی هستند یا حداقل ما در گالری‌های اصفهان، هر هفته نمایشگاه‌های مختلفی می‌بینیم که هنرمندان با استفاده از این ابزار سعی در بیان حرف‌های تازه یا حرف‌های گفته شده با بیان تازه، دارند. اما نمایشگاه پیشین خانه نقش، از این نظر متفاوت بود.

علی میرآقاسی که مدرک کارشناسی نقاشی از دانشگاه هنر تهران دارد و مدرس دانشگاه هم هست، حرف‌هایش را با خاک و چسب روی بوم، ترسیم کرده‌بود. در حاشیه‌ی افتتاحیه‌ی این نمایشگاه، با میرآقاسی درباره‌ی کارهایش و این ابزار متفاوت، صحبت کردم.

...

الان برای این که شما فکرت را به دیگران نشان بدهی، راه‌های زیادی داری. یکی با رنگ این کار را می‌کند. یکی مجسمه می‌سازد. چیزی که من دوست دارم، شکل طبیعی طبیعت است. به نظرم کسانی که دنبال آرامش هستند، بد نیست،  این مدل کارها را ببیند.

معتقدم امروز در هنر، ابزار مهم نیست. یک زمانی مثلاً، ابزار رنگ و روغن بود. استاد کار می‌کرد و شاگردها هم همین طور. ولی الان شما هر چیزی را می‌توانید استفاده کنید فقط باید بیان‌تان خلاقانه باشد. تکرار نباشد. حتی اگر تکرار است، آن تکرار، مفهومی را به شما بدهد. در اصطلاح تاریخ هنر، می‌گویند هنر مفهومی باشد. یعنی چیزی را بگویی که تا به حال نبوده. حتی اگر چیزی را می‌خواهی بگویی که قبلاً بوده، اگر به بیان و شکل دیگری بگویی، خوب است.

خواندن بیشتر ..
نویسنده: نفیسه حاجاتی

روزنامه اصفهان زیبا
زمان انتشار: یکشنبه 22 خرداد ماه 1390
آدرس: روزنامه اصفهان زیبا، شماره 1279، صفحه هنر و ادبیات، صفحه هفت، شماره بیست و دوم، فایل پی‌دی‌اف مطلب

صحبت از نقش‌های ناتمام

باید آثار بومی با نگاه جهانی تولید کنیم

  

پرنده‌های آرام گرفته در گوشه‌های بوم‌ها. رنگ‌های سبز و آبی و سفید و درخت‌ها. این یک توصیف خیلی کلی است از نمایشگاه تهمورث بهادرانی. صبح جمعه است و در افتتاحیه‌ی این نمایشگاه، فرصتی پیدا کرده‌ام تا با مخاطبان و بهادرانی صحبت کنم. خانم میان‌سالی رو به روی یکی از تابلوها ایستاده. دارد حسش را نسبت به اثر برای همسرش توضیح می‌دهد. خودش مجسمه ساز است و حس کرده این دو پرنده‌ی روی تابلو و آشیانه و حالاتشان درست شبیه زندگی خودش و همسرش است.

چند نفر آن طرف‌تر دارند در مورد خریدن یکی از تابلوها بحث می‌کنند. مرددند که بین سه تا از بهترین‌ها، کدام را انتخاب کنند. تهمورث بهادرانی سرگرم صحبت با مخاطبان کنجکاو است. دارد در مورد هنر مدرن و تفاوت «سبک» و «سیاق» حرف می‌زند. چند دقیقه‌ای فرصت می‌شود تا با او گفت و گو کنم و این صحبت‌های تهمورث بهادرانی، کارشناس ارشد نقاشی از دانشگاه هنر تهران، است.

خودت باش، جهانی باش

جهانی شدن مسئله‌ای که از ابتدای قرن بیست و یکم، در حوزه‌های مختلف اقتصادی و اجتماعی و البته هنر، مطرح شده و مناقشات زیادی هم صورت گرفته است. این که اصلاً جهانی شدن چیست؛ مثل همه شدن است یا نه؟! تعاریف مختلفی وجود دارد از جمله این که «می‌توانی جهانی باشی اما خودت باشی» و این تعریف نسبتاً خوبی است. به هر حال...

اصفهان یکی از زنده‌ترین شهرهای جهان است

تعداد گالری‌های اصفهان رو به رشد است. و خب این رشد باعث ایجاد رقابت می‌شود و سطح کیفی گالری‌ها را بالا می‌برد. اما بحث دیگر، تولیداتی است که در این گالری ها به نمایش گذاشته می‌شود. پروسه‌ی تولید هنر پروسه‌ی مقطعی نیست. یک دوره است که حتی ممکن است چند نسل را پشت سر بگذارد. اما خیلی وقت‌ها، در این گالری‌ها با یک تناقض مواجهه می‌شوید. یا کارها همچنان رویه‌ی سنتی خودشان را دارند. یا در ظاهر مدرن‌اند. اما باید  پرسید آیا واقعاً مدرن‌اند یا تقلیدی از کارهای مدرن؟! البته در همین ضد و خوردهاست که انتظار داریم. محصول سومی پدید بیاید که بومی‌تر است ولی با نگاهی جهانی. می‌توانیم خوش بین باشیم که اتفاقاتی درحال رخ دادن هستند. دلیل خوش‌بینی‌مان هم...

بخشی از کارها در ذهنم مانده‌اند

من حدود 20 سال است که درگیر قضیه‌ی نقاشی هستم. تا به حال 50 نمایشگاه گروهی و 4 نمایشگاه فردی داشته‌ام. اما ما مثل یک سیاح هستیم. راه می‌افتیم و در مسیر با چیزهای مختلفی برخورد می‌کنیم. حتی گاهی جریان زندگی آدم را به سکوت وادار می‌کند. من دوره‌ای دارم که سه سال، به عمد، دست به نقاشی نزدم. این نمایشگاه هم در ادامه‌ی آن کارهاست...

اما اجازه بدهید توضیح بیشتری ندهم. آن چه که در ذهن من  است برای خودم می‌ماند و آن چه مخاطب برداشت کند، خیلی خیلی محترم است.

خواندن بیشتر ..
نویسنده: نفیسه حاجاتی

روزنامه اصفهان زیبا
زمان انتشار: یکشنبه 08 اسفند ماه 1389
آدرس: روزنامه اصفهان زیبا (+)، شماره 1206، صفحه هنر و ادبیات، صفحه هفت، شماره یازدهم

گفت و گو با سوگل و بشرا آزیدهاک
نقاشی روی حریر و ابریشم؛ نقوش سنتی به سبک امروزی
دو هنرمند با یک امضا

از قدیم صحبت بر سر این بوده که ما ایرانی‌ها، در کارهای گروهی ضعیف هستیم. اما خب تجربه‌ی کار گروهی هم آن‌قدر جذاب هست که همه‌مان در برهه‌هایی بخواهیم مزه‌اش را بچشیم.

این روزها، خبر کارهای گروهی زیاد به گوش‌مان می‌رسد. مثلاً به تازگی رمانی به نام «علائم حیاتی یک زن» به قلم مشترک سه نویسنده‌ی زن، منتشر شده و با استقبال مخاطبان هم رو به رو بوده است. در همین راستا، این هفته دو هنرمند آثار مشترک یک امضایی‌شان را به خانه نقش آورده‌اند. سوگل و بشرا آزیدهاک (+) دخترخاله‌هایی که تابلوهای زیبایی از نقاشی روی حریر و ابریشم خلق کرده‌اند و مخاطبان تا چهارشنبه، 11 اسفند ماه فرصت دارند که با مراجعه به گالری خانه نقش، واقع در بیشه حبیب، این نقاشی‌ها را ببینند.

در حاشیه‌ی آئین گشایش این نمایشگاه که جمعه، 6 اسفندماه برگزار شد، به سراغ این دو هنرمند رفتم تا درباره‌ی تجربه‌ی کار مشترک و نمایشگاه جدیدشان با هم گپ بزنیم.

سوگل آزیدهاک متولد 1366 و فارغ التحصیل گرافیک از دانشکده هنر دانشگاه علم و صنعت تهران است. بشرا آزیدهاک متولد 1365 فارغ التحصیل هنرستان هنرهای زیبای اصفهان است و فوق دیپلم فرش از دانشگاه شهید فارسی دارد. حالا این دو دخترخاله تجربیاتشان را در زمینه نقاشی روی حریر و ابریشم باهم ترکیب کرده‌اند و حاصلش را برای مخاطبان به نمایش گذاشته‌اند. 

کمی در مورد نمایشگاه‌تان صحبت کنیم.

کارها نقوش سنتی ایرانی هستند که روی ابریشم و حریر اجرا شده‌اند. یک سری هم کار باتیک سنتی با رنگ اکریلیک پارچه و دورگیر هست.

ما نمایشگاه‌های دو یا چند نفره‌ی زیادی دیده‌ایم که در آن‌ها هر بخش از نمایشگاه به آثار یک هنرمند اختصاص داشته اما ویژگی نمایشگاه شما این بود که کارها به صورت مشترک تولید شده‌اند و یک امضا دارند. این تجربه‌ی کار مشترک چه طور بود؟ بحث و دعوا هم می‌کردید؟!

اول این طور بود که مثلاً من طرح می‌زدم، بشرا اجرا می‌کرد یا برعکس. با هم مشورت می‌کردیم و اجرا می‌کردیم. بله. بحث و دعوا هم داشتیم. ولی به توافق می‌رسیدیم. اوایل خیلی بحث می‌کردیم ولی بعد اعتمادمان به هم زیاد شد و خیلی بهتر پیش رفت.

اصلاً چرا تصمیم گرفتید با هم انجام بدهید. چه ویزگی در کار هر دو بود که باعت این تلفیق شد؟

من مثلاً در رنگ کردن همیشه کارهای بشرا را دیده بودم و از نحوه‌ و سبک رنگ کردنش خوشم می‌آمد. او هم شاید از طرح زدن من خوشش می‌آمد. به هم اعتماد کردیم. هم فکری می‌کردیم و طرح می‌زدیم. 

الان از کار راضی هستید؟ به همین سبک کار را ادامه می‌دهید؟!

بله از کار راضی هستیم ولی این کار برای یک بار تجربه کردن خوب است. نه این که با هم مشکلی داشته باشیم که نخواهیم باز هم ادامه بدهیم. ولی خوب است که آدم یک بار در زندگیش این تجربه را داشته باشد. ببیند می‌تواند با کسی دیگر کار کند و نظر او را قبول کند. این کار فوق العاده‌ای بود اما تجربه‌ی کار شخصی با امضای شخصی برای تجربه کاری آدم، خیلی بهتر است.

اگر بخواهید برای کسانی که هنوز نمایشگاه‌تان را ندیده‌اند، توصیفی ارائه بدهید، چه می‌گویید؟

از در که می‌آیید تو، می‌بینید که کارها خیلی با محیط هماهنگی دارند. کارها سنتی هستند. رنگ‌ها و نقش‌های سنتی ایرانی که با فضای این گالری هماهنگ است. نمی‌توانم بگویم نقوش کاملاً کپی بوده‌اند یا کامل از خودمان بوده‌اند. می‌شود گفت طرح‌هایمان برگرفته از نقش‌های سنتی ایرانی بوده.

کارها تلفیقی از هنر نقوش سنتی و گرافیکی به سبک امروزی بوده و به سلیقه‌ی امروزی‌ها می‌خورد. چون همه‌مان کارهای سنتی را دوست داریم ولی نه به آن سبک قدیمی‌اش. دوست داریم به خانه‌های امروز و سبک زندگی‌هایمان بیایند. و ما سعی کردیم نقوش و رنگ‌آمیزی سنتی را به سبکی امروزی ارائه کنیم. 

امروز روز اول نمایشگاه‌تان بود. مخاطبان چه می‌گفتند؟ چه انتقاداتی در مورد کارها مطرح کردند؟

استقبال خیلی بود. چند نفر گفتند که کارها نظم خاصی دارد اما بهتر است که این همه منظم نباشند. بعضی‌ها هم گفتند وقتی کلاژ استفاده می‌کنید، نقش هم رویش بیاورید و خب به نظرمان این‌ها انتقادات خوبی بودند. 

نمایشگاه بعدی‌تان چه موضوعی خواهد داشت؟!

سوگل: من دوست دارم نمایشگاه پوستر یا عکاسی برگزار کنم.
بشرا: من کارهای نقاشی روی پارچه یا نقاشی‌های سرامیکم را به نمایشگاه می‌آورم.

نویسنده: نفیسه حاجاتی
عنوان متن تبلیغات
© نون‌ح‌‌‌