نام موسسه: گروه فرهنگی هنری مسک
آدرس: اصفهان، خیابان طالقانی، کوچه مسجد رحیم خان
مصاحبهشونده: مهندس مجتبی شاهمرادی
تاریخ مصاحبه: دیماه 1387
درباره مصاحبه: شنیدن گاه و بی گاه نام «مسک» در خلال دو سال و نیم کار مطبوعاتیام و همچنین همکاری چند ماهه با آقای شاهمرادی کافی بود تا به فکر مصاحبه با «گروه فرهنگی هنری مسک» بیفتم. به نظرم این گروه را به دلایل مختلفی که خودتان در مصاحبه خواهید خواند، میتوان یک پروژهی کارآفرینی به حساب آورد.
لازم به ذکر است که این مصاحبه با کمک گرفتن از تکنولوژی دنیای جدید، ایمیل، انجام شده است! به این صورت که بعد از هماهنگی تلفنی با مصاحبهشونده، سوالات برای او ارسال و چند روز بعد جوابها دریافت شد. در مرحلهی بعد سوالهای تکمیلی به متن ویرایششدهی مصاحبه، اضافه و دوباره برای مصاحبهشونده فرستادهشد و در نهایت پاسخهای نهایی دریافت و مصاحبه تکمیل گردید.
- «مسک» چه سالی و چه طوری تاسیس شد؟- گروه فرهنگی هنری مسک در سال 1381 به عنوان یک موسسه چند منظوره فرهنگی و هنری در زمینههای چاپ، نشر و توزیع کتاب، انتشار نشریه، طراحی و تبلیغات و فعالیتهایی از این دست آغاز به کار نموده است.
- موسس گروه چه کسی بود؟ شما فقط عضو گروه هستید یا عضو تیم موسس هم بودهاید؟- موسسان این مجموعه سه نفر هستند، تاکنون کسی از آن جدا نشده است و بنده یکی از آن سه نفر هستم.
- وجه تمایز کار شما چیست؟ چه چیزی باعث میشود که من در نگاه به کاری، تشخیص دهم که «مسک» پشت آن است یا برای مثلاً چاپ کتابم معتقد باشم که «مسک» بهترین گزینه است؟- اگر شما معتقد باشید که باید کارتان را به یک متخصص بسپارید، حتما یکی از گزینههایتان مسک خواهد بود، متخصص یک فن با محتوا و عمق سوژه ارتباط برقرار میکند(یعنی این ویژگی منحصر در متخصص یک فن است) و بهترین را به شما ارایه میکند. کار در حوزه فرهنگ از این جهت مشکل است که همه خود را متخصص در آن میدانند اما این سبک کار و نوع نگاه به پروژه اهمیت ویژهای دارند که خوب قبول دارم که تعدادی آن را قبول ندارد و البته زمان در این مورد بسیار مهم است.
وجه تمایز مسک با جاهایی دیگر از این دست آن است که ما به صورت پیمانکار عمل نمیکنیم، برای ما محتوا اهمیت ویژهای دارد و در بسیاری از کارها حتی تامین محتوا نیز بر عهده ماست.
ویژگی دیگر مسک آن است که حتما پروژههای سفارشی را ارزیابی و سعی میکنیم کارهایی را انجام دهیم که هم زمینه ظهور خلاقیت بیشتری دارد و هم تاثیرگذاری بهتر.
- در شروع کار چند نفر در موسسه با شما همکاری میکردند و حالا چه تعداد؟- در شروع کار پنج نفر با این مجموعه همکاری می کردند و الان این تعداد به بیست نفر رسیده است.
- چه نوآوریهایی در کسب و کارتان داشتهاید؟- تو رو خدا این را یک چیزی از خودتون بنویسید. دیگه حالم از نوآوری به هم می خوره...
- درک میکنم که جواب دادن به یک سوال کلیشهای چه قدر دشوار است ولی متاسفانه این سوال، اساسیترین قسمت مصاحبه است. در تعریف استاندارد مفهوم کارآفرینی، «نوآوری» مهمترین بخش ماجراست و من همانطور که گفتم چون هیچ وقت به طور جدی با مسک سرو کار نداشتم، نمیتوانم جواب سوال را بدهم!- نوآوری عموما در پی نگاه تخصصی پدید می آید. یعنی شما باید در یک فن متخصص باشید تا بتوانید در مرز حرکت کنید و نوآوری داشته باشید. به نظر من سرهم بندیهای پیش پا افتاده را باید از نوآوری جدا کنید. ببینید شما میتوانید بروید و خیلی راحت ثبت اختراع کنید اما مهم آن است که اختراع شما تاییدیه علمی داشته باشد. ملاک پیشرفت مقالات isi است نه تعداد اختراعات و در مورد نوآوری هم همینطور است. پس نگاه تخصصی در یک فن مقدمه لازم نوآوری است. مسک از نادر مجموعههایی است که به مقولههای کاری خود در حوزه فرهنگ تخصصی نگاه کرده است. ببینید یک زمانی مثلا پیش از ظهور رایانه هنرمند بودن و طراح بودن یک کار تخصصی بود اما بعد از ظهور رایانه همه به ناگاه احساس هنرمند بودن کردند. الان کمی بهتر شده است.
در طراحی اگر شما رنگ را نشناسید، عکس را نشناسید، فرم را نشناسید، لی اوت را نشناسید و... و در نهایت تمامی قابلیتهای رایانه را خوب نشناسید اگر به طور حسی یک طرح خوب بزنید مطمئن باشید برای بار دوم تکرارپذیر نیست. این یک بخش است.
در کار مطبوعاتی هم همینطور است در یک برهه ناگهان همه خبرنگار میشوند و یا در کار توزیع کتاب که شاید کار سادهای به نظر برسد، در دفتر توسعه فرهنگ کتابخوانی ما به مخاطب یک سیر مطالعاتی میدهیم و مخاطب مطمئن است که در بین این کتابها کتابی که بیهوده و یا در حوزه علاقهاش نباشد را در دست نمیگیرد. پرداختن جدی به محتوا و خروج از حالت پیمانکاری خودش یک نقطه عطف است.
- آیا خودتان را یک فرد موفق میدانید؟ رمز موفقیتتان چیست؟- بله، بعد از لطف الهی، تلاش و پشتکار ، علاقه زیاد به شنیدن نظرات دیگران ، دوستان و همکاران صمیمی و مصمم در کار و داشتن مدیریت منابع مناسب را رمز موفقیت این مجموعه می دانم.
- آیا در شروع کار، تجربه مرتبطی داشتید؟- تقریبا خیر
- تقریباً یعنی چه؟ بالاخره باید پای یک تجربهی هرچند کوتاه در میان باشد؟! اصلاً شغل قبلی نداشتهاید؟- دبیر سرویس فرهنگ و ادب نشریه طراوت
مسوول دفتر نظارت و ارزیابی جشنواره هجدهم فیلم کودک و نوجوان
دبیر سرویس فرهنگ و هنر روزنامه اصفهان زیبا
مدیر مسوول و صاحب امتیاز دوماهنامه هابیل
و....
اینهایی بخشی از کارهایی است که من تا حالا درگیر آنها بودهام( به غیر از آخری مابقی را دیگر نیستم) البته هیچکدام برای من شغل حساب نمیشده است.
به نظر من بی عرضه ترین و محافظه کار ترین افراد همواره به سمت کارهای دولتی می روند و من هیچگاه به کار دولتی به عنوان یک شغل نگاه نکرده ام.
من درست از بعد از دانشگاه تا حالا در مسک بودهام، البته کارهایی را پروژهای اینطرف و آن طرف قبول کردهام، اما مسک را هیچگاه رها نکردهام. در حقیقت با مسک شروع کردهام و با مسک...
- چه قدر اطرافیان (خانواده، دوستان) در پیشبرد کارتان موثر بودهاند؟- خیلی زیاد، حمایت های همسرم در این زمینه بسیار موثر بود. البته پدرم نیز کمک های معنوی زیادی نمودند.
- شرایط کودکیتان چگونه بوده است؟ آیا ریشههایی از علاقه به این شغل را در کودکیتان سراغ دارید؟- من در کودکی بسیار شلوغ و شیطون بودم و البته بسیار اهل مطالعه. کافی بود کتابی را به من میدادند تا حداکثر سه روزه تمامش میکردم. خیر
- کار شما در مسک طراحی است یا بیشتر کار مطبوعاتی انجام میدهید؟ آخر برایم جالب است که میگویید ریشههای این علاقه را در کودکیتان سراغ ندارید! اولین نفری هستید که جواب منفی و کوتاه به این سوال دادهاید!- ببینید! مسک بیشتر یک مجموعه آچار فرانسه و همه کاره فرهنگی است.
از کار تبلیغاتی و طراحی و مشاوره و چاپ و به تعبیری یک کارگاه جامع طراحی گرفته تا یک مجموعه چاپ و نشر کتاب تا یک تیم مطبوعاتی تا ...
خلاصه در حوزه فرهنگ به صورت عام آن هر کاری که فکرش را بکنید در این مجموعه صورت میگیرد.
مسک در حقیقت از دو بخش شکل یافته است. یک بخش مسوولیت تامین اقتصادی و درآمدزایی را برعهده دارد و بخش دیگر صرفا به ارایه خدمات می پردازد.
البته در بخش درآمد زایی باز هم وجه غالب انجام یک پروژه فرهنگی است تا یک فعالیت اقتصادی صرف.
از طرف دیگر بخش های خدماتی(مانند نشریه هابیل یا دفتر گسترش فرهنگ کتابخوانی) نیز سعی در کسب استقلال مالی دارند.
حقیقتش این است که من نه نقاشی خوبی داشتم و دارم و نه خط خوبی. البته همانطور که عرض کردم به مطالعه(کتاب و مجله) بسیار علاقمند بودم. تا سال آخر دانشگاه تمامی فیلمهای سینمایی را میدیدم، تئاتر و شعر از دوستداشتنیترین تفریحات من بود و البته مانند بسیاری از موسیقی لذت میبردم. فکر میکنم آنچه شما دنبالش هستید در اینها نهفته است. من به حوزه فرهنگ علاقه داشتم و شاید فعالیتهای امروز من مربوط به این روح کلی باشد.
- آیا تحصیلاتتان در کارتان موثر بوده؟- خیر – به هیچ وجه
- اگر اشتباه نکنم در یکی از رشتههای مهندسی دانشگاه صنعتی تحصیل کردهاید؟ چه طور کارتان ربطی به تحصیلاتتان ندارد؟ اصلاً آیا به صورت تمام وقت با مسک همکاری میکنید یا این کار، شغل دومتان محسوب میشود؟- من لیسانس مهندسی معدن از دانشگاه صنعتی اصفهان دارم. در دوران دانشجویی و بهتر بگویم از دوران دبیرستان به کارهایی که به طور عام در حوزه فرهنگ قرار میگرفت(اصرار دارم که نگویم کار فرهنگی) علاقه داشتم. البته تجلی بیشتر و عمده آن مربوط به دوره دانش جویی است. فعالیتهای دوران دانشجویی من بیشتر حول محور اینگونه فعالیت ها بود و خوب ایدهها و آرمانهایی هم در این حوزه داشتم که فکر میکنم محقق کردن این ایدهها را هم باید یکی از انگیزههای شروع این کار دانست.
البته بنده به صورت محدود و البته صرفا به جهت عدم دوری از رشته تحصیلی گهگاه در پروژه های معدنی هم کار می کنم.
- در زمان شروع به کار چند سال داشتید؟ و حالا چند سال است که به این شغل مشغولید؟- بیست و سه سال- بیست و نه سال
- آیا نیاز به موفقیت شما را به این کار سوق داده است؟ در کل چه عواملی باعث شد به این کار جذب شوید؟- یکی از عوامل مهم شاید همین نیاز به موفقیت بود، گاهی اوقات انسان نیاز دارد که تواناییهایش را به هر صورت بروز دهد. از سوی دیگر تامین معاش و البته دغدغه کار تیمی و استفاده از تجربیات دانشجویی در کار تیمی در این کار بی تاثیر نبود.
- چه قدر از نظر مالی حمایت شدهاید؟ و به نظرتان در کار شما، حمایتهای مالی چه قدر میتوانند موثر باشند؟- به هیچ عنوان حمایت مالی نشدیم. این کار را با سرمایه صفر شروع کردیم و البته حمایتهای مالی میتوانست ما را کلی جلو بیاندازد.
- آیا در کارتان شکست خوردهاید؟ به نظرتان دلایل شکست چه مواردی بوده است؟- شکست ها ی مقطعی و پروژه ای داشتیم که دو عامل کم تجربگی و عدم سیستم مند بودن نظام اقتصادی از عوامل آن است.
- چه مشکلات و موانعی در حرفهی شما وجود دارد؟- شاید خنده دار باشد اما بزرگترین سد در مقابل کارآفرینی، دولت ، قوانین و قواعد کهنه و بسیار بوروکراتیک دولتی و اداری و عدم ایجاد حاشیه امن برای ریسک پدیری منطقی در نظام اقتصادی ماست.
- ریاضیات در حرفهی شما چه نقشی دارد؟- نکته مهم داشتن تفکر ریاضیاتی است. من فارغ التصیل رشته ریاضی فیزیک از دبیرستان تیزهوشان هستم و این نکته را از روی تجربه می گویم. آنهایی که نگاه ریاضیاتی، یعنی محاسبه، پیشبینی و قاعدهمند کردن را در تفکرشان دارند بسیار موفق ترند.
- به نظر شما به طور کلی جایگاه ریاضیات در بازار کار چیست؟- شاید نگاه بازار کار سنتی به ریاضیات صرفا نگاه دخل و خرج باشد اما امروزه آنهایی که اهل مدل سازی، پارامتر بندی و به طور کلی تفکر ریاضی هستند موفقند.
- چه پیشنهادهایی برای افراد تازهکاری که دوست دارند به عنوان یک کارآفرین مطرح شوند، دارید؟- نکته مهم بعد از توکل به خدا داشتن اعتماد به نفس، قدرت ریسک پذیری البته با محاسبه دقیق خطر، رعایت اصول کار تیمی و مهمتر از همه نداشتن هیچ گونه انتظاری از سیستم دولتی است.