روایت نفیسه حاجاتی از سفر ماجراجویانه‌اش به رودخانه ارمند
۹ بهمن ۱۴۰۰ - ۲۰:۲۷


نفیسه عاشق پروژه‌های کاری یا تحصیلی‌ای هست که از سفر، نوشتن و عکاسی تشکیل می‌شن. اون خودش رو اینطور معرفی میکنه: "مدیریت بازرگانی و ایرانشناسی خوانده‌ام و زندگی‌ام در سفر و روزنامه‌نگاری خلاصه می‌شود."

نفیسه با سفر به استان چهارمحال و بختیاری، در رودخانه ارمند تجربه هیجان انگیزی داشته و در کنار طبیعت بی‌نظیر اون منطقه ماجراجویی کرده. اون شروع این فعالیت رو این طور توصیف میکنه: "هنوز حرفم تمام نشده بود که دو نفری هلم‌ دادند توی آب. ارمند آرام بود. من فریاد زدم‌که نههه! اما فایده نداشت. به پشت پرت شدم‌ توی آب. از آن‌ بخش‌های خروشان‌گذشته بودیم. کاپیتان فریاد کشیده بود: چپ، جلو/ راست، عقب/ استراحت".

روایت نفیسه حاجاتی از سفر ماجراجویانه‌اش به رودخانه ارمند

برای عبور از قسمت های متلاطم ارمند به بلد بودن شنا نیاز نیست و نترسیدن از آب کفایت میکنه، با خواندن ادامه روایت نفیسه متوجه تاثیر افزایش آدرنالین در بدنش می شوید. اون ادامه میده: "از خروشان که گذشتیم گفت: هر کس می‌خواد می‌تونه شنا کنه. من گفتم:منم دوست دارم ولی می‌ترسم.گفت: می‌ترسی؟... و رفتم زیر آب. حجم زیادی از آب ناگهان‌وارد ‌شد و راه نفسم را بست. سعی کردم نفس بکشم. نمی‌شد. عمق آب زیاد بود. من نگران غرق شدن نبودم اما مطمئن هم نبودم که از خفگی نمیرم. دست و پازدم‌ و یادم افتاد که آن یکی کاپیتان تذکر داد اگر قایق برگشت و در آب افتادیم هیچ نگران نباشیم فقط به پشت روی آب بخوابیم تا طناب بیندازند. سعی کردم‌ نفس بکشم و به پشت روی آب بخوابم‌. دو نفر از همسفری‌ها (به جز کاپیتان) زدند به آب و مرا که کمی دور شده بودم گرفتند آوردند داخل قایق. بالاخره نفسم جاآمد. نشستم سر جایم، پارو را برداشتم و به حرکت ادامه دادیم. کاپیتان گفت: من فکر کردم حالا بهم فحش می‌دین! من گفتم: ای بابا، نه، جالب بود! بعد البته گفتم که کار اشتباهی انجام شده و هشدار دادم دیگر چنین کاری انجام ندهند."

خواندن بیشتر ..
نویسنده: نفیسه حاجاتی
چهارشنبه بیست و یکم تیر ۱۳۹۱ 17:29

گزارشی از کنسرت محمدرضا لطفی

سایت خبرآنلاین
زمان انتشار: ۱۸تیرماه ۱۳۹۱
تگ:خبرآنلاین| آدرس اینترنتی مطلب در سایت خبرآنلاین: (
+)

 

                    گزارشی از کنسرت بداهه نوازی تار و سه تار محمدرضا لطفی دراصفهان

                             ورود عکاسان به این کنسرت‌ها ممنوع است + عکس

            محمدرضا لطفی-اصفهان-کنسرت

 
موسیقی - کنسرت بداهه‌نوازی تار و سه‌تار محمدرضا لطفی یکی از مهمترین رویدادهای موسیقایی اصفهان در بهار و تابستان امسال بود.

نفیسه حاجاتی: محمدرضا لطفی یکی از رسانه‌ای‌ترین چهره‌های موسیقی کشور است. رسانه‌ها را دنبال می‌کند و بسیار حساس است. در کنسرت‌هایش فقط عکاس گروه برگزار کننده می‌تواند عکاسی کند بنابراین روزنامه‌نگارها می‌توانند روی بلیت کنسرت برای اصحاب رسانه، حساب کنند اما عکاسان، نه!...

از مسئول برگزاری کنسرت در اصفهان، خواهش کرده‌ام که اجازه بدهد همانجا روی صندلی، چند عکس و ویدئو بگیرم و او هم گفته اگر از جایم بلند نمی‌شوم و صدای شاتر هم بلند نیست، اجازه دارم. مشغول ویدئو گرفتنم که صدایی آرام کنار گوشم می‌گوید، لطفا فیلم نگیرید و بعد خانمی از بستگان نزدیک استاد که دو صندلی آن طرف‌تر نشسته می‌آید روی صندلی کناری می‌نشیند و می‌گوید: «لطفاً عکس نگیرید. خواهش می‌کنم. فقط عکاس کنسرت اجازه عکس گرفتن داره

...

روز بعد از کنسرت که به تلاش کامیار فانیان، محقق موسیقی شرق و شمال خراسان، شاگرد لطفی و مسئول برگزاری کنسرت در اصفهان می‌توانم با استاد صحبت کنم، از تفاوت شب اول و شب دوم می‌پرسم. می‌گوید: «همیشه در شب اول کنسرت آدم با تنش‌هایی رو‌به روست و خب این مسئله در بداهه نوازی خیلی تاثیر دارد. در مورد کنسرت‌های من، همیشه شب دوم بهتر است.» می‌گویم: «اما در مورد کنسرت اصفهان، انگار این مسئله متفاوت است؟!». استاد اما تاکید می‌کند که خودش شب دوم را بیشتر دوست داشته و تفاوت‌هایی در سه‌تار نوازی‌اش بوده که در کنسرت‌های قبلی سابقه نداشته‌اند. بعد با لبخند اضافه می‌کند که غافلگیری مخاطبان را دوست دارد و مثال می‌زند که در کنسرت سوییس 5 دقیقه بعد از پایان اجرا هنوز هیچ صدایی از سالن در نمی‌آمده و بعد تازه مخاطبان متوجه پایان اجرا شده‌اند و شروع کرده‌اند به تشویق کردن.

خواندن بیشتر ..
نویسنده: نفیسه حاجاتی
چهارشنبه بیست و هفتم اردیبهشت ۱۳۹۱ 0:17

یادداشت‌های تصویری مهندس بخردی در گالری آرته

سایت خبرآنلاین
زمان انتشار: سه شنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۱
تگ: هنر، آدرس اینترنتی مطلب در سایت خبرآنلاین: (
+)

نمایشگاه یادداشت های تصویری مرتضی بخردی در اصفهان گالری آرتهپس از نیم قرن؛
ازتخت جمشید تا مسجد آقا بزرگ

کافی است کمی سرت را بالا بگیری تا بتوانی مسجد جامع کبیر یزد را در سال 1344 ببینی. اما برای دیدن پل خواجو و چهار گونه رفت و آمدی که 50 سال پیش روی این پل تاریخی انجام می‌شده، باید خم شوی، یا روی دو پا بنشینی. می‌توانی چشم بدوزی به رو به رو تا مسجد آقا بزرگ و مسجد جامع کاشان را آن طور که 44 سال پیش بوده‌اند، تماشا کنی. باز هم البته هست؛ مدرسه گنجعلی خان کرمان، مسجد شاه اصفهان، کاخ عالی‌قاپو، هتل شاه عباس، تکه‌پاره‌های تخت جمشید، مسجد جامع قم، خانه حقیقی در اصفهان، ویرانه‌های ارگ علیشاه، گنبد خانه بدون گنبد مسجد کبود تبریز و چندین بنای تاریخی، آن‌طور که در دهه 40 تا 50 شمسی بوده‌اند، این هفته در گالری آرته اصفهان به نمایش گذاشته شده‌اند؛ مجموعه‌ 600 عکس که مرتضی بخردی طی سفرهایش در دوران تحصیل در رشته معماری، از بناهای تاریخی شهرهای مختلف ایران گرفته و همان زمان چاپ کرده است.

بخردی برای نمایشگاه جدیدش با عنوان «یادداشت‌های مصور» از میان 1000 عکسی که حوالی سال‌های 44 تا 47 گرفته و در اندازه 10×15 چاپ کرده، 600 عکس را انتخاب و به صورت خوشه‌های نورانی در فضای تاریک گالری ارائه کرده است. زیرنویس عکس‌ها هم همان یادداشت‌های پشت هر عکس هستند.

استاد سابق دانشگاه هنر اصفهان و کارشناس صنایع دستی، درباره نمایشگاه جدیدش می‌گوید: «اصلاً ادعا نمی‌کنم که این یک نمایشگاه عکس معماری است. این‌ها، یادداشت‌های مصور من هستند که نگاه من در آن‌ها، به معماری و تزئینات و آرایه‌های معماری بوده. عکس منظره یا شخصی نگرفته‌ام. اگر هم مثلا عکسی از استادم در حال طراحی کردن روی بام خانه‌ای در یزد یا عکس اتاق دانشجویی‌ام را می‌بینید، همه در راستای همین دیدگاه هستند.»

بخردی، از مسافرت‌هایش به گوشه و کنار ایران و عکاسی با دوربین لوبیتل با کادر مربع می‌گوید. از این که گاهی هزینه‌های مربوط به فیلم و چاپ عکس، از هزینه‌های سفرش بیشتر می‌شدند اما اینها مانعی برای سفر کردن نبودند. عکس‌ها را مروری بر سال‌های طلایی زندگی‌اش می‌داند و می‌گوید: «این عکس‌ها نشانه ماندگاری هستند از دهه چهل خورشیدی که به یاد ماندنی‌ترین دهه از هفت دهه عمرم بوده است: در اوایل آن دهه دیپلم گرفتم. بعد به دانشگاه هنر تهران رفتم؛ آن هم در زمانی که اوج تحولات هنری معاصر ایران بود. در دوره دانشجویی، در پروژه معماری داخلی هتل شاه عباس اصفهان همکاری داشتم که برای من تجربه‌یی واقعا سترگ بود. در اواخر آن دهه به خدمت سربازی رفتم و سرانجام در سال پایانی آن، ازدواج کردم.»

برخی از مخاطبان نمایشگاه از «تجدید خاطره» صحبت می‌کنند، بعضی‌ها دارند میان عکس‌ها، دنبال مکان‌های آشنا و تجربه‌های مشترک می‌گردند. موسس گالری کلاسیک، اولین گالری اصفهان، درباره مخاطبان جوان نمایشگاهش می‌گوید: «نسل جوان باید راجع به گذشته‌اش بداند. این اتفاقات وحشتناکی که می‌افتند و جوانان ما از خود بیگانه شده‌اند به خاطر این عدم شناخت گذشته است. اگر ریشه‌ها را نداشته باشیم، دیگر چیزی نداریم.»

با دیدن عکس‌های این نمایشگاه، ناخودآگاه به دنبال تغییرات بناها طی این گذر 40، 50 ساله می‌گردیم. بخردی که فارغ التحصیل لیسانس معماری داخلی و فوق لیسانس مرمت آثار تاریخی است و فعالیت‌های زیادی در زمینه مرمت بناهای تاریخی در شهر اصفهان داشته، می‌گوید: «بعضی از این بناها خیلی تغییر کرده‌اند گاهی به‌شان رسیدگی شده و بهتر شده‌اند و بعضی‌ها هم از بین رفته‌اند یا صدمه دیده‌اند. و خب این دردناک است که ما در حفظ و حراست از میراث‌مان کوشا نیستیم و دقت نداریم. مثلا شما در شهرهای اروپایی مثل پاریس در بعضی از خیابان‌ها بناهایی مربوط به قرن 14 و 15 می‌بینید که هنوز به همان شکل هستند. ولی داخل‌شان تغییر کرده و مطابق نیازها و مقتضیات زندگی امروز شده‌اند. ما این کار را کمتر کرده‌ایم.»

او تاکید می‌کند: «امروز اگر می‌خواهیم از یک بنای تاریخی استفاده کنیم، باید مقتضیات زندگی امروز را ببینیم و در آن پیاده کنیم. ولی اصالتش را حفظ کنیم.»

برای دیدن نمایشگاه یادداشت‌های مصور مرتضی بخردی، می‌توانید از جمعه 22 اردیبهشت تا چهارشنبه 27 اردیبهشت ماه هر روز از ساعت 16 تا 20 به گالری آرته اصفهان واقع در خیابان آپادانا اول، کوچه شهید عابدینی، بن‌بست اول، پلاک 68 سر بزنید.

خواندن بیشتر ..
نویسنده: نفیسه حاجاتی
جمعه نوزدهم شهریور ۱۳۸۹ 23:32

اصفهان زیبا- لطفاً از اینترنت غول نسازید!

19

روزنامه اصفهان زیبا
زمان انتشار: شنبه 20 مرداد ماه 1389
آدرس: روزنامه اصفهان زیبا، شماره 10--، ویژه‌نامه دانش و فناوری- صفحه هفت

گفت و گو با معلم کوچکترین مدرسه دنیا
لطفاً از اینترنت، غول نسازید!

  

اینترنت برای شما چه معنایی دارد؟! چه حسی نسبت به این کلمه دارید؟ یاد برخی از برنامه‌های تلویزیونی می‌افتید و خطرات اینترنت یا حس مثبتی دارید؟ چه واژه‌هایی بعد از این کلمه، به ذهنتان می‌رسد؟! خودتان بیشتر از کدام قسمت‌های این شبکه تارعنکبوتی استفاده می‌کنید؟ حالا یک روستای کوچک، را برای خودتان مجسم کنید. به نظر شما مردم این رستا چه ذهنیتی نسبت به یکی از ابزارهای اینترنت، وبلاگنویسی، دارند؟! به جواب این سوال بیشتر فکر کنید!

در چند ماه اخیر، در این صفحه سعی کرده‌ایم هر هفته، از اینترنت و ابزارهای مختلفی که این شبکه جهانی برای ما مهیا کرده، صحبت کنیم. سعی کرده‌ایم به معرفی راه‌هایی بپردازیم که از این شبکه تار عنکبوتی در اختیارمان گذاشته تا راحت‌تر و سریعتر به اهداف شغلی و زندگی‌مان برسیم. اما این بار برآن شده‌ایم که به معرفی یک مصداق بپردازیم.

برای مردم روستای 35 نفره‌ی «جمال آباد کالو» در 140 کیلومتری مرکز استان بوشهر، اینترنت و مخصوصاً وبلاگنویسی معنای دیگری دارد. کالو تا چند سال پیش، یک روستای کوچک از توابع بندر دیر در استان بوشهر بود اما حالا کالو، روستای «کوچکترین مدرسه‌ی دنیا»ست. بچه‌ها و معلم مدرسه‌ی کالو در چندین برنامه‌ی رادیویی و تلویزیونی شرکت کرده‌اند. نمایشگاه عکس‌هایشان در چند شهر برگزار شده. روزنامه‌ها، مجلات و سایت‌های مختلف خبری در مورد مدرسه کالو نوشته‌اند و می‌نویسند. نامه‌های مختلفی از سراسر دنیا برای مدرسه‌ی کالو می‌رسد و از همه مهمتر این که کالو، حالا جای بهتری برای زندگی است و کسی نمی‌خواهد به دلیل کمبود یا به عبارت بهتر، نبود امکانات، دست خانواده‌اش را بگیرد و برود شهرنشین بشود. 

حدس بزنید دلیل این همه تغییر، این همه ارتقا، آن هم در عرض کمتر از 3 سال، چه بوده؟ خیلی سوال پرسیده‌ام، آن هم همین اول مطلب! ولی بگذارید این سوال آخر را هم از اقایان بالای 18 سالی که مشغول خواندن این مطلب هستند، بپرسم؛ شما با دوران سربازی‌تان چه کردید؟! 

به دیدار نمایشگاه عکس کوچکترین مدرسه دنیا

خوش اخلاق و خوش برخورد است. این را از نوشته‌هایش می‌توانید حدس بزنید و اگر ببینیدش و پای صحبتش بنشینید، می‌توانید درک کنید. همین تازگی‌ها بیست و سه ساله شده و در این چند سال اخیر سر و صداهای زیادی به پا کرده! عبدالمحمد شعرانی، معلم مدرسه کالو است...

اینترنت مخرب نیست، ابزار است!

شعرانی از بازتاب رسانه‌ای پست‌های وبلاگش می‌گوید و این که بعد از گزارش کامران نجف‌زاده، اتفاقات زیادی برای وبلاگش افتاده؛ « رسانه‌های مختلف داخلی و خارجی درباره‌ی ما نوشتند. وبلاگ در جشنواره‌های مختلف برنده شد. خلاصه این که یک وبلاگ زندگی خیلی‌ها را تکان داد. روستایی که در بوشهر کسی نمی‌شناختش تبدیل شد به یک روستای جهانی و کلی باعث و بانی خیر شد برای روستا. خیر آمد مدرسه ساخت. جاده‌شان آسفالته شد. برق و آب و تلفن کشیدند و ...

وبلاگ نویسی هنر است!

روی میزی کنار ورودی نمایشگاه، حدود 50 جلد کتاب معلم کوچکترین مدرسه دنیا را گذاشته‌اند و بچه‌ها پشت میز، مشغول حرف زدن با هم هستند.

ما سی و سه پل نداریم ولی دریا داریم!

عبدالمحمد شعرانی، نویسنده‌ی یکی از محبوب‌ترین و پرسر و صداترین وبلاگ‌های فارسی است. وبلاگش در جشنواره‌های مختلف، جایزه گرفته و زندگی یک روستا را تغییر داده است...

خواندن بیشتر ..
نویسنده: نفیسه حاجاتی
خبرگزاری آرتنا
کد مطلب: 60437
زمان انتشار: سه شنبه 26 مرداد 1389 - 16:01
آدرس اینترنتی مطلب در سایت آرتنا: (+)

کیهان کلهر:
پذیرش رشته موسیقی در دانشگاه‌ باید تغییر کند
نسخه قابل چاپ نظر شما
 
آرت نا:شرایط دانشگاهی موسیقی نمی‌تواند جدا از شرایطی باشد که موسیقی در سطح اجتماع دارد.   
 

خواندن بیشتر ..
نویسنده: نفیسه حاجاتی
سه شنبه بیست و یکم اردیبهشت ۱۳۸۹ 11:13

گزارش تصویری کارگاه فهم معماری ایران- پنجره ای به شوشتر

سایت خبرآنلاین
کد مطلب: 60437
زمان انتشار: یکشنبه 19 اردیبهشت 1389 - 10:51:19
آدرس اینترنتی مطلب در سایت خبرآنلاین: (+)

فرهنگ > تجسمی  - کارگاه 11 روزه «فهم معماری، پنجره‌ای به شوشتر» به همت مرکز رویدادهای معماری ایران برگزار شد.

  شوشتر-کارگاه فهم معماری ایران پنجره ای به شوشتر   

نویسنده: نفیسه حاجاتی
شنبه بیست و هشتم شهریور ۱۳۸۸ 8:40

گزارش تصویری طعم‌های تابستانی-خبرگزاری ایمنا

خبرگزاری ایمنا- بیست و هشتم شهریور ماه 1388، گزارش های تصویری

دو آلبوم با عنوان «طعم‌های تابستانی»: صفحه‌ی اول، صفحه‌ی دوم
نویسنده: نفیسه حاجاتی
خبرگزاری ایمنا- ششم مرداد ماه 1388، گزارش های تصویری

اینجا کوآلالامپور، خواهرخوانده ی اصفهان (صفحه اول، صفحه دوم)
نویسنده: نفیسه حاجاتی
عنوان متن تبلیغات
© نون‌ح‌‌‌