مصاحبه با یک مامور طرح ارتقاء امنیت اجتماعی
مردم، از زاویهی دید پلیس نگاه کنند.
در
جلسهی ویژهنامه، وقتی بحث برسر مصاحبه با یک خانم که شغل متفاوتی دارد،
میشود، پیشنهاد مصاحبه با یک مامور خانم جوان که در طرح امنیت اجتماعی
خدمت میکند را میدهم. خانمهای مامور،
اجازه مصاحبه نمیدهند. میگویند باید معرفینامه داشتهباشم و مجوز گرفتن
هم دو، سه روزی طول میکشد! این که بتوانم در عرض 2ساعت، امضای مسئولین را
بهدست بیاورم و به این سرعت مصاحبه را انجام دهم، چیزی شبیه به
معجزهاست! اما شانس میآورم، خیلی خوب، همکاری میکنند، سه امضا را
میگیرم. البته نتوانستهام اجازه مصاحبه با یک مامور جوان را بگیرم ولی
میروم خیابان سیدعلیخان تا با« مسئول واحد بانوان پلیس امنیت اخلاقی» صحبت کنم.
در
سکوریت، راهروی سمت راست، در کوچک سفید آهنی که رویش نوشته:«ورود آقایان
ممنوع، لطفاً در یا زنگ بزنید.»، سه، چهار پله و یکراست میروم جلوی میزی
که گوشهی سمت چپ سالن قرار دارد. دو خانم در دو طرفش نشستهاند با دو
دفتر اسامی. صحبت خانم جوان دستگیرشده که تمام میشود، خودم را معرفی
میکنم. راهنمایی میشوم به اتاق سمت چپ. خانم امامی، به دقت معرفینامه
را میخواند. دودل میشود، زنگ میزند به سرهنگ. نشستهام کنار سهچهار
مامور جوان که منتظر اعزام هستند، دختر جوانی با مامور وارد میشود، کنارم
مینشیند، میپرسد:« شما را هم گرفتن؟». موبایل میخواهد. تلفن کارتی و
تلفن اداری، اینجا هست. محافظهکاریم باعث میشود دودرش کنم! تا میخواهم
با مامور کناری صحبت کنم، اعزام میشوند. اتاق خالی میشود و میتوانیم
مصاحبه را شروع کنیم. خانم « امامی»درحین مصاحبه، کناردستم نشسته و
دستنوشتههایم را میبیند. با منتهای
احتیاط اما با روی باز و مهربان جواب میدهد. مصاحبه، یکساعتی طول میکشد.
بعد، از من میخواهد که دستنوشتههایم را بدهم، بخواند. چند جمله را تصحیح
میکند. البته میتوانم محافظهکاریهای بیشاز اندازهاش را درک کنم و
لازم است همینجا از همکاری صمیمانهی همهی مسئولین وظیفهشناس، تشکر کنم.
-------------------------------------
-اگر کسی دوست داشتهباشد در این شغل، خدمت کند، چه مراحلی دارد؟
-باید
از طریق کنکور سراسری رشتههای نظری، در مقطع کاردانی یا کارشناسی، در
دانشگاه علوم انتظامی پذیرفته شود. که این دانشگاه هم فقط در تهران است.
مثل دانشگاهها که رشتههای مختلفی دارند، دانشگاه علوم انتظامی، رَستههای
مختلف: آگاهی، راهنمایی و رانندگی، اطلاعات و انتظامی دارد.
- این ماموران به عنوان کارآموزی در اینجا خدمت میکنند یا شغلشان است؟
-نه! طرحشان را که قبل از فارغ التحصیلی، میگذرانند. الان با توجه به رستهشان، شاغل در اینجا هستند.
-کار شما، چه سختیهایی دارد؟ فکر نمیکنید دید منفی نسبت به پلیس در جامعه، ایجاد شده؟
-من
فکر نمیکنم هیچ کاری در دنیا وجود داشتهباشه که سختی نداشته باشد. کار
ما هم سختیهای خودش را دارد. مبارزه با یکسری جرایم هست که در سطح شهر و
در انظار عموم اجرا میشود و یکسری از مرتکبینش اعتقاد ندارند که مرتکب
جرمی شدهاند و درصدد مقابله با مامور قانون برمیآیند. فکر نمیکنند که
مامور، خودش را وقف خدمت به جامعه کرده و وظیفهاش تامین امنیت اجتماعی
جامعه است. با هر معضلی که مقابله میکند، به خاطر آسایش خاطر مردم است بنابراین به دلیل غفلت، مقداری مخالفت میکنند که اگر از نگرش پلیس به این کار نگاه کنند، دیدشان مثبت میشود.
-
ببینید! همیشه از کودکی، توی مهدکودک به ما ها یاد دادهاند که پلیس دزدها
را میگیره، باید بهش احترام بگذاریم و... اما حالا اون بچهای که مامانش
را میگیرن، این احترام را دیگر نمیفهمه، فکر نمیکنید یکجور تقابل بین
پلیس و مردم به وجود میآید؟
-پلیس
از خود مردم است. در سایر مشاغل، مثلاً پزشک یا پرستار، ممکنه یک داروی
تلخی به فرد بدهند ولی صلاح او را میخواهند. نه! من فکر نمیکنم این طرح
مردم را در مقابل پلیس قرار دادهباشد. پلیس درکنار مردم، حامی مردم و در
خدمت آنهاست. مردم فهیماند و میفهمند که این اقدامات به خاطر سلامت
جامعه است.
-
این که به کسی که اعتقاد واقعی به حجاب ندارد و حجاب را نمیفهمد، حجاب
زوری بپوشانیم و این فرد را قرار بدهیم، کنار کسی که خودش آگاهانه، حجاب
را انتخاب کرده، این به اویی که آگاهه، لطمه نمیزند؟! درست کردن زیربنا،
مهمتر نیست؟
-چرا
خدا امر به معروف را واجب کرده؟! خدا بهتر از همهی ما صلاح ما را
میداند. ما حتی در مستحبات و مکروحات هم باید امر به معروف و نهی از منکر
کنیم. ممکنه آن فرد با همین تذکر یک جرقه در ذهنش ایجاد بشه و به عمل
اشتباهش پی ببره و ترک کنه...
-همین!
میخواهم ببینم این تذکر لسانی، قابلیت به وجودآوردن این تغییر را داره؟
این که بگوییم:«خانم روسریتو بکش جلو!» جرقه ایجاد میکنه؟ برعکس، حس
لجبازی به وجود نمیآورد؟!
-
بعضیها منتظر یک جرقهاند. یک تذکر و ارشاد کوچک میتونه باعث بشه که
خودش بره، تحقیق کنه، یک بازنگری روی رفتارش داشتهباشه. ما وظیفه داریم
که جامعهمان پاک، سالم و مقید به مسایل شرعی باشد. حضرت امام(ره)
فرمودند: ما ضامن وظیفهایم نه ضامن نتیجه. ببینید! ما در یک جمع کاری هم
که هستیم، مسایل شخصیمان را بازگو میکنیم و همدیگر را ارشاد میکنیم و
به کسی هم بر نمیخوره. مثلاً اگر ببینیم کسی سرما خورده و داره چیزی
میخوره که برایش بد است، نهیاش میکنیم. مشکل اینجاست که ما به ابعاد
روحیمان توجه نمیکنیم. در حالی که روح مهمتر از جسم است. مثلاً اگر در یک
جمعی به کسی بگوییم:«غیبت نکن!» خیلی بهش برمیخوره در حالی که این تذکر
هم خیرخواهانه و از سر علاقهاست. ما نمیتوانیم نسبت به هم، بیتفاوت
باشیم.
-درسته.
اما من میگویم چرا نیروی بیشتری روی کار ارشادی گذاشته نمیشود؟! همان
خواهران بسیجی که باشما همکاری میکنند چرا قوایشان را روی آگاهی دادن
بیشتر نمیگذارند؟
-نیروی
انتظامی، مدتهاست کار ارشادی در دانشگاهها، مدارس و حتی ادارات انجام
میدهد.از طریق رسانهها کار شده. بروشورهای زیادی چاپ و دربین مردم و
برای آگاهی آنها، توزیع شده. من تا به حال درمدارس زیادی سخنرانی
داشتهام. حتی برای پیشدبستانی ما برنامه داشتیم. و در انتهای این
سخنرانیها آنقدر فضا، صمیمانه بوده که خیلیها دوست داشتند بیایند، پلیس
بشوند! یا اگر قبلاً، کار خلافی انجام دادهبودند، آمدهاند و با ما صحبت
کردند و راهنمایی خواستند. به نظرم، به داشتدابه حدکافی کار ارشادی و فرهنگی انجام دادهایم و بعد کار اجرایی شروع شده. اصلاً نفس ماموریت پلیس، کار اجرایی است.
-خاطرهی خوبی از این طرح دارید؟
-
خاطرهی خوب که زیاد دارم.خانمهایی بودن که اولش خیلی ناراحت و عصبانی
بودن ولی بعد فرداش که اومدن مدارکشان را بگیرن، از طرح خیلی تعریف کردن،
از ما به خاطر رفتارشان معذرتخواهی کردند و خودشان اذعان کردند که وضعیت
بدحجابی خیلی ناجور بوده و سلامت خانوادهها به خطر افتاده و این طرح خیلی
کار مثبتی انجام داده.
-نیروهای جوانتان، دورههای خاصی مثل فن بیان، روانشناسی و... دیدهاند؟
-خوب دورههایی دارند که از اساتید دانشگاه دعوت میکنیم برایشان سخنرانی کنند و در دانشگاه هم چیزهای زیادی یادمیگیرند.
-مراحل این طرح چیه؟
-
اهم کار ما براساس تذکر و ارشاده، بعد هم تعهد کتبی و بعضیها که وضعیت
ناجور و تابلویی داشتهباشند هم به ستاد احیا معرفی میشوند و جلسات
مشاوره برایشان برگزار میشود که به تشخیص مسئولین بستگی داره که برای
هرکس چند جلسه مشاوره برگزار شود.
-مصاحبهی
خوبی بود. فکر میکنم در این زمان که کمی دیدمنفی نسبت به این طرح وجود
داره، بهتره، پلیس بیشتر با مردم رابطه داشته باشه تا این تصورهای غلط را
ازبین ببره.
- بله. شناخت مردم نسبت به پلیس کم است. باید دید اشتباه، عوض بشه. الان، دورادور قضاوت میکنند.