روزنامه اصفهان زیبا
زمان انتشار: یکشنبه ۱۹ تیرماه ۱۳۹۰
یادداشت، روزنامه اصفهان زیبا، شماره ۱۳۰۱، صفحه هنر و ادبیات، صفحه ۷، شماره ۲۶،pdfمطلب
در به در به دنبال یک چیز خواندنی!
دارم در خانه میگردم به دنبال یک شمارهی خاص یک مجله. اتاقها، قفسهی مجلهها، کتابخانهی اتاق برادرم، ردیف کتابهای خودم و ... بالاخره میان روزنامههای روی میز حال، پیدایش میکنم. بعد با خنده به مادرم میگویم:« من واقعاً افتخار میکنم که اگر کسی توی هر کدوم از اتاقهای این خونه زندانی بشه، حوصلهش سر نمیره بس که کتاب و مجله و روزنامه هست اینجا!»
***
آنقدر سریع کارهایم را جمع و جور کردهام، وسایلم را ریختهام توی کیف و آمدهام به این سفر یک روزه، که یادم رفته حداقل یک روزنامه یا یک مجله با خودم بیاورم. تا به مقصد برسیم و کارمان را انجام بدهیم، نیازی حس نمیکنم اما در راه بازگشت، آن قدر حوصلهام سر رفته و آن قدر دلم «یک چیز خواندنی» میخواهد که نگو و نپرس.
همراهان که به حدود 20 نفر میرسند، همه از دوستان مطبوعاتی هستند. بلند میشوم از تکتکشان سراغ یک مجله، کتاب یا روزنامه را میگیرم. هیچ کدام حتی یک ورق نیازمندیها هم ندارند! بین راه، اتوبوس چند بار نگه میدارد. همه دنبال «یک چیز خوردنی» هستند. هیچ کدام از این فروشگاهها هم حتی یک مجلهی زرد ندارند. آرزو میکنم کاش هدست گوشیام را آوردهبودم و چند کتاب صوتی گوش میدادم. یا مثلاً یک کتابخوان الکترونیکی داشتم آن وقت میتوانستم تمام راه کتاب بخوانم. حتی اگر لپتاپم هم همراهم بود، میتوانستم دو ساعت، از راه را با اعصاب راحت بگذرانم. حیف که دست ما کوتاه و خرما بر نخیل است!
***
گوگل ریدر (گودر) یکی از ابزارهای خواندنم است. میشود خواند، به اشتراک گذاشت، برچسب زد، نوت نوشت و هزار کار دیگر. دارم آیتمهایی را که دوستانم به اشتراک گذاشتهاند، میخوانم که میرسم به یادداشتی از مرضیه رسولی که برای اعتماد، نوشته است. یک یادداشت فوقالعاده که با یک سوال ساده شروع میشود و یک آرزوی پاتالی را توصیف میکند...
خواندن بیشتر ..





