وبــلاگ |مطالب همکاران : این هفته در نود و هشتمین صفحه هنر و ادبیات، یک گزارش ویژه داریم در رابطه با مشکلات و رکودی که مدتی است فضای هنری شهر را تحت تاثیر قرار داده است. «مریم قدسیه» در این گزارش، ضمن مصاحبه با فعالان این عرصه به بررسی این مشکلات پرداخته است.
روزنامه اصفهان زیبا
زمان انتشار: یکشنبه ۱۴بهمنماه ۱۳۹۱
روزنامه اصفهان زیبا، شماره ۱۷۴۱، صفحه هنر و ادبیات، صفحه ۸، شماره ۹۸،pdfمطلب
بررسی مشکلات عدم نمایش اثر در گفتگو با فعالان عرصه هنر در اصفهان
رنگِ انفعال بر هنر اصفهان نشسته است!
مریم قدسیه
برایمان عادی شده است؛ اگر به دیدن آثار هنری میرویم، سریع کارها را ببینیم و خیلی وقتها بیهیچ حرف و حدیثی در موردشان محل را ترک کنیم. «خسته نباشید، خوب بود» گاهی تنها جملهای است که در این بین رد و بدل میشود و به نظر میرسد متاسفانه این روزها همین نمایش آثار و بازدیدهای این گونه نیز از رونق افتادهاند. بسیاری از هنرمندان کمتر کاری ارائه میکنند. گویی، انفعال در قالب یک ویروس مسری در فضای هنری پخش شده است و حس و حال ارائه اثر از سوی بسیاری از هنرمندان و بحث و دعوا بر سر کارها را از مخاطبان گرفته است. همه چیز ساکت است، خنثی است و با یک زبان بریده هنر در بستر بیماری روزها را میگذراند. بحث و گفتگو پیرامون این وضعیت ضروری به نظر میرسد و آنها که به نوعی هنوز در فضایش نفس میکشند، بهترین کسانی هستند که میتوانند از آن سخن بگویند به امید این که چارهای و حرکتی از این میان حاصل شود.
سازمانهای موجود حمایت لازم را از جریانهای هنری نمیکنند
اکبر میخک، هنرمند پیشکسوت و رئیس انجمن نقاشان اصفهان در رابطه با اینکه مدتهاست برگزاری هیچ فعالیت خاصی را تحت این انجمن شاهد نبودهایم، میگوید: اولین واقعیتی که به نظرم نمیشود نادیدهاش گرفت این است که اگر کسی در اینجا خود را به عنوان هنرمند معرفی کرد اصلا انگار وجود ندارد. متاسفانه سازمانها و مراکز شهر حمایت لازم را از هنر و هنرمند نمیکنند و حتی در برخی موارد اصلا حمایتی از این جریان نمیکنند.
میخک ادامه میدهد: باورتان نمیشود که ما با چه سختی اجاره انجمن نقاشان اصفهان را پرداخت میکنیم و با این شرایط اصلا بودجهای برای برگزاری نمایشگاه و اقدامات هنری توسط انجمن باقی نمیماند. حتی بودجههای مصوب دولتی نیز به مراکز و انجمنها تعلق نمیگیرد.
او اضافه میکند: چند ماهی است به دنبال اخذ یک بودجه 45 میلیون تومانی که از سوی دولت برای انجمن نقاشان تصویب شده، هستیم ولی هنوز یک ریال از این مبلغ را به ما تحویل ندادهاند. شاید هم این بودجه جایی خرج شده است و ما بیخبر هستیم هر چند وظیفه اداره ارشاد برگزاری همایش، نمایشگاه و غیره نیست؛ طرح و اجرای برنامههای هنری باید از سوی هنرمندان باشد و کارمندان یک اداره نمیتوانند برنامههای هنری برگزار کنند. این عدم حمایت کافی از سوی ارگانهایی مثل اداره ارشاد و شهرداری باعث شده اصلا فضای هنری در شهر وجود نداشته باشد. گذشته از اینکه گاهی این مراکز تصمیم بر دخل و تصرف در هنر هم دارند. مدتی پیش از اداره ارشاد با من تماس گرفتند و درخواست ارائه چند نمونه اثر هنری برای بازدید وزیر با موضوع اخلاقی اجتماعی داشتند زمانیکه منظورشان را از ارائه این موضوع جویا شدم با این مثال پاسخ گرفتم؛ شما میتوانید یک تصویر نقاشی از خیابان با آدمی ارائه کنید که دست یک پیرمرد را گرفته و به آن سوی خیابان هدایتش میکند! در حالیکه اصلا نمیشود برای هنر موضوع تعیین کرد و همین نگاههاست که باعث منزوی شدن بسیاری از هنرمندان در فضای هنری شهر شده است.
میخک که معتقد است، در این فضای هنری تولید چندانی وجود ندارد و بیشتر درخواستها برای ارائه از سوی هنرجویان و جوانترهاست، میگوید: این مسئله دلزدگی بخش زیادی از مخاطبان و دوریشان از جریان هنری را نیز سبب شده است.
نقد و ارتباط هنری با ایران و جهان در فضای هنری اصفهان وجود ندارد
نوشین نفیسی یکی دیگر از هنرمندان فعال در زمینه نقاشی و همین طور هنر جدید اصلیترین مشکل چنین فضایی را عدم وجود نقد و ارتباط هنری هنرمندان اصفهان با ایران و جهان میداند و تاکید میکند چنین ارتباطی است که به کارها بازخورد حرفهای میدهد.
نفیسی ادامه میدهد: متاسفانه اصفهان نشریه حرفه ای جداگانه هنری ندارد و نشریات تخصصی تهران نیز به کار هنرمندان شهرستانی با وجود ارزشهای خاص آن نگاه کافی و درستی ندارند.
این هنرمند اضافه میکند: یک هنرمند تا حدی به ارائه کار در نمایشگاه رغبت دارد که با شنیدن نظریات و نقدهای تازه بتواند از آن برای ایدههای جدید و پیشبرد کارش بهره گیرد. من شخصا انگیزه چندانی به برگزاری نمایشگاههای جدید ندارم زیرا در طول برگزاری نمایشگاه های قبلی از نظرات موجود بهره گرفتهام و متاسفانه فکر نمیکنم به موارد تازهای برسم.
او میگوید: به هر حال این یک امر طبیعی است که هنرمندان حرفهای و جدی ترجیح بدهند در فضایی به ارائه اثر بپردازند که توجه و نگاه جدیتری نیز نسبت به اثرشان دریافت کنند. به نظرم نمایشگاه تنها یک بعد از کار هنرمند است، منظورم این نیست که اینجا مخاطب و بازخورد وجود ندارد ولی زمانی کار حرفهای میشود که هنرمند با جریان حرفهای ایران و جهان تماس داشته باشد. متاسفانه گالریها ارتباط محدودی با ایران و تهران دارند. گذشته از اینکه هنرمندان هم در قالب تشکلهایی برای این موضوع اقدام و چارهجویی نمیکنند.
بسیاری از گالریهای شهر «اتاقهای یک هفته اجارهای هستند»
رسول کمالی طراح گرافیک، مدرس و عضو هیأت علمی موسسه ی آموزش عالی سپهر اصفهان، در این مورد معتقد است: به هرحال یک گالری برای بقای خود نیازمند درآمدزایی است و برای حصول به آن با چند جریان روبه رو است. اول شناخت و ارتباط با مجموعهدارها یا مشتریان بالقوه و دوم شناسایی هنرمند و مشی و سبک هنری وی، همچنین جریان سازی برای ترغیب هنرمند برای تولید و ارائهی اثر و راهنمایی مشتری برای خرید آن. یعنی در بازار هنری، گالریهای خصوصی حرفهای فقط در پی به نمایش گذاشتن آثار نیستند. اما در شرایط فعلی جامعه، نه تنها امکان سرمایهگذاری و خرید آثار هنری به راحتی برای مخاطبین هنری فراهم نمیشود، فرصت بازدید از نمایشگاهها نیز به سختی به دست میآید. به طور خلاصه هنر و فرهنگ در شرایط بد اقتصادی اولین چیزی است که کنار گذاشته میشود و آخرین چیزی هم هست که مردم در شرایط ثبات به سراغش میروند.
او در پاسخ به این نظر که هنر در همین شرایط حداقل میتواند پناه مردم باشد، میگوید: بله این درست است. شاید این حس یا به تعریفیف نیاز با بازدید از نمایشگاهها برطرف شود و حتی در بدترین حالت خود با رعایت نکردن حقوق معنوی آثار به برداشت نسخهی غیراورجینال از آن مثل تصویری عکاسی شده از اثر در نمایشگاه، یا حتی کپی یک موسیقی و ... بسنده شود.
کمالی اضافه میکند: متاسفانه بازدید از گالریها و لذت از آثار هنری نیز برای عموم مردم امری مرسوم نیست. خانواده برای رفتن به یک کنسرت موسیقی یا دیدن یک فیلم سینمایی هزینه مادی و زمانی میکند اما بازدید از نگارخانهها برایشان جایگاهی ندارد و گویی اتلاف وقت است. در واقع خود هنرمندان بیشترین مراجعان گالریها و بازدید کننده آثار همدیگر هستند؛ این وضعیت از سویی باعث تداوم و رقابت جریانهای هنری شده و از سوی دیگر هر چه دورتر شدن و فاصله گرفتن مخاطب عام از جریانات هنری و هنرمند را به وجود آورده است. مخاطب هر روز از گالریها فاصله بیشتری میگیرد و حس میکند نمیتواند از آثار لذت ببرد و محتوا یا هدف آن را درک کند و گالریها برایش مکانهای عجیبتر و حتی ضد فرهنگ/ ارزش میشوند.
این هنرمند ادامه میدهد: «از طرفی دیگر هنرمند هم در گذر تجربیات حرفهای خود، میل ملاقات با مخاطبین حرفهایتر را خواهد داشت و طبیعتا فضایی مثل تهران را، که مخاطب هنر دوست و حرفهای بیشتری را در خود جای داده است، ترجیح میدهد. گذشته از اینکه حداقل میتواند با حضور مجموعهداران بیشتر، به فروش آثارش در پایتخت امیدوارتر باشد. ناگفته نماند این اصلا بد نیست که یک هنرمند شهرستانی در تهران نمایشگاه برگزار کند. هنرمندان شهرستانی، سفیران هنر یک خطه هستند. اما نکته منفیاش کوچ گریز ناپذیر بسیاری از هنرمندان خوب ما از این شهر است.
کمالی در رابطه با سیاست و نحوه عمل گالریها در شرایط موجود میگوید: به هر حال گالریهای موجود اگر بخواهند نگاه تخصصی خود را حفظ کنند، مجبورند هر اثری را به گالری خود راه ندهند و به جز کارشناسی کیفی اثر به هماهنگی رویکرد هنرمند با رویکرد گالری خود توجهی جدی داشته باشند. چنین نگاه حرفهای است که باعث میشود این گالری با فاصله زمانی به برپایی یک نمایشگاه بپردازد. بر فرض مثال گالری متن اصفهان که رویکردی تخصصی به هنر معاصر دارد برای اینکه نگاه حرفهای و تخصصی خود را از دست ندهد، ناچارا با فواصل زمانی بیشتری نمایشگاه برگزار می کند.
در این میان بسیاری از گالریها نیز در کنار نمایشگاههای حرفهای و خلاق خود به اجبار، با دریافت هزینههایی از درخواست کننده برای برپایی نمایشگاه، آثار متوسط یا ضعیفی را به نمایش میگذارند تا بتوانند اجاره و دیگر هزینههای گالری را جبران کنند و به نوعی بقای خود را تضمین نمایند. در این نوع گالریها ارائه رویکرد تخصصی و تیپیک هنری یکدست و غیرمتضاد کمتر به چشم میخورد و معمولا هر نوع اثر حرفهای را در آنها میبینیم. گالری هایی که به تعبیر من شاید بتوان عنوان "اتاقهای یک هفته اجارهای" را به آنها الحاق کرد.
او ادامه میدهد: نا گفته نماند، مسئولین و مدیران فرهنگی-هنری شهر اصفهان نیز، عزیزانی که خود را حامی هنرمندان شهر معرفی میکنند، در برخی موارد با نگاهی سلیقهای، ممیزانه، سخت گیرانه و با تمایلی سیستماتیک که تنها برای مدیومها و موضوعاتی خاص نشان میدهند، سیاستهای درستی را در جریانات هنری شهر اعمال نمیکنند و در مواردی باعث دستاندازی یا تاخیر در برپایی یک نمایشگاه یا اجرای یک موسیقی میشوند، که در بسیاری موارد به سرخوردگی جامعه هنری و تصمیم به برپایی نمایشگاه گروهی و انفرادی در پایتخت منجر میشود.
عدم نیاز به تحلیل اثر، پر رنگترین عامل انفعالِ جریان هنری در شهر است
احسان تحویلیان عکاس و مدیر سایت آرتاند کلیلک به عدم نیاز به نقد و تحلیل در جریان هنری شهر به عنوان پر رنگترین عامل انفعال و فضای راکد هنری در اصفهان اشاره میکند و میگوید: این بی نیازی باعث شده نه هنرمند با انگیزه کار ارائه کند و نه منتقدی وجود داشته باشد و جو تا این حد به سمت انفعال کشیده شود. زمانیکه یک هنرمند نظرات و نگاههای مختلف را نسبت به کارش دریافت نمیکند، کم کم انگیزهاش هم از ارائه اثر پایین میآید.
او ادامه میدهد: باورتان نمیشود من یک سال پیش وب سایت آرت اند کلیک را به همین منظور راه اندازی کردم تا افراد پس از دیدن کارها آنجا در موردش نظر بدهند و حتی اگر مایل به ذکر نامشان نیستند بدون نام دیدگاهشان ثبت شود اما اصلا خروجی نگرفتم. حتی دریغ از یک دیدگاه که در این سایت توسط کسی نسبت به یک اثر هنری ثبت شده باشد؛ من آن موقع فکر میکردم چون چنین فضایی در اصفهان وجود ندارد جریانی هم راهاندازی نمیشود اما در طول این مدت فهمیدم اصلا چنین چیزی برای کسی اهمیت ندارد و نقد و تحلیل بیشتر به عنوان یک تبر شناخته شده تا جریانی سازنده. متاسفانه در حالیکه منتقد در بسیاری از کشورها به عنوان یک ابزار سودمند مطرح است اینجا بیشتر او را به عنوان یک ضد ارزش میشناسند.
تحویلیان اضافه میکند: البته نباید از نظر دور داشت که بعد از تهران، اصفهان به نسبت شهرهای دیگر اوضاع هنری بهتری دارد زیرا تا جاییکه میدانم برخی از شهرهای بزرگ اصلا جایی با نام گالری ندارند و وضعیتشان از همین اوضاع فاجعهآمیز هم بدتر است.
او پیرامون تاثیر فروش و همینطور جریان و سیاستگذاریهای دولتی بر هنر میگوید: هنر با هیچ چیز حتی خودش هم سازگاری ندارد و بنابراین بحث نظارت و جریاندهی بازار و دولت بر هنر مبحثی کاملا عبث و بیاساس است. چه تجارت و چه سیاست نمیتوانند با ارائه موضوع هنر تولید کنند و چنین جایگاهی داشته باشند. مثلا دولت اصلا وظیفهای در این زمینه ندارد حتی اگر موضوعات و چارچوبهای خوبی را مطرح کند؛ وظیفهاش تنها حمایت از جریانهای هنری است نه چیز دیگر زیرا بحث بر سر هنر است نه یک کالا .
مرتبط: ستون|روایت هنر یا خلق هنر؟!/ نمایشگاه عکسی که نمایشگاه عکس نبود.