شنبه سی ام دی ۱۳۹۱ 23:1

بر صحنه| تلفن مهمان‌ها| امید

بر صحنه

تلفنِ مهمان‌ها

امید

از زیر سنگ هم شده پیدایم کن!
دارم کم کم این فیلم را باور می کنم
و این سیاهی لشکر عظیم
عجیب خوب بازی می‌کنند.
در خیابان‌ها/ کافه‌ها/ کوچه‌ها
هی جا عوض می‌کنند و
همین که سر‌برگردانم
صحنه‌ی بعدی را آماده کرده‌اند

دستم
به سمت تلفن می‌رود و
باز می‌گردد

چون کودکی که به او گفته‌اند
شیرینی روی میز
مال مهمان‌هاست

چراغ راهم را از من گرفته‌اند
اما من
دیوار به دیوار
از لمس معطر ماه
به سایه روشن خانه باز خواهم گشت
پس زنده باد امید!

«گروس عبدالملکیان»

«سارا محمدی اردهالی»

«سید علی صالحی»

توضیح: بالای صفحه هفتگی‌ام در روزنامه اصفهان زیبا، سه ستون دارم که هر هفته سه تکه شعر برایشان انتخاب می‌کنم. سه تکه‌ای که رمزی در انتخابشان هست:)

تگ: اشعار | صفحه هنر و ادبیات

نویسنده: نفیسه حاجاتی
عنوان متن تبلیغات
© نون‌ح‌‌‌