روزنامه اصفهان زیبا- شماره 8..- دومین شماره ویژه نامه فرهنگ و هنر- پنجشنبه نوزدهم آذر ماه 1388
این هفته هم قصد داریم چند پیشنهاد فرهنگی خوب برای این آخر هفتهی یک روزه، تقدیمتان کنیم. شعار این ستون را که یادتان نرفته؟! آخر هفتهها باید استراحت کنیم. باید به گوشهایمان، یه چشمهایمان و به خیالمان مجال پرواز بدهیم. تا بعد بتوانیم صبح شنبه با روحی آرام و شاد، یک هفتهی کاری موفق را آغاز کنیم.
بخوانید
از آنجا که این هفته، برعکس هفتهی قبل و هفتهی قبلترش، تعطیلات بیشتر از یک روز نداریم و در این یک روز هم همه هزار تا کار و برنامه دارند، بهتر دیدم یک کتاب سادهی روان ولی جذاب و پر از حرف را برای معرفی در این ستون انتخاب کنم؛ یک کتاب شعر که میتوانید به فراخور حالتان، ورق بزنید، چند صفحهاش را بخوانید و با شعرهای خیلی تصویریاش به دنیای خیال سفر کنید.
محمدعلی سپانلو، شاعر، منتقد ادبی و مترجم نام آشنایی است که بیش از 50 جلد کتاب دارد. جدیدترین اثر این شاعر، کتاب شعر «قایق سواری در تهران» است. شاید اگر اسم محلها را عوض کنیم، این شعرها برای ما که زاینده رود را داریم و شهر بدون رود برایمان کسل کننده و نچسب است، ملموستر باشد اما تصور کنید که زاینده رود را، بدون پلهایش، به پایتخت منتقل کنند و بعد تاکسیها قایق بشوند...
قایق سوار بودیم/ در ایستگاه آب/ بالای نهرها/ در کوچه باغ تجریش/ از شیب جویبار/ رفتیم/ رو به پایین/ همراه آبشار/ رگهای شهر تهران/ جاری/ فصل بهار و آب سواری/ از چشم باغ فردوس/ در سایۀ چناران/ تا قلب پارک ملت/ راندیم/ زیر ونک گذشتیم/ تا رود یوسف آباد/ و از فراز جنگل ساعی/ تا آبراه بولوار.../ بالای برج ها/ ماه/ در نیلی روان/ رخت عروس میشست/ آواز نهرهایش را/ تهران به هم میآویخت/ ارکستر آب، در سرِ ِ ما، مینواخت/ در «بندر نمایش»/ بعد از تئاتر شهر/ نیروی آب کاهید/ پارو زدیم/ لغزان/ تا حوضۀ امیریه/ تا موزۀ نگارستان/ در ایستگاه گمرک/ نور چراغ ها کم شد/ انگاره های فصل به هم ریخت/ فیروزه با غبار درآمیخت/ پاییز بود و آب/ شهر طلا و خواب/ و یک صدا، که میدانستیم/ هر لحظه ممکن است بگوید:/ «برگشت نیست/ آخر ِ این خط»/ قایق رسیده بود به راه آهن/ به واگن عتیقۀ میدان/ بین جزیرههای گیاهی/ و صخرههای سرگردان/ که دور زد/ پهلو گرفت/ و ایستاد،/ آنجا که روح تندیس/ در زیر آبراه/ نفس میکشید...
کتاب «قایق سواری در تهران»، مجموعه اشعاری است که شاعر شصت و نه ساله، در پنجاه سالگیاش سروده است. «محمدعلی سپانلو» دربارهی کتابش میگوید:«من تعدادی شعر نوشتهام که اسم ملاح تویش تکرار شده بود. از طرفی در ادبیات فارسی، کشتیرانی در خشکی، به معنای کار بیهوده کردن است. از طرف دیگر تهران رودخانه ندارد و کلاً رودخانه در کشور کم است. این فقدانها باعث میشود که شما وسوسه شوی و یک رودخانه خیالی در ذهنت بسازی که از شیب تجریش شروع شود و تا میدان راه آهن ادامه پیدا کند. بعد میتوانی یکی از این قایقهای سرخ پوستی را در این رودخانه شناور کنی... بعدش رسیدم به این که این سفر میتواند نوعی معنای فلسفی داشته باشد. یعنی از جوانی به سوی پیری سیر کند.»
خلاصه این که کتاب 144 صفحهای «قایق سواری در تهران» با مقدمهی سیمین دانشور و 37 شعر از محمد علی سپانلو میتواند یک پیشنهاد فرهنگی خیلی خوب برای یک آخر هفتهی کوتاه باشد.
بشنوید
سومین پیشنهاد موسیقایی ستون «جیره فرهنگی» چه میتواند باشد؟! آلبومها و تک آهنگهای زیادی برای معرفی هست. اما اجازه بدهید این هفته، یکی از معروفترین و پرفروشترین آلبومهای امسال را معرفی کنم؛ آلبوم دوست داشتنی «رندان مست» کاری از استاد محمدرضا شجریان و گروه جوان «شهناز» با اشعاری از سعدی، حافظ، مولانا و ملکالشعرای بهار.
آلبوم «رندان مست» که دومین آلبوم استاد شجریان در سال 88 و بخش اول کنسرت تابستان 1387 ایشان در تالار وزارت کشور است، با قطعهی «دیدار»، پیش درآمد مجید درخشانی، آغاز میشود. با هشت قطعهی «زنگ شتر»، «ساز و آواز»، «تصنیف چشم یاری»، «ادامه ساز و آواز»، «تصنیف قدیمی باد صبا، آواز شوشتری»، « چهار مضراب بیداد» و «ساز و آواز» شما را آماده میکند و میرسد به قطعهی بسیار زیبای «رندان مست» که با صدای دلنشین دف آغاز میشود و غزل مولانا با آهنگسازی مجید درخشانی و صدای استاد آواز ایران، شما را به اوج میبرد.
رندان سلامت میکنند، جان را غلامت میکنند مستی ز جامت میکنند، مستان سلامت میکنند
غوغای روحانی نگر، سیلاب طوفانی نگر خورشید ربانی نگر، مستان سلامت میکنند
از آرزوی آرزو، آن پرده را بردار از او من کس نمیدانم جز او، مستان سلامت میکنند
شرکت «دل آواز» این آلبوم را در شهریورماه امسال منتشر کرد. به گزارش پایگاه خبری «موسیقی ما»، این آلبوم با توجه ویژه مخاطبان رو به رو شد و در هفتهی اول 70هزار نسخه از آن به فروش رسید.
خلاصه این که اگر هنوز این آلبوم را نشنیدهاید، این آخر هفته، بهترین فرصت برای میهمان کردن خودتان به یک تجربهی خوب و دلنشین موسیقایی است.