روزنامه اصفهان زیبا- شماره 858- اولین شماره ویژه نامه فرهنگ و هنر- پنجشنبه پنجم آذر ماه 1388

بخوانید

آخر هفته‌ها، اگر اهلش باشید، جان می‌دهند برای کتاب خواندن. تصور کنید یک روز کامل یا مثل این هفته دو روز کامل، تعطیلی دارید. می‌توانید دفترچه‌ی کتاب‌هایتان را بردارید (حتماً شما هم یک دفترچه پر از اسم کتاب‌هایی که باید سر فرصت بخوانید، دارید؟!) یکی، دو عنوان را انتخاب کنید هر کدام را که مقدور بود، بخرید، به امانت بگیرید یا حتی از گوشه‌ی کتابخانه‌تان بردارید و شروع کنید به خواندن. عادت دارید چه طوری کتاب بخوانید؟ خیلی رسمی می‌نشینید پشت میزتان، چراغ مطالعه را روشن می‌کنید و شروع می‌کنید به خواندن یا عادت دارید کتاب را بغل کنید، روی کاناپه‌ی گوشه‌ی اتاقتان دراز بکشید، کمی تنقلات کنار دستتان بگذارید و غرق در داستان شوید؟!

می‌خواستم در اولین شماره‌ی این ستون، یک رمان خوب معرفی کنم که بتوانید آخر هفته‌ی فرهنگی دلنشینی داشته باشید. اما از آن جا که می‌دانم وقتی تعطیلات آخر هفته، بیشتر می‌شود، هزارتا برنامه‌ی تفریحی جذاب برای آدم پیش می‌آید و اگر من اینجا یک رمان چند ده یا چند صد صفحه‌ای معرفی کنم، شما که حتماً یا برنامه‌ی سفر دارید یا به عقد و عروسی و جشن تولد دعوت شده‌اید، با خودتان می‌گویید:«کی وقت داره رمان بخونه؟» ترجیح دادم یک «فست‌بوک» دوست داشتنی به‌تان معرفی کنم.

می‌خواهم پیشنهاد کنم جیره‌ی تفریحات فرهنگی این آخر هفته‌تان را به کتاب «سعدی از دست خویشتن فریاد» به «سعدی به روایت کیارستمی» اختصاص بدهید؛ یک کتاب در قطع جیبی که محتوایش را عباس کیارستمی با دقت و وسواس برای ما دست چین کرده و در هر کدام از 620 صفحه‌اش یک پند از سعدی، شاعر پرآوازه‌مان قرار داده است. کتاب را که باز کنید به عنوان مقدمه نوشته‌:«به مقتضای زمان    اقتصار کن سعدی    که آنچه   غایت جهد تو بود  کوشیدی»...

کتاب را دستتان بگیرید و اتفاقی بازش کنید. صفحات به ترتیب حروف الفبا مرتب شده‌اند و آقای کیارستمی پندهای شاعر ناصح را برای ما انسان‌های قرن بیست و یکم، زمانه‌ی سرعت و شتاب، به کوتاه‌ترین، ساده‌ترین و دلنشین‌ترین صورت ممکن درآورده است. کتاب را که بردارید و شروع کنید به ورق زدن و خواندن دلتان نمی‌آید زمینش بگذارید. جملات کوتاهِ جذابی که آقای کارگردان، برای ما دست‌چین کرده، آنقدر جالبند و آنقدر کاربردی که ناخودآگاه وسوسه می‌شوید که دفترچه کوچکی بردارید و یادداشت کنید دوست‌داشتنی‌هایتان را، جملاتی که فکر می‌کنید جان می‌دهند برای یک موقعیت خاص که آدم بتواند با یک ژست روشنفکرانه و ادیبانه، تحویل مخاطبش بدهد و طرف مقابل را در بحر تعجب فرو ببرد!

بشنوید
کاور آلبوم به سوی آب های سپید- استاد حسین علیزادهاما لذت خواندن این دیوان سعدی متفاوت وقتی دوچندان می‌شود که فضایت لبریز باشد از یک موسیقی لطیف، یک موسیقی تصویری، درست مثل جملات دست‌چین شده‌ی همین کتاب. چه حس خوبی دارد که وقتی کتاب را ورق می‌زنی، می‌رسی به عاشقانه‌ها، وقتی می‌خوانی:
 هر که دلارام دید،
از دلش آرام رفت
 چشم ندارد خلاص،
 هر که در این دام رفت
 همزمان، بشنوی که می‌خوانند:« دامن کشان، ساقی می‌خوارم از کنار یارم مست و گیسوافشان می‌گریزم...»

بله! می‌خواهم بگویم این آخر هفته‌تان را به  آلبوم «به تماشای آب‌های سپید» اختصاص بدهید. آلبوم کنسرت مشترک حسین علیزاده و ژیوان گاسپاریان با هفت قطعه‌ موسیقی دلنشین به نام‌های: پرنده‌ها، نغمه‌های ارمنی، ساری گلین، آواز پرنده‌ها، ماما، بداهه‌نوازی شورانگیز و پروانه‌شو؛ یک آلبوم شنیدنی که در سال 2006 نامزد دریافت جایزه گرمی شد.

اگر برای این دو روز تعطیلی، برنامه‌ی یک سفر زمینی را تدارک دیده‌اید، به‌تان پیشنهاد می‌کنم این آلبوم را با خودتان ببرید. مخصوصاً قطعه‌های «ساری گلین» و «پروانه شو» با آن نوای جانانه‌ دف ابتدایی‌اش، فوق‌العاده‌اند برای شنیدن در شب‌های جاده؛ پر از حس‌های خوب و مبهم و متفاوت...

ببینید

و اما فیلم... معرفی فیلم، به خودی خود، یکی از سخت‌ترین کارهای دنیاست اما کار وقتی سخت‌تر می‌شود که بخواهی فیلمی معرفی کنی که هم برای یک آخر هفته‌ی پربرنامه، مناسب باشد و هم زیاد از کتاب و موسیقی‌ای که معرفی کرده‌ای، دور نباشد.

تازه فیلم دیدن خیلی به حال و هوای آنی آدم بستگی دارد. گاهی دلت می‌خواهد کنترل را برداری، آنقدر کانال‌ها را بالا و پایین بروی که یک فیلم به درد بخور پیدا کنی و بنشینی به دیدن. گاهی دوست داری مستقیم بروی سی‌دی فیلم مورد نظرت را بخری و بیاوری بنشینی ببینی. گاهی دلت می‌خواهد یک دوست پیدا شود، یکی دو تا فیلم خوب بدهد و بگوید برو اینها را ببین، قشنگن! گاهی حس می‌کنی باید یک فیلم کمدی ببینی گاهی هوس دیدن یک فیلم معناگرا به سرت می‌زند و ...

با آدم‌های مختلفی درباره‌ی پیشنهاد فیلم این هفته، صحبت کردم. توصیه‌های خوبی کردند. از «سیمای زنی در دوردست» ساخته‌ی علی مصفا تا «زندگی زیباست» ساخته‌ی روبرتو بنینی و چند فیلم معناگرای معروف و غیرمعروف خارجی و ایرانی... شما چه فکر می‌کنید؟ بهترین فیلمی که می‌توان برای بسته‌ی فرهنگی این هفته، پیشنهاد کرد، چیست؟...

نویسنده: نفیسه حاجاتی
عنوان متن تبلیغات
© نون‌ح‌‌‌