فرشهای اصفهان در قلب برلین
موزه پرگامون مخاطبان را به یک اصفهانگردی تاریخی میبرد
نفیسه حاجاتی
موزه پرگامون برلین به لحاظ داشتن اشیایی از ایران بزرگ، غنیترین موزه پایتخت آلمان است، اما من فراتر از نام «ایران»، به دنبال نام «اصفهان» در این موزه گشتم و به نقشهها و اشیایی رسیدم که در شناسنامهشان نام و نشان نصف جهان دیده میشد.
از جمله فرشی ارزشمند در میان کلکسیون فرشهای نفیس موزه. در راهنمای صوتی پرگامون هم مخاطبان میتوانستند توصیف صوتی یک دقیقه و 43 ثانیهای شهر اصفهان و کلکسیون پرگامون از این منطقه را بشنوند. جدای از شهر اصفهان، نام کاشان هم بخصوص با محراب ارزشمند و زیبایی که از مسجد میدان به این موزه منتقل شده، حسابی به چشم میآمد، بنابراین میتوان گفت استان اصفهان جایگاه شایان توجهی را در یکی از مهم ترین موزههای جهان به خود اختصاص داده است.
موزه پرگامون در قلب پایتخت آلمان، سالانه حدود 1.1 میلیون بازدیدکننده دارد و توانسته عنوان پربازدیدترین موزه کشور و 39امین موزه پربازدید دنیا را از آن خود کند. پرگامون (Pergamon Museum) در فضایی به نام جزیره موزهها (Museum sinsel) قرار دارد و یکی از دیدنیترین موزههای این منطقه است که از چهار بخش کلکسیون شرق آسیا، آسیای غربی، باستان و اسلامی تشکیل شده. در طبقه اول، بخش باستان قرار دارد که آیتمهایی از شوش و تخت جمشید اولین ردپای ایران را در خود دارند و در کنار مجسمهها و دیوارها و سردیسها و تندیسهای رومی و یونانی و هنرهای تمدن آشور مخاطب را از خود بیخود میکنند. چنان تمام این اشیا در کنار هم چیدمان و بر بنا سوار شدهاند که تصور میکنید همین الان در بابل هستید و از دروازه ایشتار گذشتهاید و به یونان و روم و ایران رسیدهاید! تقریبا یک چهارم فضای این طبقه به اشیایی از تمدن آسیای غربی اختصاص دارد. اما طبقه دوم موزه برای ایرانیها جذابیتهای بیشتری دارد و به موزه اسلامی شناخته میشود. محرابها، فرشها، سفالها، کاشیها و انواع گوناگونی از صنایع دستی و هنرهای سنتی شهرهای مختلف ایران در بخشهای مختلف این طبقه به نمایش گذاشته شدهاند. مثلا محراب (Prayer Niche) بسیار زیبایی هست متعلق به مسجد میدان (Maydan Mosque) کاشان که قدمتش به قرن 13 میلادی برمیگردد و در سال 1927 توسط این موزه خریداری شده است. باید اعتراف کنم که نمونه این محراب کوچک اما زیبا را تا به حال در جای دیگری ندیده بودم. تمام اشیایی که در این بخش نگهداری میشوند متعلق به قرون 7 تا 19 میلادی هستند و از آسیای مرکزی و هند جمعآوری شدهاند. موزه هنرهای اسلامی اولین بار در سال 1904 به عنوان اولین موزه با این تعریف در جهان غرب، گشایش یافت. جنگ جهانی دوم ماجراهای مختلفی را برای موزه پیش آورد، اما بالاخره در سال 2001 موزه هنرهای اسلامی دوباره به نمایش آثار پرداخت و قرار است در سال 2020 به مکانی بزرگتر منتقل شود و اشیای بیشتری را از گنجینهاش برای نمایش به مخاطبان علاقه مند بیرون بیاورد.
اولین شوک پرگامون: دروازه ایشتار
اولین بار در ورودی اتاق استادم که باستانشناس مطرح و صاحب نام کشور است، در دانشگاه شیراز دیدمش. در اتاق کوچک استاد عسگری چاوردی که بیشتر به کتابخانه-موزه شبیه بود، عکس این میراث مهم را بر پوستر یک رویداد بینالمللی باستانشناسی دیدم و نامش در ذهنم ماند، اما نمیدانستم که به زودی به دیدارش نایل خواهم شد. حالا دو سال بعد، به توصیه دوستی صاحب ذوق، از در ورودی داخلی موزه پرگامون که وارد شدم سرم را زیر انداختم و بعد وقتی به فضای اصلی موزه رسیدم ناگهان سرم را بالا آوردم و ابهت
دروازه ایشتار (Ishtar gate) را با تمام وجود درک کردم. یکی از مهمترین بخشهای موزه همین دروازه است با کاشیهای لعابدار و نقش برجسته آبی و طلایی رنگش که هوش از سرتان میبرد و نمیتوانید باور کنید چطور ممکن است چنین حجم وسیعی را از بابل در عراق امروزی به این سر دنیا در اروپا، به برلین، آورده باشند و درست شبیه بنای اصلی در این بنا سر هم کرده باشند.
پرگامون چطور اصفهان را معرفی میکند؟
در بدو ورود به موزه همه مخاطبان میتوانند به رایگان دستگاه راهنمای صوتی موزه را دریافت کنند، در مقابل هر آیتم، بایستند و کد شیء را وارد کنند و توصیف صوتی مربوط به آن را بشنوند. بر روی نقشهای که در ابتدای فضای موزه هنرهای اسلامی قرار دارد هم نام شهرهایی که جایگاه مهم تاریخی داشتهاند و اشیای قابل توجهی از آنها در موزه هست، با کدی مشخص شده. این شهرها از شرق به غرب، عبارتاند از: لاکنو (Lakhnau)، آگرا (Agra)، سمرقند (samarkand)، اصفهان (Isfahan)،کاشان (Kaschan)، سامرا (Samarra)، موصل (Mosul)، آلپو (Aleppo)، دمشق (Damaskus)، عمان (Amman)، کنیا (Konya)، مصر (Kairo)، استانبول (Istanbul). پالرمو (Palermo) و گرانادا (Granada). اینجا نام و نشان خط فارسی هم دیده میشود، یعنی عنوان «موزه هنر اسلامی» به ترتیب از بالا به پایین به چهار زبان آلمانی، عربی، ترکی و فارسی، نوشته شده است.
مخاطبان پرگامون وقتی کد 518 را شماره گیری میکنند، میتوانند توصیف صوتی یک دقیقه و چهل ثانیهای درباره اصفهان را بشنوند. ترجمه این توصیف که به زبان انگلیسی و آلمانی ارائه میشود، عبارت است از: «اصفهان با جمعیت سه میلیون نفریاش شهر مهمی به لحاظ اقتصادی و دانشگاهی محسوب میشود. این شهر ایرانی جایگاه مهم تاریخی دارد و به عنوان پایتخت امپراطوری صفوی در قرن هفدهم اثرگذاریاش به فراتر از مرزهای ایران رسید. در زمان شاه عباس اول، مرکز اصفهان پر از سازههای مهم شد، به طوری که مورد تحسین گردشگران اروپایی قرار گرفت. میدانش با مساجد، کاخها، کاروانسراها و بازار بزرگ یکی از زیباترین سازههای تاریخی دنیا محسوب میشود. زیبایی کاشیها و تزئینات معماری مساجدش نفس را در سینهها حبس میکند. کاخهای صفویاش به زیبایی با کاشیها، نقاشیها و تزئینات مختلف آراسته شدهاند که همگی از ذوق و هنر تاریخی اصفهان سرچشمه میگیرند.»
صدای مردانه اینجا تمام میشود و صدای زنانه درباره فصل مشترک کلکسیون پرگامون و اصفهان این توضیحات را ارائه میدهد: «مجموعه موزه پرگامون شامل مینیاتورهایی است اثر کارگاههای اصفهان، برای مثال مینیاتوری اثر رضا عباسی که چهره نامآشنایی در این حوزه است. فرشهای بافت کارگاههای سلطنتی اصفهان شامل فرشهایی هستند که به وسیله خریداران اروپایی سفارش داده شده بودند و در جهان به نام فرش های لهستانی شناخته میشوند. اسطرلابهای اصفهان که در زمان صفویه ساخته شدهاند هم جزو بهترین و دقیقترین ابزارهای نجومی جهان اسلام هستند.»
فرش لهستانی (Polen- Teppich) عنوانی است که برای یکی از مهم ترین نمایندگان اصفهان در موزه هنرهای اسلامی برلین گذاشتهاند. زیر این عنوان هم نوشته شده: ایران (Iran) و داخل پرانتز نام اصفهان (Isfahan) آمده است. ابعاد فرش یک متر در یک و هفتاد صدم متر است و نقش بسیار ویژهای دارد؛ نقشی که فقط عشاق فرش در کلکسیونها میبینند و در بازار بعید است که نظیرش را پیدا کنید.
آیتم بعدی که نام اصفهان را در این موزه به دوش میکشد، بخشی از یک اثر میناتور روی کاشی است (teil eines groberen szenischen fliesenfeldes) که در شناسنامهاش نوشتهاند متعلق به اوایل قرن 17 است. نامی از رضا عباسی برای این اثر نیامده اما با رجوع به راهنمای صوتی میتوان دریافت که این اثراحتمالا به قلم اوست.
این گزارش بیستم فروردین 98 در صفحه گردشگری و میراث روزنامه اصفهان زیبا منتشر شده و متن کامل آن را میتوانید در این آدرس ببنید.