
این هفته،در ویزهنامهی جوان به طور ویژه به صدا و سیما پرداختهایم. اما جای یادی از یک مناسبت مهم این روزها، یعنی «روز ملی زن» خالی بود. به همین دلیل سعی کردم قسمت اعظم این نیمصفحه را به این موضوع اختصاص دهم که کم نوشتهاند و کم خواندهاند. باید نوشت. واقعگرا نوشت و دیدهای غلط را تصحیح کرد. پاککن میخواهیم، غلطگیر دردی دوا نمیکند! در ستون دیگر هم یک داستان واقعیمیخوانید از یک دلخوشی منحصربه فرد.
پنجشنبهای که گذشت، روز ملی زن بود. در نوشتهی پیشِ رو، میخواهم از «زن» بنویسم. صبر کنید!... زود قضاوت نکنید!... من فمینیست( به آن معنای غلطِ مصطلح) نیستم. من یک واقع گرایم و دوست دارم این جا در ویژهنامهی جوان، برای افکار جوان، از درد شعارزدگی دربارهی زن بنویسم، شاید همنسلان من که حالا در شرف ورود به مسئولیتهای خطیر اجتماعیاند بخوانند و سعی کنند دیدهای غلط اجتماعی را از چهرهی یک جامعهی اسلامی، که داعیهدار به رسمیت شناختن حقوق همهی اقشار اجتماع است، بزدایند. شاید... حتماً... امیدوارم!
« زن را باید احترام کرد.» این جملهایست که روزی، آدم نسبتاً مشهوری در یکی از شبکههای صدا و سیما، فرمود و تهیهکننده که خوشش آمدهبود زینپس این جمله را در کلیپ معرفی برنامه، گنجاند تا بدین وسیله اعلام کنند که «ارزش زن» را میدانند.
از این دست جملات و بیانیهها زیادند. تظاهر به «ارزشگذاری» بر زن، چیزیست که حالا مدشده است واین نکتهی تاسفباریست. همین کلمهی «ارزشگذاری» با آن بار منفی و مفهوم عصر حجری کلمهایست که این روزها، آشکار یا در لفافه، به کاربردهمیشود. این که بگوییم «زن» را باید احترام کرد، جدا کردن جنسیتی است. چرا به جای این که همهجا از«زن » و «مرد» میگوییم، از «انسان »صحبت نمیکنیم. چرا نمیگوییم « همه، صرف نظر از جنسیت، باید به یکدیگر احترام بگذاریم»؟ زن، احترام ظاهری و گفتاری نمیخواهد. احترام باید در عمل باشد در قوانین، خودش را نشان دهد. همه می گوییم «بهشت زیر پای مادران است» اما این چه شعاریست وقتی «مادر» نصف پسرش «ارزش بودن» دارد؟! چرا خیلی جاها میشنویم که رفتار پیامبر مکرم اسلام با دخترش «به زن ارزش داد»؟! و هزاران حرف دیگر مانند این... کاش نگاهها را عوض کنیم. کاش کمی به سخنان دینی که میگوییم به آن معتقدیم، ایمان بیاوریم و بهشان عمل کنیم.
اجازه بدهید به یک موضوع مهم در همین رابطه بپردازیم.
« یه بار با خواهرم دعوام شد سر این که هیچ دختری تا به حال نتوانسته چیز به درد بخوری کشف کنه. اما اون میگفت که دخترها خیلی چیزهای مهمی کشف کردهاند و از میان نسوان کاشفان بزرگی داریم اما خب نمیتونست مثال بیاره. واقفید که این جور وقتها اصلاً نمیشه بحث کرد بنابراین تصمنیم گرفتیم که جناب گوگل را به عنوان داور بی طرف قبول کنیم. وقتی توی گوگل She invented را جستوجو کردیم، میدونید بهمون چی گفت؟!... گفت: Did you mean: He Invented »
البته نوشتهی بالا یک داستان طنز و یک تهمت ناروا به گوگل بیچاره، بیشتر نبود اما واقعیتهایی هم در همین نوشتهی طنز به چشم میخورد. این که خیلیهایمان در مقابل سوال «چندتا کاشف یا مخترع یا شخصیت بزرگ و مشهور زن نام ببر» به شدت کم می آوریم!
همه، ماری کورری را نام میبرند و بعد مکث طولانی و... البته واقعیت این است که باید قبول کنیم که تعداد مشاهیر زن بسیار کمتر از مشاهیر مرد است چرا که تفکر بستهی جوامع بشری از یک طرف و مسئولیتهای خطیری مانند بهدنیا آوردن بچه و نگهداریهای خاص او، ترمزهایی هستند که زن را از پرداختن به خود و علایقش باز میدارد یا در بهترین حالت، سرعت این پرداختن را پایین میآورند. در این نوشته، به دنبال جواب برای آن سوال بالا رفتهام و سعی کردهام چند نمونه از مشاهیر زن را بیابم و برای تنویر افکار عمومی در اینجا ذکر کنم. لازم به ذکر است که برای نوشتن در این باره، از سایتهای ویکیپدیای فارسی، مجله بخارا، بانک اطلاعات نشریات کشور، شریف نیوز، وبلاگ 1پزشک، روزنامه آسیا، و... کمک گرفتهام.
تا کنون زنان زیادی در زمینههای مختلف برندهی جایزه نوبل شده اند: درسال1903 جایزه نوبل برای اولین بار به یک زن تعلق گرفت:« ماری کوری» برندهی 2 جایزهی فیزیک و شیمی بود. برتافون شوتز اولین برندهی جایزه صلح نوبل شد. سلمی لاگرولوف( سوئدی)، گراتسیا دیلدا( انگلیسی)، تونی موریسون( نویسنده سیاه پوست)، نلی ساخس( شاعر یهودی)، نادین گوردیمر( آفریقایی)، ویسووا شیمبورسكا( لهستانی)، سگرید اندست(رمان نویس نروژی) و پرل باك( آمریكایی)، 9 زن برنده جایزه ادبی نوبل هستند. بتی ویلیامز(آمریکا-19767)، ريگوبرتا منچوتوم(گوآتمالا-1992)، شيرين عبادي(ایران- 2003) و فرانسیس آلن 4 زنی هستند که تا به حال جایزهی صلح نوبل را تصاحب کردهاند. « دوروتى کرافورد هاجکين»در سال۱۹۶۴ به خاطر تحقيقات پيشتاز او در زمينه بلورنگارى با پرتو ايکس به دريافت جايزه نوبل شيمى نائل شد.
فرانسیس آلن از سال 1950 کارش را در زمینه کامپایلرها و بهمینهسازی برنامهها آغاز کرد. نتیجه کار فرانسیس الن 74 ساله را میتوان در سالهای اخیر در قالب ساخت کامپیوترها و برنامههایی دید که قادر به تحلیل آب و هوا ، DNA و مسائل مربوط به گرم شدن تدریجی زمین هستند. الن از اینکه برنامههایش باعث شدهاند به جای آزمایش بمبهای اتمی واقعی، انفجار آنها را شبیهسازی کند، اظهار خوشحالی میکند. او در سال 2006 برنده جایزهی معتبر A.M. Turing Award که از آن به عنوان نوبل کامپیوتر یاد میکنند، شد.
ژاکلين بل برنل: کاشف نخستين ستاره تپنده به شمار مى آيد.
صوفيه كوالفسكايا: به عنوان شاگرد شناخته شده آلكساندر فريدمان به فعاليت علمي پرداخت. (نسل جديد فريدمان را به عنوان شخصيت برجسته علمي مي داند وي در توسعه فيزيك نظري سهم مهمي ايفا كرده و در واقع علم هواشناسي را به عنوان يكي از علوم رياضي پايهگذاري كرد.) فعاليت علمي كوالفسكايا در زمينه توسعه نظريه تحليل رياضي و مكانيك در خارج از كشور صورت گرفت. صوفيه كوالفسكايا كه در سن 24 سالگي درجه دكترای فلسفه را از دست «وايرشتراس» دريافت كرد. به دريافت لقب علمي عضو وابسته آكادمي علوم روسيه نايل آمد. در 41 سالگي و در اوج استعدادهاي علمي خود از اين دنيا رفت. او علاوه بر فعالیتهای علمی، در زمینهی نویسندگی هم استعداد زیادی داشت. وی نويسنده كتاب «خاطرات كودكي»، رمان «نيهيليست»، شرحها و مقالات مختلف به زبانهاي روسي ، سوئدي و غيره است. وي همراه با ادگرت لفلر( نويسنده سوئدي) نمايشنامههايي تحت عنوان «مبارزه در راه سعادت» تأليف كرد كه چند بار در روسيه روي صحنه برده شدند. او طرفدار اصول مترقي زندگي اجتماعي و گسترش حقوق زنان براي شركت در زندگي اجتماعي و علمي بود و تمايلات انقلابي از خود نشان ميداد. وي در دوران جواني ميخواست از خانه پدري فرار كند و در قيام لهستاني شركت كند.
پلاگيا كوچينا: بر خلاف اراده خانواده خود به مطالعات منظم در زمينه رياضيات پرداخت. در روسيه در زمينههاي عملي و نظري فعاليت مي كرد. نتيجه پژوهشهاي اول وي در زمينه طبقهبندي نقطههاي عطف خطوط جريان برق در كتاب آموزشي كلاسيك «مكانيك آبي نظري» گنجانده شد. كوچينا بنيانگذار جريان جديد در رشته «تصفيه ثابت» شد كه در كتاب مونوگرافي «نظريه حركت آبهاي خاكي» انعكاس پيدا كرد. اين كتاب كه به زبانهاي مختلف ترجمه شد، نويسنده آن را به رهبر اين رشته جالب علمي تبديل كرد كه در آن اهميت كاربردي با زيبايي مطالعات رياضي با هم در ارتباط ناگسستني قرار دارند. خانم كوچينا در انستيتوي هيدروديناميك آكادمي علوم شوروي (نووسيبيرسك) رياست رشته جديد علمي «نظريه معقولانه آبياري» را بر عهده گرفت. كوچينا وقت زيادي را به سفرها در دشتهاي بيآب شوروي اختصاص داد و همه نتيجهگيريهاي پژوهشهاي علمي خود را در عمل مورد آزمايش قرار داد. وي جريان بزرگ علمي را ايجاد. وي در سال 1958 به عنوان عضو آكادمي علوم اتحاد شوروي انتخاب شد و مدالها و نشانهاي متعددي دريافت كرد. كوچينا حتي در سن 90 سالگي به كار علمي خود ادامه مي دادكتابهایش كمتر شناخته شدهاند. وي كتاب خاطرات خود را نوشت و آن را با تصاويري كه خودش كشيده بود، مصور كرد. او دانشمند طرفدار گسترش حقوق زنان بود و در مراسم اعطاي ستاره طلايي قهرمان اتحاد شوروي گفت:» ميبينيد، زنان هم در توسعه علم روسيه شركت مي كنند.
از زنان موفق ایرانی هم میتوان به: سیمین دانشور، مریم یزدانفر(نماینده پارلمان سوئد)، حمیرا سوندرلند(عضو هیئت علمی دانشگاه در سوئیس)، سمیرا مخملباف(کارگردان موفق و برنده چندین جایزه بینالمللی)، فرخ کریمی(تنها زن ایرانی پارلمان هلند)، نپتون کسرائی(عضو هیئت پزشکی بیمارستان در آمریکا)، پاتریسیا مختاریان (رئیس دانشگاه در امریکا) ، ماریا خرسند (رئیس شرکت اریکسون)، آزیتا ولی نیا (استاد فیزیک دانشگاه در امریکا و عضو پژوهشگران ناسا)، انوشه انصاری، آزاده تبازاده(دانشمند ایستگاه فضایی ناسا)، آذر نفیسی(استاد دانشگاه در امریکا)، دكتر طاهره صفار زاده(برجستهترین دانشمند زن جهان اسلام) و مینا بیسل(دانشمند زن ایرانی كه مدتی ریاست انجمن بیولوژی سلولی آمریكا را برعهده داشت و در سال 2007 برندهی جایزه « پزكولر» که به مثابه جایزه نوبل در رشته غددشناسی است شد. او مطالعات زیادی در زمینه توانایی زیرمحیطهای تغییرات سلولی، تبدیل شدن آنها به تومورها و امكان استفاده از یك سلول سرطانی برای رفتارهای عادی سلولها انجام داد و به عنوان برترین زیستشناس سلولی جهان شناخته میشود.) اشاره کرد.