روزنامه اصفهان زیبا
زمان انتشار: یکشنبه ۹اردیبهشت ۱۳۹۲
روزنامه اصفهان زیبا، شماره ۱۷۷۸، صفحه هنر و ادبیات، صفحه ۸، شماره ۱۰۴، pdfمطلب
هنر مصداقهای بیشماری دارد و به صورتهای مختلفی هم متجلی میشود. ادبیات هم همین طور است. بوم نقاشی، تابلوی عکس، مجسمهای در آتلیه هنرمند و کتابی که نویسندهای خوش قلم مینویسد معدود مصداقهای هنر یا ادبیات هستند. مصداقهای بیشمار دیگری هم وجود دارند که کمتر کسی حدس میزند که بتوان به طور جدی درباره حضور هنر و ادبیات در آنها صحبت کرد؛ درست مثل سنگ آرامگاهها!
در هفته اصفهان، همه از جذابیتهای زیاد تاریخی و طبیعی این شهر صحبت میکنند. اما این بار کافه زمان به این مناسبت یک نشست متفاوت تدارک دید. مهدی تمیزی، عکاس و پژوهشگر هنر، حاصل 11 سال عکاسی و پژوهشهایش در زمینه هنرهای تجسمی بر روی سنگ آرامگاههای مردم اصفهان را در اولین روز از هفته اصفهان، برای جمعی از مخاطبان هنردوست ارائه کرد.
از پرلاشز تا تخت فولاد
قریب به اتفاق گردشگرانی که پایشان به پاریس میرسد، حتماً دیدن گورستان پرلاشز را در برنامه سفرشان قرار میدهند هر چند که پرلاشز وسط شهر نیست و فاصله نسبتاً زیادی هم با جذابیتهای اصلی شهر دارد. اما چرا مسافران اصفهان سراغی از تخت فولاد با انبوهی از آرامگاههای تاریخی ارزشمندش نمیگیرند؟!
مهدی تمیزی در ابتدای جلسه، مقدمهای را که دکتر ناصر نوروززاده چگینی، مدرس و پژوهشگر تاریخ، بر کتابش «سرونگاریهای سنگ آرامگاههای مردم اصفهان» نوشته خواند و سپس با اشاره به پژوهشهای سالهای اخیرش که نه فقط به اصفهان که به اقصی نقاط ایران و البته به پاریس هم میرسد، گفت: «تعدادی گورستان متعلق به پیش از اسلام در ایران داریم که خوشبختانه هنوز سرپا ماندهاند. یکی از مهمترین و ارزشمندترین آنها، از منظر تاریخی نه صرفاً تجسمی، گورستان خالد نبی در شهر گنبد قابوس است. هیچ کدام از پژوهشگران دورههای پهلوی اول و دوم که در ایران کار کردهاند به ویژه آلمانیها، نتوانستهاند تاریخ دقیقی برای این گورستان اعلام کنند. از نظر فاصلهاش از سطح دریا، شیوه چیدن سنگ قبرها و مدل آنها».
او ادامه داد: «گورستانهای دیگری هم با عنوان دخمهها وجود دارند که از دوره هخامنشیان و ساسانیان به جا مانده. اما گورستانهایی که بعد از اسلام باقی مانده، به جرات میتوان گفت از زیباترین آنها گورستان تخت فولاد اصفهان و آرامگاه ارامنه است. که من به عنوان گورستان اصفهان از آنها یاد میکنم. بعد از اصفهان، گورستان سپیدچال در شمال ایران است که بخشی از هنرهای تجسمی را در آنها میتوان دید. ولی دیگر جایی نیست. در دنیا هم این دو گورستان ارامنه و تخت فولاد از جمله ارزشمندترین گونههای تصویری قلمداد میشوند».
مقابری که خراب شدند!
تمیزی با تاکید بر این که در این جلسه میخواهد فقط درباره جغرافیای اصفهان صحبت کند، گفت: «اگر از شهر خارج شویم، در اسراخاتون پیربکران قبرستان زیبا و بزرگ یهودیان است. البته خوانسار، گلپایگان، کاشان، سمیرم، شهرکرد و ... هم در این زمینه حرفهای زیادی برای گفتن دارند. اما امروز حرف ما بر سر جغرافیای شهر اصفهان است که شامل 4 گروه میشود؛ اول گورستان تخت فولاد که امروزه به دلیل کشیدن خیابانهای متعددی در آن که از دوره رضاشاه شروع شده به چندین قسمت تقسیم شده. دوم گورستان ارامنه که بخش بسیار بزرگی از آن در زمان رضاشاه و حضورش در اصفهان به دلیل این که سنگ قبرها را نبیند، تخریب شد و البته چند سال پیش هم بخش دیگری از گورستان برای ساخت بیمارستان الزهرا تخریب شد. سومین بخش، کلیساهای اصفهان هستند که در آنها سنگ آرامگاههای بسیار ارزشمندی قرار دارد و چهارمین بخش این جغرافیا هم امامزادهها هستند».
به گفته تمیزی گورستان ارزشمندی به نام ستی فاطمه در خیابان کاشانی وجود داشته که در دوره پهلوی دوم کاملاً از بین رفته. مقبره تیمور لنگ و شماری از چهرههای تاریخی و البته سنگ قبرهای بسیار ارزشمندی که علامه همایی در کتاب تاریخ اصفهان از آن یاد کرده از جمله دیدنیها و اسناد تاریخی این گورستان بوده است. اما امروزه به جز امامزاده ستی فاطمه و حیاط بزرگی که در ان دعا برگزار میشود، چیزی نیست.
تمیزی درباره مقابر این امامزاده گفت: «هفت نفر از فرزندان نواب صفوی آنجا مدفون هستند. کسانی که شاه سلیمان به دلیل مشکلاتی که در خانواده سلطنتی رخ داده بود، کور و بعد هم یکی یکی اعدامشان کرد. الان هم سنگ قبرهای بسیار ارزشمندی از سنگ مرمر یکپارچه و گل و مرغ و اسلیمیهای خاص دوره صفوی را میتوانید در آنجا ببینید. سنگها به حدی ارزشمندند که خیلی از آنها را تا دست نکشید، باورتان نمیشود که سنگ هستند. ظرافت بسیاری دارند. اما بقیه قبور آسفالت شدهاند. در دوره شهردار قبلی، چون گورها به پای زوار گیر میکرده، کل مجموعه را آسفالت کردهاند و همه اینها زیر آسفالت هستند!»
اگر شیری اگر میری اگر مور
امامزاده احمد پشت مسجد امام اصفهان، هم از جمله محلهای دیدنیای بود که این پژوهشگر هنر در جلسه دیدنشان را به حضار توصیه کرد. به گفته او بهترین آثار نقاشی روی گچ از منظر معماری و دکوراسیون و قبر دختر امیرکبیر که یکی از شاهکارهای حجاری در اصفهان محسوب میشود، همچنین قبر خسرو خان فرزند والی اصفهان از جمله دیدنیهای هنری-تاریخی این امامزاده هستند.
تمیزی از سنگ مقبره یک خان قشقایی به عنوان نمونه کمنظیری از هنر حجاری یاد کرد و گفت: «از قبوری که در کل ایران نمونه دیگری ندارد. قبر خان قشقایی که به صورت زیگورات از زمین بالا آمده، دو پله خورده و تمام مراحل قتل خان قشقایی را حجار در 8 پلان دور را دور مقبره حجاری کرده. تصویرسازی کامل روی سنگ صورت گرفته. این سنگ حالا از وسط شکسته با وجود این که سنگ بسیار بزرگی است. به قول آقای نوروززاده چگینی، چون به پای زائران گیر میکرده، سنگ را برداشته و باعث شدهاند در مراحل جابه جایی از وسط ترک عمیقی بخورد. درست مثل شیری که چون از وسط شکسته در چاه کنار امامزاده در کنار انبوده مصالح ساختمانی رهایش کردهاند.»
در ادامه جلسه، تمیزی با نشان دادن عکسهای مختلف از فیگورها و فرمهای بر روی سنگ آرامگاههای تخت فولاد و ارامنه، به توضیح المانها، خطوط و ارزشهای هنری این اسناد تاریخی پرداخت. بر اساس تحقیقات تمیزی، فیگورها اغلب برای معرفی پیشههای درگذشتگان بر روی سنگ قبور استفاده میشدهاند و برعکس چیزی که این روزها رواج دارد، ترسیم پرتره درگذشتگان خیلی به ندرت انجام میشده است.
او در ادامه به توضیح ویژگیهای هنری تعدادی از سنگها پرداخت و با اشاره به تابلوهایش که روی میزهای کافه و دیوارها قرار داده شدهبودند، به المانها، خطوط، نقوش و ادبیات این اسناد تاریخی اشاره کرد و برای مثال شعر «اگر شیری اگر میری اگر مور/ گذر باید کنی اخر لب گور/ دلا فکری به حال خویشتن کن/ که موران نهند خانه و کنند گور » را که روی سنگ مقبره پهلوانی حک شده، خواند.
مهدی تمیزی، بخشی از پژوهشها و عکاسیهای یک دهه اخیرش را در قالب کتابی با عنوان «سرونگاریهای سنگ آرامگاههای مردم اصفهان» ارائه کرده که قرار است در خرداد ماه امسال منتشر، رونمایی و توزیع شود.