جوانشهر(14)
روزنامهی اصفهان زیبا، شماره صدوسیودوم، دوشنبه 10 اردیبهشت 1386، صفحه5(جوان)
------------------------------------------------------
------------------------------------------------------
CD کپی را بشکن!
اگر یک "غیرایرانی" از شما بخواهد، کشورتان را فقط با یک کلمه توصیف کنید، چه پاسخی میدهید؟... بهترین کلماتی که من تا به حال توانستهام برای این سوال پیدا کنم، سه کلمهی "متفاوت" ، "متناقض" و "عجیب" است و شاید از این بین، دومی، بهترین و کاملترین توصیف باشد. ایران ما، کشوریست متفاوت، در مقالهای خواندم، که در زمینهی مسایل سیاسی، ایران را کشوری،"تنها" نامیدهبود. مردمی از نژاد آریایی که فرهنگشان به شدت با فرهنگ اعراب درهمآمیخته اما از اینکه "عرب"پنداشتهشوند، بسیار عصبانی میشوند. کشوری با پیشینهای بهواقع با شکوه که همواره با فراز و نشیبهای بیشماری روبهرو بوده... ما در کشوری "عجیب" زندگی میکنیم. "طولانیترین ساندویچ جهان" را سرو میکنیم، بیشترین آمار "کشتهشدگان جادهای" را داریم، "بزرگترین ساعت عقربهای جهان" را ساخته و در پرتترین نقطهی ممکن نصب میکنیم، "کمترین ضریب نفوذ اینترنت" در خاورمیانه را داریم و... در ایران، به هرسو که بنگری، "ترین"های زیادی میبینی! در کشور من "قوانین" جور دیگریست. ما، نام کشورها، نام ماهها، قانونها و همه چیز را تغییر میدهیم. ما متفاوتیم!
روز ۲۶ آوریل(6 اردیبهشت) از سوی سازمان ملل و به بهانهی تاسیس "سازمان مالکیت فکری و معنوی- WIPO"روز " حفاظت از حق مالکیت معنوی" نام گرفته است. ما در ایران، زیاد به روزهای "جهانی" اهمیت نمیدهیم. اما اجازه بدهید، دربارهی 26 آوریل، بیشتر صحبت کنیم. روزی که اگر در کشور جوان ایران، گرامی داشتهمیشد، اتفاقهای عظیمی در جهان میافتاد!
استاد میگوید:« در کشورهای پیشرفته، اگر از کسی خواهش کنید که cdاش را به شما قرض بدهد، با تعجب نگاهتان میکند و شما را"دزد" مینامد... در کشورهای پیشرفته، شرکتهای بزرگ، بعد از این که نرمافزاری به بازار عرضه میکنند، کلاسهای آموزشی رایگان، با تمام امکانات مورد نیاز افراد، ترتیب میدهند، به این امید که چند نفر از آنها بعد از آموختن کار با نرمافزار مذکور، درصدد خریدش برآیند... درکشورهای پیشرفته "فکر" خیلی بیشتر از "کار فیزیکی" ارزش دارد.» اما درکشور من، خریدن "cd مادر" کار احمقانهای پنداشتهمیشود، کافیست یک فِلَش داشتهباشید یا موبایلتان به "بولوتوث" مجهز باشد(حتی پول برای cd خام، دادن هم حماقت است!) هربرنامه، آهنگ، عکس و خلاصه هر چیزی بخواهید، از هرجایی که بخواهید در اختیار شماست، چیزی در حد فاجعه! و البته همهی ما به این طریقهی زندگی، عادت کردهایم. به همین علت است که نمایشگاه کامپیوترمان میشود محلی برای فروختن cd های کپی شده، شغل درآمدزایمان، cdفروشیست و... ما به "فکر" *اهمیت نمیدهیم، زورمان میآید برای"ایده"ها پول بدهیم، ترجیح میدهیم پولهایمان را برای کریستال فرانسوی، ساندویچ میکر و اسباببازی خارجی خرج کنیم و "فکر"ها را رایگان به دست آوریم. مصرفگرایی شدیدمان، فاجعهی هولناکیست که عاقبتش به ناکجا آباد میرسد. ما به یک انقلاب فرهنگی احتیاج داریم. در عصر دیجیتال، در عصر "فکر"، باید هرچه زودتر رویهی اشتباهمان را تغییر دهیم. قانون "کپی رایت"در ایران ما، یک شوخی بیمزه است! قانونی که انکارش، یکی از عوامل "فرار مغز"هاست. کشور من، یک کشور بسیار جوان است و این یعنی، یک منبع بسیار غنی از "ایده" و "افکار نو" اما حیف و صد حیف که هیچ کس این گنجینهی غنی ایده را پاس نمیدارد.
نمیدانم، برفرض قبول رسمی این قانون در ایران، چند سال یا چند ده سال باید بگذرد تا ما عادت کنیم به بها دادن به "افکار". نمیدانم چند میلیون نفر باید به جرم نقض قانون "کپیرایت"زندانی شوند تا احترام به آن در کشور، جا بیافتد، شما چه فکر میکنید؟! چند سال؟! اما به هرحال باید از یک جا شروع کرد، باید این راه را رفت، باید "فکر"ی کرد تا بیشتر از این دیر نشده... روز "حفاظت از حق مالکیت معنوی " بر همهی ایرانیان مبارکباد!
خانم مورد نظر در دسترس میباشد!
این روزها، جملهی " خانم ها در... از آقایان پیشی گرفتند." را خیلی جاها میشنوید، در این سه نقطه هم، عبارتهای زیادی میتوان قرار داد، "ورود به دانشگاهها"، "رانندگی اصولی" و حتی استفاده از تکنولوژیهای جدید ارتباطی.
1-«سایتemarketer: اکثریت کاربران فعلی اینترنت در آمریکا را خانمها تشکیل میدهند. طبق برآوردها، پیشبینی میشود که این برتری به همین صورت ادامه یابد و درسال2007، 97.2 میلیون زن بیش از سه سال، یعنی در حدود 51.7 درصد از کل جمعیت آنلاین آمریکا را تشکیل دهند. بر این اساس، تخمین زدهمیشود که در سال 2007، 66.2 درصد از زنان سه سال به بالا، حداقل یک بار در ماه، از اینترنت استفاده خواهند کرد.»
2-«سایت خبرچین: يك دختر 13 ساله آمريكايي كه ظرف يك ماه هشت هزار پيام كوتاه ارسال كرده، عنوان قهرمان ارسال پيام كوتاه آمريكا را به دست آورد. در اين سري از مسابقات، كه در نيويورك برگزار شد، 250 نفر شركت کردند. افراد بايد در كوتاهترين زمان ممكن، جملات يا اصطلاحاتي را براي داوران ارسال مي كردند. از اين ميان مورگان پزگار 13 ساله در مرحله نهايي و در حالی که حریفش، زودتر پیام را ارسال کردهبود، به دلیل ارسال "صحیح" عبارت معروف فیلم ماری پاپینز (Supercalifragilisticexpialidoucious)، برندهی جایزهی دوازده هزار و پانصد پوندی مسابقه شد.
پزگار مي گويد با پرداخت پنج پوند در ماه مشترك ارسال پيام كوتاه به صورت نامحدود شده است و براي پيروزی در اين مسابقه به طور ميانگين روزانه 261 پيام كوتاه(تغریباً، هر 5 دقیقه، یک SMS!) براي دوستانش ارسال كرده است.»