به مناسبت روز اصفهان
در چهارباغ و کنار زاینده رود قدم نزنید، برای اعصابتان ضرر دارد!
فعالان، دوستداران میراث فرهنگی اصفهان و اصفهانشناسان معتقدند «اول آذر ماه» روز اصفهان است. مسئولان شهر معتقدند «سوم اردیبهشت» تاریخ مناسبتری است. برای همین است که هر سال هفته اول اردیبهشت، همه جا پر میشود از بنرهایی که درباره برنامههای فرهنگی تفریحی مختلف به مناسبت «روز اصفهان» و «هفته اصفهان» صحبت میکنند. اول آذر ماه هم که میشود، فعالان میراث فرهنگی، دست به کار میشوند و یک مجموعه سمینار و نشست علمی و فرهنگی ترتیب میدهند. این روند تقریباً از سال 84 تا به حال ادامه دارد.
سال 84 اصفهانشناسان به مستندات تاریخی اشاره کردند و با تاکید بر نقوش کاشیکاریهای سردر بازار قیصریه، گفتند دیلمیان باروی حفاظتی یا حصار بزرگ اصفهان را در این ماه احداث کردهاند و چون این نقطه عطفی در تاریخ شهر به حساب میآید، اول آذر ماه انتخاب مناسبی برای «روز اصفهان» است. بعد اما شهرداری و شورای شهر تصمیم گرفتند روز سوم تا نهم اردیبهشت را به مناسبت تولد شیخ بهایی به نام روز و هفته اصفهان در نظر بگیرند. تاکیدشان هم بر فعالیتهای زیاد شیخ بهایی در این شهر و جذابیتهای طبیعی اصفهان در ماه اردیبهشت بود.
حالا اصفهانشناسان، اصفهانیها و مسئولان شهر در دو تاریخ بهاری و پاییزی اصفهان را «گرامی میدارند»؛ اصفهانی که این روزها البته حال چندان خوشی ندارد. زاینده رود بیشتر از 5 ماه است که کاملاً خشک شده و حرفی هم از تاریخ احتمالی آبی شدنش نیست. حالا پلها (از «شهرستان» بگیرید تا «خواجو»، «جویی»، «سیوسه پل» و «مارنان») همه در خاک خشک «کمابیش» ایستادهاند.
در چهارباغ نمیتوانید با خیال آسوده قدم بزنید. از «دروازه شیراز» که شروع کنید، بیایید پایین، از چهار راه شریعتی که بگذرید، باید راهتان را کج کنید به سمت پیادهروی کمعرض خیابان. چون نه درختهای آشنای چهارباغ هستند نه پیادهروی میانش، کمی که رفتید، اما دوباره میتوانید برگردید وسط چهارباغ و قدم بزنید تا برسید به چهارراه نظر. بعد از چهارراه باز سر و کله حفاریهای مترو پیدا میشود. فقط چهارباغ عباسی است که تقریباً میتوانید پیادهروی کمدردسری در آن داشته باشید. اما به چهارباغ پایین که برسید، بعد از «دروازه دولت» باز دردسرتان شروع میشود و سر و کله حفاریهای قرن بیست و یکمی پیدا!
مهندس سید محمد بهشتی، در گفت و گوی اخیرش با خبرگزاری میراث فرهنگی حرف دوست داشتنیای زده: «شهرهایی که حالشان خوب است و اهل شهر هم حالشان خوب است، هر روزشان، روز آن شهر است. پاریس، روز پاریس ندارد اما هر روزشان پاریس است. حتی پاریسی ها توانستند کاری بکنند که پاریس روز همه مردم دنیا هم باشد.»
تن خشک رودی که روزی زنده بود و حالا هنوز به نتیجه قطعی در مورد عامل اصلی خشکیاش نرسیدهایم و حفاریهای قرن بیست و یکمی که تن چهارباغ و سی و سه پل قرن پانزدهمی را زخمی کرده، دو مورد از مشکلات بزرگ شهری است که «نصف جهان» میخوانیم و دو روز از سال را برای نکوداشتش در نظر گرفتهایم؛ مشکلاتی که تب اصفهان را بالا بردهاند و نفسش را به شماره انداختهاند. نبض اصفهان این روزها کند میزند؛ خیلی کند.
عکسهایی که کمتر از اصفهان دیدهاید
-
حتی اگر سالها در اصفهان زندگی کرده باشید، اگر دل ندهید به شهر و گوشه و کنارش را با صبر و حوصله نگردید، این شهر را نفهمیدهاید. باران پاییزی که میبارد، چهارباغ عباسی را از دست ندهید. از دروازه دولت شروع کنید بروید تا میدان انقلاب یا برعکس. (سه عکس اول)
-
آقایان برای دیدن مدرسه چهارباغ زمان بیشتری دارند اما خانمها فقط 13 روز تعطیلات عید نوروز، فرصت دیدن این «موزه کاشی کاری» را دارند؛ بنایی با کاشیکاریهای مختلف، در طلا و نقره، محراب و منبر یکپارچه مرمر و گوشه و کنارهای دوست داشتنیای که از تماشایشان سیر نمیشوید.
-
مسجد جامع امسال در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شد. از صبح تا یکی، دو ساعت قبل از ظهر و بعد، از یک ساعت بعد از نماز ظهر تا یک ساعتی مانده به غروب اگر برسید، میتوانید محراب اولجایتو و گنبد نظامالملک و فضاهای داخلی و یادگاریهای مختلف ساسانی، دیلمی، سلجوقی، ایلخانی، مظفری، تیموری، صفوی و قاجاریاش را تماشا کنید.
-
کاروانسرای مادر شاه عباس صفوی، حالا هتل است و رستوران. همان قدر که آش رشته و چای خوردن در حیاط زیبایش لذتبخش است، نشستن در طبقه دوم ، غذاخوردن و دیدن منظره پایین هم حس خوبی دارد.
-
در جلفا که زمانی، بزرگترین محله خارج از شهر بوده با 11 کلیسا و بناهای تاریخی و حالا یکی از محلههای به اصطلاح «بالاشهر» است، پر از کافههای کوچک و بزرگ، قدم بزنید و بعد بنشینید در شربتخانهای که کاشیهای لعابدار دستی اصفهانی دارد و روی میزهای چوبی قدیمیاش یک بغل نرگس طبیعی گذاشتهاند. بنشینید و دمنوش و چای و پولکی و بستنیهای متفاوت و شیرینی کشمشی بخورید.
-
برای خوردن دوغ و گوشفیل و چای و پولکی اصفهان و حتی آبگوشت، قهوهخانهای که بیشتر شبیه موزه است در میان بازار بزرگ اصفهان، چه طور به نظر میآید؟
-
دیدن باغ پرندگان اصفهان، حتی اگر خیلی از دست زدن و نزدیک شدن به حیوانات خوشتان نمیآید، تجربه لذت بخشی است. حتی ممکن است عاشق آن مرغهای سفید دوستداشتنی با نوکهای زرد و قرمز یا پلیکانهایش بشوید.
-
باغ گلها، هم در بهار دوست داشتنی است، هم در پاییز. حتی پاییز و تابستان هم دیدنش تجربه خوبی است. برکه هم دارد و خب وقتی زاینده رود خشک است، میتوانید بنشینید کنار برکهاش میان گلها و درختهای رنگی، به تماشای مرغابیهای توی آب.
-
حالا دیگر در حمام 400 ساله جارچی باشی کسی سراغ لنگ و سنگ پا و صابون نمیگردد. حالا در چال حوض و سربینه و رختکن و فضاهای مختلفش، میشود غذاهای سنتی ایرانی خورد. رستوران دوست داشتنیای شده.
-
حالا پلها (از «شهرستان» بگیرید تا «خواجو»، «جویی»، «سیوسه پل» و «مارنان») همه در خاک خشک «کمابیش» ایستادهاند.
-
گل سر سبد آثار تاریخی محله حکیم، سردری است که تنها بازمانده مسجد جامع جورجیر است. حتی اگر به هنر و میراث فرهنگی علاقمند نباشید، آجرکاریهای منحصر به فرد این سردر دیلمی حتماً توجهتان را جلب میکند