شنبه هفدهم بهمن ۱۳۸۸ 11:1

ویژه نامه علم و فناوری- کافه علم

روزنامه اصفهان زیبا
زمان انتشار: شنبه 17 بهمن ماه 1388
آدرس: روزنامه اصفهان زیبا، شماره 914- ویژه‌نامه دانش و فناوری، شماره هفت

کافه علم
میهمانی چای، روایت علم میان مردم
 

این روزها، کافی‌شاپ‌های زیادی در سطح شهر وجود دارد. خیلی‌ها هم عادت دارند جلسات غیررسمی دوستانه یا جلسات رسمی کاری و حتی جلسات خانوادگی‌شان را در کافی‌شاپ برگزار کنند.

وارد کافه که می‌شوی، در نگاه اول، مثل همه‌ی مکان‌های مشابه، آدم‌ها آمده‌اند چند دقیقه‌ای پشت میزها بنشینند با هم حرف بزنند، کیک و نسکافه و آب میوه بخورند و بروند. اما این جا، در این روز و ساعت خاص، یک تفاوت عمده با دیگر کافه‌ها دارد. میز و صندلی‌های وسط را کنار هم قرار داده‌اند، تعدادی دور هم نشسته‌اند، یک نفر مشغول صحبت است و بقیه گوش می‌دهند. گاهی هم کسی، سوالی می‌پرسد و بحثی شروع می‌شود. دقیق‌تر که بشوی، می‌بینی جنس بحث‌ها متفاوت و مباحث بیشتر، علمی است. بله! درست آمده‌اید اینجا «کافه علم» است.

کافه علم چگونه متولد شد؟!

حتماً می‌پرسید ایده‌ی کافه‌ی علم از کجا آمده است. بر اساس مقاله‌ی جالبی که در سایت قاف (ghaaf.ir) منتشر شده، قهوه خانه‌هاي قديم در اصل جايي براي اجتماعات کوچک مردم بوده‌اند. در قرن شانزدهم بيشتر کشورهاي خاورميانه داراي قهوه خانه‌هاي پر رونقي بودند. در اين ميان مصر، ايران و عثماني جايگاه خاصي داشتند.

در حالی که در آن زمان در اروپا چنين مکان‌هايي وجود نداشت. اما چيزي که قهوه‌خانه‌ها را از غذاخوري‌هاي مرسوم و رستوران‌هاي اروپايي متمايز مي‌کرد محيط اجتماعي آنها ، کتاب خواندن، گفتگوهاي روزمره و ديد و بازديد در کنار صرف قهوه بود. فرهنگ شاهنامه‌خواني و حتي بازي‌هايي مثل شطرنج يادگار قهوه خانه‌هاي قزوين، تهران، قاهره و استانبول است. قهوه‌خانه‌هاي ايراني بيشتر به خاطر علاقه دربار صفوي به اين محيط رواج يافتند. اما بعد از آن، در زمان پهلوی، رونق اجتماعی خود را از دست دادند. 

از طرف دیگر، در ميانه قرن هجدهم و نوزدهم ميلادي که اروپاييان با شکست امپراطوري عثماني تازه با نوشيدني‌هاي تلخ مورد علاقه ترک ها آشنا مي‌شدند، شيفته طعم قهوه و محيط قهوه‌خانه‌ها شدند. اولين قهوه خانه‌هاي اروپايي در ونيز از روي الگوي ترک آن راه اندازي شد. چارلز دوم شخصا دستور احداث قهوه‌خانه‌ها را در بريتانيا صادر کرد و فرانسوي‌ها کافه‌هاي معروف پاريسي را طبق آنچه در مصر عثماني و ايران ديده بودند افتتاح کردند.

البته کافه‌هاي جوان پاريس ديگر مثل پدربزرگ‌هاي استانبولي خود محيط‌هاي چندان اجتماعي نبودند. اما به هر حال، بسياري از آنها پاتوق غير رسمي روشنفکران، هنرمندان، دانشمندان و نويسندگان بود. جوان‌هايي که در زمان انقلاب فرانسه روي ميز کافه ايستاده و سخنراني مي‌کردند، نقاشاني که توي کافه‌هاي و نيز پرتره مي‌کشيدند، گروه‌هاي محلي که در کافه هاي آکسفورد کتاب‌هاي شکسپير را روخواني مي‌کردند، دانشمنداني که بعدها در برکلي دانشحويان‌شان را در کافه‌هاي مشرف به خيابان درس مي‌دادند همه الگوهاي رشد يافته قهوه‌خانه‌هاي خاور ميانه بودند.

سالها بعد که ايرانيان اروپا را ديدند شيفته کافه‌هاي اروپايي شدند و در ميان سال‌هاي سلطنت پهلوي اين بار ما کافه‌ها را از اروپا به ايران آورديم. روشنفکران ما بار ديگر اين بار با خاطرات شيريني که از کافه‌هاي غرب با خود آورده بودند در کافه‌هاي مدرن جمع شدند. مثال بارز آن اتفاقي بود که در دهه سي و چهل در کافه نادري شکل گرفت.

کافه‌ها کم کم در ايران و ساير نقاط دنيا بيشتر از حالت خانه به فروشگاه تبديل شدند. ميزهاي رديفي قهوه خانه‌هاي اصفهان که باعث مي‌شد آدم‌ها در رديف‌هاي روبروي هم به راحتي با يکديگر گفتگو کنند و راهي که در ميان قهوه‌خانه جايي براي کتاب‌خواني و سخنراني فراهم کرده بود به ميزهاي گرد متعدد تبديل شدند. سال‌ها گذشت. آدم‌ها روي صندلي‌هاي لهستاني دور ميزهاي گرد طرح ايتاليايي، حرف زدن و کتاب خواندن را در ميان بوي قهوه و سيگار گم کردند. چاي وارد ايران شد.

ايراني‌ها از طعم چاي دم کرده خوش‌شان آمد. برگ‌هاي چاي جاي دانه‌هاي قهوه را گرفت. چاي‌خانه‌هاي سنتي پسر عموهاي از فرنگ برگشته‌ی خود را به شکل کافي‌شاپ‌هاي مدرن دوباره در کنار خود مي ديدند. اما چيزي که در اين ميان در راه رفت و برگشت فرنگ جا مانده بود فرهنگ اجتماعي قهوه خانه‌ها بود.

در اواخر دهه نود کساني در اروپا سعي کردند رونق اجتماعي علم و فرهنگ را از طريق استعداد ذاتي کافه‌ها احيا کنند. اروپاييان که قهوه خانه‌های (coffee House) زمان شکوفايي علم در اروپا را تجربه کرده بودند سعي کردند علم، فلسفه، رياضيات و هنر را به ميان کافه ها بازگردانند. در سال‌هاي آخر دهه نود جاهايي با عنوان کافه علم ( café scientifique)، کافه فلسفه (café philos) ، کافه ریاضیات (math café) و کافه هنر (Art café) در اروپا و آمريکا رواج يافت.

 کافه علم (Café scientific ) هم در سال 1998 در انگلستان به راه افتاد و پس از آن در فرانسه و آمريکا گسترش يافت. در عرض کمتر از 10 سال 180 کافه علم در دنيا راه اندازي شد. کافه علم جايي که مردم حين نوشيدن يک فنجان چاي يا قهوه يا هر چيز ديگري، در گفتگوهاي علمي شرکت مي‌کنند.

دانشمندان در کافه علم مستقيم با مردم و يکديگر حرف مي‌زنند. هدف گسترش دانش يا آموزش آن نيست بلکه کافه علم جايي براي آشنايي با فرايند علم و قرار گرفتن در جريان بحث و گفتگوي علمي است. شکل ساده و اجراي غير رسمي آن باعث شده اين برنامه بدون پشتيباني مادي خاص و بدون وجود يک سازمان حمايت کننده از انگلستان، فرانسه و امريکا تا ژاپن و سنگاپور گسترش بيابد.

البته ایده‌ی ساده کردن گفتگوهاي علمي در جريان زندگي روزمره آدم‌ها، نمونه‌های دیگری هم دارد. مانند کافه‌هایی (junior café) که در آن‌ها دانشجويان به ميان دانش آموزان دبيرستاني مي‌روند و از يافته‌ها و جريان‌هاي علم روز حرف مي‌زنند. برنامه مشابه اين را مدارس سازمان ملي پرورش استعدادهاي درخشان تحت عنوان «کارسوق» تجربه کرده است. کارسوق ها تجربه خوبي در به راه انداختن جريان‌هاي علمي در قالبي غير رسمي و اثربخش هستند. تجربه‌اي که مي تواند در کافه علم تکرار شود.

چگونه یک کافه علم راه بیندازیم؟!

اگر دوست دارید یک «کافه‌ علم» راه بیندازید، یا مشتاقید بدانید به چه نشستی، این لقب اطلاق می‌شود، باید به چند نکته توجه کنید از جمله این که؛

1.    اساس کافه علم، ماهیت غیررسمی آن است. شمايل کلي که مي‌توان براي آن ارائه داد، نسخه‌ي بزرگتر از حالتي‌ست که چند دوست صميمي پس از صرف شام با هم گفتگو مي‌کنند، به همان اندازه راحت، غير رسمي و کلي. بنابراين خيلي مهم است که محل اجرا تا حد امکان از يک محيط آموزشي رسمي فاصله داشته باشد و به خصوص بهتر است در  دانشگاه ، آمفي تئاتر يا سالن کنفرانس که حاضران بايد در رديف هايي منظم بنشينند برگزار نشود. مناسب ترين محل ترجيحاً يک کافه است،که شما در آن بتوانيد از جايي جدا از بخش اصلي کافه بعنوان محل گفتگو استفاده کنيد.

2.    طرز نشستن بايد دوستانه و غير رسمي باشد. نشستن در گروه‌هاي چند نفره دور يک ميز شرکت کنندگان را به صحبت و بحث با يکديگر ترغيب مي‌کند. لازم نيست سخنران جلوي همه بايستد.او مي تواند در يک گوشه يا يک طرف کافه بايستد يا اينکه اگر دوست داشت مي تواند به آرامي دور کافه قدم بزند.

3.    ما معمولاً جلسات را با سي يا چهل نفر تشکيل مي دهيم. اين باعث مي شود  افراد ساکت و منزوي احساس نکنند توي چشم هستند در عين حال  هرکس بخواهد فرصت صحبت کردن پيدا خواهد کرد.

4.    برنامه کافه علم  ما حدود دو ساعت طول مي کشد.ما در ساعت 8 شب شروع مي کنيم در نتيجه افراد مي توانند بعد از کار به خانه رفته و قبل از اينکه به کافه بيايند غذاي مختصري بخورند.
5.    می‌توانید از ويدئو وPC Projector  استفاده کنید. بنابراين سخنرانان مي توانند با استفاده از تصاوير و اسلايدها سخنراني بهتري داشته باشند. البته بعضی‌ها معتقدند تکنولوژي فاصله اي بين سخنران و شنونده ايجاد مي کند و در عوض، سادگي يک سخنراني روان و شيوا اجازه مي دهد ارتباط صميمي بيشتري بين سخنران وشنونده برقرار شود.

6.    روال جلسه‌های کافه علم معمولاً این گونه است: يک معارفه مختصر توسط مدیر جلسه، صحبت‌های سخنران جلسه که حدود 20 تا 25 دقیقه طول می‌کشد، چند دقیقه استراحت تا شرکت‌کنندگان بتوانند نوشیدنی سفارش بدهند و در آخر يک بحث  آزاد بین سخنران و حضار جلسه برای تبادل افکار و البته پرسش و پاسخ.

7.    جلسات یک مدیر جلسه دارند. وظیفه‌ی او، راه انداختن کل برنامه و اداره بحث هاست. در مورد نحوه‌ی کار کافه توضیح می‌دهد. سخنران ر امعرفی می‌کند و حضار ر ابه شرکت در بحث تشویق می‌نماید. همه‌ی اينها بايد به صورتي راحت و غير رسمي باشد.

8.    سخنرانان کافه علم، هزینه‌ای دریافت نمی‌کنند. هر شرکت‌کننده هم وظیفه دارد، موقع خروج از کافه، هزینه‌ی نوشیدنی که سفارش داده را تقبل کند. 

این‌ها اصول اولیه‌ای بودند که مبدعین «کافه علم» برای ایده‌شان تعریف کرده‌اند؛ ایده‌ای که حالا در سرتاسر دنیا طرفدارانی دارد و کافه‌های علم در شهرها و کشورهای مختلف دنیا، مخاطبان خود را پیدا کرده‌اند. اگر می‌خواهید ببینید این کافه‌ها در کدام شهرها و کشورها وجود دارند می‌توانید به سایت cafescientifique.org بروید و برنامه‌های کافه‌های علم سراسر دنیا را پیگیری کنید.

کافه علم اصفهان 


«از دانشگاه شروع شد. ما یک جمعی بودیم که در دوران دانشجویی در سطوح مختلف به کارهای پژوهشی مشغول بودیم.  ورود ما به دنیای پژوهش و بعد مدیریت جمع های کوچک پژوهشی ما را به مطالعه در زمینه توسعه علم و خود علم علاقمند کرده بود. جلساتی داشتیم در دانشگاه که بصورت منظم در مورد موضوعات مربوط به توسعه علم گفتگو می کردیم.

علاقه ای که در آن زمان در ما ایجاد شده بود ما را به این سمت برد که مطالعات خود را با دیگران به اشتراک بگذرایم و فکر می کردیم شاید اگر کسی بعد از ما خواست سراغ این موضوعات برود مسیر مطالعاتی روشن‌تری داشته باشد. خصوصا اینکه دریافته بودیم که اگر کسی به این موضوعات علاقمند باشد.

مجموعه مدونی در منابع فارسی در این زمینه در اختیار ندارد. ایده تشکیل یک جامعه مجازی یا شبکه‌ای از کسانی که به توسعه علم ایران فکر می کنند شروعش می شد یک نشریه الکترونیک باشد که شد! شاید اساسا به خاطر وجد ما بود از مطالعاتی که برایمان جذابیت داشت مثل اینکه شما یک فیلم جالب دیده باشید و بخواهید برای کسی تعریف کنید. نوشتن از مطالعات علم شاید حاصل هیجان ما از خواندن مطالبی در این زمینه بود!»

و این گونه بود که حدود چهار سال پیش، گروه «قاف» شکل گرفت. یک گروه هفت نفره‌ی دانشجویی متشکل از ایمان ادیبی، احسان خردمند، کیانوش کیهانیان، عمار حسن زاده، حسین قضاوی و کیاندخت کیهانیان که همه فارغ‌التحصیل یا دانشجوی پزشکی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان هستند و میلاد مهرآرام، دانشجوی مهندسی صنایع. این گروه، مجله‌ی الکترونیکی علمی «قاف» را «بیستم ماه‌های زوج» منتشر و هر چند وقت یک بار، جلسات «کافه علم» را برگزار می‌کنند.

در سایت قاف آمده:« قاف با همکاري کميته پژوهش‌هاي دانشجويان دانشکده پزشکي اصفهان قصد دارد شاخه  scientific café   در ايران را تحت عنوان کافه-علم به راه بياندازد. کافه علم در شروع کار شايد بيشتر محلي براي دور هم جمع شدن دانشجويان و دانشگاهيان باشد تا مردم عادي. اين رويکرد به اين خاطر است که شايد تقويت جامعه علمي کشور بيشتر از تقويت علم در جامعه کنوني ما در اولويت باشد.

به نظر مي‌رسد دانشگاهيان ما هنوز نياز به جايي دارند که در آن گفتگوي علمي را بياموزند و تا اين تجربه در ميان آنان رواج پيدا نکند، نيروي کافي براي اشاعه آن بين مردم عادي وجود نخواهد داشت. آنچه در ميان کتاب‌ها و سخنراني‌ها آموزش داده مي‌شود، دانستني‌هاست نه علم. علم يک روند کلي است. فرايندي که به جز در جريان خود آن انتقال نمي‌يابد. در عين حال توسعه علم نمي‌تواند صرفا مبتني بر حمايت دولت ادامه يابد. علم ماهيتاً فرهنگ است و نياز به حمايت جامعه دارد. کافه علم شايد بتواند جايگاه علم به عنوان يک رويه و فرهنگ را اول ميان دانشگاهيان و بعد ميان مردم عادي احيا کند.»

اولین جلسه کافه علم اصفهان که به آبان ماه 1386 برمی‌گردد با موضوع «جامعه شناسی علم» برگزار شد. بعد از آن، علم‌سنجی، علم و مدرنیسم ایرانی، شکل گیری دانشگاه‌های مدرن در ایران، سلول‌های بنیادی، بیوتکنولوژی در ایران، ترمیم آسیب‌های نخاعی، طب سنتی‌، انتشار مجلات در کشور‌های توسعه یافته و در حال توسعه، رابطه‌ی ذهن و بدن، شرایط امکان و امتناع علوم در ایران، فناوری اطلاعات در ستاره شناسی، معماری علم در ایران، مديريت نخبگان، انسان‌شناسي علم، نورون‌ها چگونه توجه مي‌كنند، كاربردي كردن تحقيقات علوم پايه و كاربرد سلول‌هاي بنيادي در اختلالات عملكرد اندوتليوم همه از جمله مباحثی بودند که در جلسات کافه علم با حضور متخصصان و پژوهشگران مورد بحث و بررسی قرار گرفتند.

و اما موضوع جدیدترین جلسه‌ی کافه‌ی علم  که چند روز پیش برگزار شد، « نانوتکنولوژی، مفاهیم و کاربردها» بود. در این جلسه، مهندس ایمان مرادی درباره‌ی مفهوم نانو تکنولوژی، فواید آن و کاربردهای مختلفی که برای آن تعریف شده، صحبت کرد و سپس نوبت به حضار رسید تا با سوالاتشان بحث را داغ کنند.

از بچه‌های قاف می‌پرسم اگر کسی بخواهد کاری مشابه فعالیت شما، در شهر دیگری یا در اصفهان، شروع کند، چه پیشنهادها و توصیه‌هایی برای او دارید؟

می‌گویند:« ما یک مسیر تکامل را طی کردیم که حالا تازه اولش هستیم! این تجربه‌ها شاید راه را طولانی کند اما برای افزایش کیفیت قدم‌های بعدی لازم هستند. در مورد بعضی مسایل باید تحقیق کنیم از چیزهای خیلی کوچک مثل اینکه چه مکانی برای کافه علم مناسب است یا چه ابزارهایی برای اطلاع رسانی داریم تا اینکه سیر موضوعات در یک مجله اینترنتی با موضوع توسعه علم باید چطور باشد و مقالات باید چطور تهیه شده و به چه موضوعاتی بپردازند. چطور شبکه خود را در جامعه مجازی و بین پژوهشگران گسترش دهید. چطور با نویسندگان غیرحرفه‌ای و جمع‌های دانشجویی می‌توان کارهای طولانی مدت و با کیفیت علمی  انجام داد.

اینکه با امکانات و همکاران موجود حداکثر تعداد مقالاتی که در سال می‌شود منتشر کرد چقدر است. اینکه چطور باید گروه‌های هدف خوانندگان را پیدا کرد و برای سطوح مختلف آنها حرف‌های مختلف زد. چه کسی برای یک کافه علم خوب، مناسب است و چطور در ایران باید این جلسات را برگزار و اداره کرد. چه موضوعاتی در ایران در زمینه مطالعات علم جایگاه خوبی برای بسط و توسعه دارد. باید بدانیم کافه‌های شهر هر کدام کجا قرار دارند و هات‌چاکلت کجا از همه بهتر است! چای کجا ارزانتر و با صرفه‌تر است. اینکه شبکه‌های علمی اصلا شاید با یک چای خوب که در زمان و مکان مناسب جلوی شما و یک آدم خوب و مناسب قرار گرفته است شکل بگیرند!»

به هر حال می‌توان گفت جلساتی مانند «کافه علم» برای آنها که به مباحث علمی علاقمند ولی در عین حال، از سمینارها و کلاس‌های درس با متدهای قدیمی و کسل‌کننده، گریزان هستند، می‌تواند یک تجربه‌ی متفاوت، دوست‌داشتنی و پربار باشد.

نویسنده: نفیسه حاجاتی
عنوان متن تبلیغات
© نون‌ح‌‌‌