روزنامه اصفهان زیبا،شماره صد، دوشنبه،7اسفند1385،صفحه 5(صفحه جوان)
ستون جوان شهر
روز "زن"
این هفته، مناسبتهای جالبی هست. روز احسان و نیکوکاری که امروز است، روز درختکاری که فرداست و روز جهانی زن، 8 مارس، پنجشنبه.
درمورد روز احسان و نیکوکاری که خُب مطلب زیادی نمیشود گفت! فقط شاید بهتر باشد به مناسبت این روز، با شجاعت تمام روبهروی برخیها بایستیم و فریاد بزنیم:« مارا به خیر تو امید نیست، شر مرسان» لطفاً!
امادر موردروز جهانی زن، 8 مارس روز مهمیست، این درست که ما خودمان، "روز زن" داریم که خاستگاه بسیار زیبایی هم دارد و جشنی است برای بزرگداشت یک "اَبَر زن"تاریخ دینی ما ولی اگر دقت کنید، این روز بیشتر "روز گرامیداشت مادر" است، در این روز همه ما سعی میکنیم به مادرانمان بگوییم که از زحمات بیدریغشان بینهایت سپاسگزاریم اما کسی به نفس بزرگداشت "روز زن " دقت نمیکند و "زن" تحت شعاع یکی از خصایص بالقوه اش،"مادر بودن"، قرار میگیرد. اما 8 مارس روزیست برای بزگداشت جنس "زن". زنان در این روز سعی میکنند به همه کسانی که زن را جنس دوم میدانند، بفهمانند که زن، "ضعیفه"و "ماشین رختشویی - جوجه کشی" نیست. سعی می کنند فریاد بزنند که جامعهی "نسوان" را "نصفان" تلفظ نکنید! و...
روز منع درخت کَنی!
فردا روز درختکاری است. در اینترنت به دنبال اخبار مربوط به "درخت" میگردم...«قطع درختان پارک ملی گلستان»، «قطع درختان پارک جنگلی لویزان»، «قطع درختان کهنسال چهارباغ»، «آتشسوزی در جنگل»، «وبلاگ گریوان: گریه باید کرد در مرگ درختان... یک روزی وقتی از جنگلهای شمال میگذشتم، با خود گفتم آیا در خلق آثار جدید، توان ایجاد واحدهای کوچکی ازاین مناظر را دردیگر نقاط کشور داریم؟ شاید بتوانیم در مناطقی از کشور فضاهای سبز وجنگل دستکاشت داشتهباشیم. از آن روز بیش از بیست سال میگذرد، زهی خیال باطل، نهتنها توان چنین کارهایی را نداشتیم، بلکه نعمتهای خدا دادی ومیراث گذشتگان خویش را بدست خود به باد فنا دادیم... متولیان جنگل ،خود، صدها درخت را نشان کردهاند تا قطع کنند. هر بهانهای که داشتهباشند قطع درخت را نمیتوان توجیه کرد و ما جز گریه و خوندل نمیتوانیم. آنها اینگونه به استقبال روز درخت کاری میروند. ما چگونه ؟»...
فردا احتمالاً اخبار را که ببینید، گزارش میشود که فلان مسئول، به مناسبت روز درختکاری یک اصله نهال کاشت، خانوادهها با همکاری شهرداری نهال کاشتند،اما...
میخواهید نهال بکارید؟! بیزحمت همان درختها را قطع نکنید، نهالکاری پیشکش!
ما همینجا پیشنهاد میکنیم نام این روز را از "روز درختکاری" به "روز مبارزه با درخت کَنی( قطع درختان)" تغییر دهند، که بسی مفیدتراست!
فیلترنت!
در خبرها آمده که« يك مرد جوان ٢٦ سالهي چيني پس از يك دوره بازي آنلاين كهتقريبا هفت روز متوالي ادامه داشت، جان خود را از دست داد.» و در ادامه این نکته آمده که این «روزها، كشور چين شاهد رشد نگران كنندهي شمار نوجوانان و جواناني است كه در سالهاي اخير به اينترنت اعتياد پيدا كردهاند و در حدود ٦/٢ ميليون نفر كه ١٣درصد از ٢٠ ميليون كاربران اينترنت زير ١٨ سال این کشور هستند، به عنوان معتاد اينترنتي ردهبندي شدهاند.»
اگر یادتان باشد، هفته پیش(و ایضاً هفتههای پیش!) درمورد سرعت هندلی اینترنت صحبت کردیم. خُب همینجا اعلام میکنیم که از مسئولین محترمی که هفته پیش ازایشان گله کردهبودیم، معذرت خواهی کرده، عرض میکنیم که: شما چه قدر به فکر جوانان ملت هستید ولی متاسفانه این جوانان ناآگاه (خودمان را عرض کردیم البته!) متوجه این توجه عمیق شما نیستند. ببینید، اصلاً در این مملکت که این همه جوان دارد، ما تا به حال از این جور خبرها شنیدهایم؟! خُب معلوم است که نه! چون با لطف مسئولان امر، به جز افرادی که شغلهای مرتبط با اینترنت دارند و عدهی معدودی ملقب به "بچه پولدار"، که از تکنولوژی هایی مانند "ADSL"و یا "ISDN" استفاده میکنند بقیه، مجالی برای این کارها نمییابند. خودِ ما، یک کلیک میکنیم، سپس خیره میشویم به مانیتور و دعا میکنیم تا این کارتمان تمام نشده، سایت مذکور باز شود، پس از این که سایت مذکور با سلام و صلوات، هویدا گشت، یدر حالی که دود از سرمان بلند میشود، یک جملهی محترمانه روی صفحه مشاهده می کنیم:«مشترک گرامی، دسترسی به این سایت امکان پذیر نمیباشد»!!
نتیجه اخلاقی ماجرا:1-اگر مسئولان چینی هم به فکر جوانان مملکتشان بودند، این همه از این خبرها نداشتند!
2-اگر،اینترنت dial upای آن جوان نگونبخت، نیز صد بار وسط بازی، DC میشد، که دیگر نمیتوانست تمام تعطیلات عیدشان را پای اینترنت بگذراند و بعد هم فاتحه!
3-اصلاً اگر آن سایت لعنتی فیلتر شده بود(فرض استقرا:چیزی به نام فیلتر شکن در چین اختراع نشده!) حداقل آن جوان، حالا زنده بود!
اصلاً این IT مگرچیست؟!
ببخشید! میدانم که این صفحه، "صفحهی جوان" است نه IT و اینها، ولی خُب چه کار کنم که این خبرهای مربوط به اینترنت و آیتی دست از سر ما برنمیدارند و هرچه خبر جذاب و خوراک برای این ستون "جوان شهر"پیدا میکنم مربوط به این مقوله است!
حالا این خبر خوش را داشته باشید:« كميسيون تلفيق مجلس شوراي اسلامي در لايحهي پيشنهادي بودجهي سال 86 در مصوبات بودجهي وزارت ارتباطات و فنآوري اطلاعات بخشي را براي بودجهي IT در نظر نگرفته است.»
خُب حق هم دارند بنده خدا ها! مگر این "آی تی" اصلاً چی هست؟! به جز این که جوان های مردم را "معتاد" و "چشم و گوش باز" و "منحرف" میکند! اصلاً این آیتی مگر همان "گلد کوئست"و "چت"و"هک"و"بازی"و چند تا سایت غیراخلاقی بیشتر است؟!
خُب بیخود پول مردم را بگذارند برای این "مثلاً" صنعت که چی؟! صنعت میخواهید همان کشاورزی و صنایع دیگری که خودمان داریم را بچسبید، اینها نه از بلاد کفر آمدهاند نه جوانها را میکُشند(مراجعه شود به مطلب قبل)نه این همه لغات سخت و خارجی دارند!
اما اجازه بدهید جدای از شوخی، یک مطلب مهم را اینجا اضافه کنم. چندی پیش با یک صاحب نظر در مسائل ITصحبت میکردم، او تاکید میکرد که : «دولت باید از صنعت ITکشور حمایت کند و زیرساختهای آن را ایجاد نماید، چون طبق برآوردها، برای ایجاد فرصت شغلی در بخش تولید، حداقل 20 میلیون تومان، در بخش خدمان، 15 میلیون و در صنعت کشاورزی حداقل 7 میلیون تومان نیاز است در حالی که برای ایجاد فرصت شغلی در بخش IT این مبلغ فقط 5 میلیون تومان است در ضمن، شاید ما نتوانیم به راحتی در بخشهای تولیدی، خدماتی یا کشاورزی با کشورهای صنعتی رقابت کنیم ولی در بخش IT، در صورت فراهم آمدن زیر ساختها و تربیت نیروهای متخصص که در این زمینه به صورت صحیح و متناسب با نیاز بازار ، آموزش دیده باشند امکان رقابت فراهم می شود.» و این را هم درنظر داشته باشید که در کشور ما جوانان با استعداد و تحصیلکرده فراوانی وجود دارند، در عین حال که همیشه با معضل بیکاری دست و پنجه نرم کردهایم و با پدیدههایی مانند فرار مغزها روبه رو بوده و هستیم.


