روزنامه اصفهان زیبا
زمان انتشار: یکشنبه ۳۱ اردیبهشت ماه ۱۳۹۱
روزنامه اصفهان زیبا، شماره 1۵۳۶، صفحه هنر و ادبیات، صفحه ۷، لینک گزارش در سایت روزنامه، شماره ۵۹،pdfمطلب
گزارشی از نمایشگاه مرتضی نعمتالهی با حضور سرکنسول روسیه
درخت دوستی اصفهان به سن پترزبورگ میرسد؟!

باید از ابتدا شروع کنی، آرام آرام چرخ بزنی دور هر کدام. از زوایای مختلف نگاه کنی، سایهها را درک کنی و بعد برسی به بعدی. باید از اول شروع کنی، پا به پای ریتم منحنیهای سفید جلو بیایی تا بتوانی زندگی را در حجمهای جدیدترین نمایشگاه مرتضی نعمتالهی درک کنی. و خب در افتتاحیه و اختتامیه نمایشگاه، کم نبودند مخاطبانی که آمده بودند راز و رمزهای این منحنیهای سفید را کشف کنند.
به تماشای سادگی بعد از پختگی
در افتتاحیه نمایشگاه، هنرمندان مختلف حضور دارند. پروین اریسیان، هنرمند نقاش و مدرس مبانی هنر، درباره کارها میگوید:« یک حجم را میبینیم که تکرار شده اما این تکرار اصلا اذیت نمیکند. و خب باید تاکید کنم که هیچ نقص یا کمبودی در این حجمها نمیبینم. این مجموعه نه تنها حاصل زیست که دستاورد فنی، تکنیکی و حسی یک عمر تجربه هنرمند است.»
با یک مجموعه و یک تفکر که در قالب 6 اثر ارائه شدهاند، مواجهیم؛ حجمهای روی پایههای سفید و نور کمی که برای دیدن هر جفتحجم کفایت میکند. نعمتالهی تاکید میکند که دوست نداشته رسانه دیگر را وارد کار کند. پایهها، سفیدند و عنوان یا شماره روی هیچ کدام نیست چون هنرمند احساس میکند این مجموعه، به خودی خود کامل است؛ حاصل یک عمر تجربه. حجمهایی که امروزِ هنرمند هستند.
احسان تحویلیان، هنرمند عکاس، عنوان «سادگی بعد از پختگی» را برای این نمایشگاه به کار میبرد و میگوید: «نمایشگاه استاد نعمتاللهی نوعی حجم/چیدمان بود که فقط در اوج تجربه و پختگی یک هنرمند بروز پیدا میکند. برخورد پست مدرن هنرمند با اثر مدرن خود. یعنی هنرمند به ساحتی از هنر میرسد که میتواند از کار و سَبک خود فاصله و آن را چون ماده خامی در نظر بگیرد و روایتی بینامتنی از کارش ارائه دهد. اینگونه است که مخاطبی که با کارهای ایشان آشنا بوده و همیشه برخورد مدرن و مجسمهسازانه استاد را در کارهایش میجسته، این بار نمیتواند به درستی با آثار این نمایشگاه ارتباط برقرار کند.»
هنر اصفهان، هنر واقعی است
اختتامیه نمایشگاه، یک میهمان ویژه دارد؛ علی مصطفی بیلی سر کنسول روسیه در اصفهان. بیلی که در روسیه دکترای زبان و ادبیات فارسی خوانده و به هنر علاقه فراونی دارد، در توصیف این نمایشگاه سه کلمه: زندگی، آفتاب و عشق را بیان میکند و میگوید: «اینجا آثار یک هنرمند واقعی را دیدم. این آثار نباید تعریف بشوند. باید حس کنید. به طور کلی باید احساسی به وجود بیاید. اگر این احساس به وجود آمد، یعنی هنرمند به هدفش رسیده. یعنی اثرگذار بوده. این مجموعه، یک داستانی را تعریف میکند؛ یک داستان فلسفی که باید حس کرد. نه فقط در این مجموعه که در تمام آثارشان، زندگی، وجود، قلب و فلسفهشان هست.»
مصطفی بیلی که فارسی را به خوبی صحبت میکند، ادامه میدهد:« مثلا من مطمئن هستم که استاد میتوانستند یک اسب یا گاو درست کنند. ولی این حجمها را درست کردهاند. من البته گاو هم نمیتوانم درست کنم چون مجسمهساز نیستم. متاسفانه. خیلی دلم هم میخواهد ولی نمیتوانم. اما خب هر مجسمهساز عادی میتواند گاو درست کند. اما حجمهایی که استاد درست کردهاند، چیزی هستند که باید فهمید. حس کرد.»
سرکنسول روسیه که دکترای زبان و ادبیات فارسی دارد، هنر را پلی بین دو ملت میداند، از برپایی هفته فرهنگ اصفهان در سنپترزبورگ خبر میدهد و میگوید: «سن پترزبورگ مرکز فرهنگ روسیه است. من خیلی آرزو دارم که آثار نقاشان اصفهان و آثار استادان صنایع دستی اصفهان، مورد علاقه مردم روسیه قرار بگیرد. خیلی دلم میخواهد و من مطمئنم که همینطور خواهد بود. چون باز هم میگویم که هنر زبان مشترک و هنر اصفهان، هنر واقعی است؛ هم صنایع دستی و هم هنر معاصر. من میخواهم که مردم سن پترزبورگ، روسیه و حتی کشورهای دیگر، چون سن پترزبورگ ساکنان خارجی زیادی دارد، مخصوصاً با هنر معاصر هنرمندان ایرانی آشنا شوند. چون هنر صنایع دستی اصفهان را همه میشناسند اما هنر معاصر را کمتر میشناسند و این خیلی مهم است که با هنر معاصر ایران هم آشنا شوند.»
از یک حجم

مرتضی نعمتالهی، دیپلم مجسمهسازی را سال 1345 از هنرستان هنرهای زیبای اصفهان گرفت. بعد دوره لیسانس مجسمه سازی دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران را تمام کرد. مدتی، در تلویزیون ملی ایران، کار طراحی صحنه انجام داد و بعد به پاریس رفت تا دوره فوق لیسانس زیباییشناسی هنرهای اسلامی را در دانشگاه سوربن بگذراند اما چیزی به پایان دوره نمانده بود که درس را رها کرد و به ایران برگشت. با این وجود، حالا معتقد است که انتخاب درستی کرده و خوشحال است که تمام این سالها کاری را که به آن عشق میورزیده، انجام داده.
نعمتالهی که فعالیت هنری را با آموختن طراحی نزد حاج مصورالملک شروع کرده و بعد جذب دنیای مجسمهسازی شده، درباره ایده اولیه مجموعه آثار نمایشگاه جدیدش میگوید: «کاری بود که چند سال پیش ساخته شد و الان هم آن مجسمه جزو مجموعههای موزه هنرهای معاصر شده. ولی من در آتلیهام، با این حجم، زیستی را داشتم و به مرور دیدم، این حجم وقتی در فضا تغییر میکند، بیان تازهای پیدا میکند. من این کار را کردم و به من شور ادامه داد. همین طور ادامه دادم تا یک مجموعه به وجود آمد. بعد دیدم اگر دو تا بشود، چه قدر این فرم ظرفیت دارد. بعد با ترکیب این دو در فضا از زوایای مختلف کار کردم. تعداد زیادی کار مستقل با یک فرم به وجود آمد. برای این که پتانسل این فرم به قدری بود که در هر وضعیت میتوانست حس و درک تازهای به من بدهد. آماده شدن این مجموعه مصادف شد با برگزاری این نمایشگاه. میخواستم کارهای دیگری را بگذارم ولی این مجموعه را مقدم و جاافتادهتر و پختهتر دیدم برای همین این کارها را در نمایشگاه گذاشتم.»
کافی است چند ساعت در نمایشگاه قدم بزنید، از صحبتهای مخاطبان با هنرمند، میبینید که کارها با استقبال مخاطبان رو به رو شدهاند؛ چیزی که نعمتالهی انتظارش را نداشته و میگوید: «انتظار نداشتم دیگران بپذیرند ولی خوشبختانه همان شعفی را که من با این کارها در این سه سال تجربه کردم، در عادیترین و عامیترین مخاطب هم دیدم. این حس انسانی، شیرینی زندگی و ارزش حیات را در مخاطبان دیدم.»
مرتضی نعمتالهی در این سالها کارهای زیادی انجام داده. از حجمهای شبیه نمایشگاه جدیدش بگیرید تا مجسمههای با کارکرد شهری. مجسمه شیخ بهایی، حجم انتزاعی کنار پل فردوسی و چندین مجسمه دیگر، همه، از جمله کارهای او هستند. مدتی پیش هم مجسمهای به نام «درخت دوستی» به سفارش شهرداری اصفهان و برای گرامیداشت خواهرخواندگی اصفهان و سنپترزبورگ ساخته است. او میگوید: «درخت دوستی در یک مراسم رسمی توسط شهردار به فرماندار سن پترزبورگ هدیه شده اما نمیدانم به چه دلایلی هنوز در اصفهان است و فرستاده نشده. خیلی دلم میخواست که این مجسمه در شهر و فضایی که برایش در نظر گرفته شده، نصب شود. مخصوصاً که امروز شنیدم قرار است در شهر بزرگ، توریستی و بااهمیت سن پترزبورگ مراسمی برای گرامیداشت فرهنگ و هنر اصفهان برگزار شود و چه قدر خوب بود که این مجسمه میتوانست به عنوان نشانه خواهرخواندگی و نماینده هنر معاصر اصفهان، در روسیه قرار بگیرد. به هر حال، این کاری است که انجام شده پس چه قدر خوب است که به سرانجام هم برسد.»