روزنامه اصفهان زیبا
زمان انتشار: یکشنبه 08 اسفند ماه 1389
آدرس: روزنامه اصفهان زیبا (+)، شماره 1206، صفحه هنر و ادبیات، صفحه هفت، شماره یازدهم

گفت و گو با سوگل و بشرا آزیدهاک
نقاشی روی حریر و ابریشم؛ نقوش سنتی به سبک امروزی
دو هنرمند با یک امضا

از قدیم صحبت بر سر این بوده که ما ایرانی‌ها، در کارهای گروهی ضعیف هستیم. اما خب تجربه‌ی کار گروهی هم آن‌قدر جذاب هست که همه‌مان در برهه‌هایی بخواهیم مزه‌اش را بچشیم.

این روزها، خبر کارهای گروهی زیاد به گوش‌مان می‌رسد. مثلاً به تازگی رمانی به نام «علائم حیاتی یک زن» به قلم مشترک سه نویسنده‌ی زن، منتشر شده و با استقبال مخاطبان هم رو به رو بوده است. در همین راستا، این هفته دو هنرمند آثار مشترک یک امضایی‌شان را به خانه نقش آورده‌اند. سوگل و بشرا آزیدهاک (+) دخترخاله‌هایی که تابلوهای زیبایی از نقاشی روی حریر و ابریشم خلق کرده‌اند و مخاطبان تا چهارشنبه، 11 اسفند ماه فرصت دارند که با مراجعه به گالری خانه نقش، واقع در بیشه حبیب، این نقاشی‌ها را ببینند.

در حاشیه‌ی آئین گشایش این نمایشگاه که جمعه، 6 اسفندماه برگزار شد، به سراغ این دو هنرمند رفتم تا درباره‌ی تجربه‌ی کار مشترک و نمایشگاه جدیدشان با هم گپ بزنیم.

سوگل آزیدهاک متولد 1366 و فارغ التحصیل گرافیک از دانشکده هنر دانشگاه علم و صنعت تهران است. بشرا آزیدهاک متولد 1365 فارغ التحصیل هنرستان هنرهای زیبای اصفهان است و فوق دیپلم فرش از دانشگاه شهید فارسی دارد. حالا این دو دخترخاله تجربیاتشان را در زمینه نقاشی روی حریر و ابریشم باهم ترکیب کرده‌اند و حاصلش را برای مخاطبان به نمایش گذاشته‌اند. 

کمی در مورد نمایشگاه‌تان صحبت کنیم.

کارها نقوش سنتی ایرانی هستند که روی ابریشم و حریر اجرا شده‌اند. یک سری هم کار باتیک سنتی با رنگ اکریلیک پارچه و دورگیر هست.

ما نمایشگاه‌های دو یا چند نفره‌ی زیادی دیده‌ایم که در آن‌ها هر بخش از نمایشگاه به آثار یک هنرمند اختصاص داشته اما ویژگی نمایشگاه شما این بود که کارها به صورت مشترک تولید شده‌اند و یک امضا دارند. این تجربه‌ی کار مشترک چه طور بود؟ بحث و دعوا هم می‌کردید؟!

اول این طور بود که مثلاً من طرح می‌زدم، بشرا اجرا می‌کرد یا برعکس. با هم مشورت می‌کردیم و اجرا می‌کردیم. بله. بحث و دعوا هم داشتیم. ولی به توافق می‌رسیدیم. اوایل خیلی بحث می‌کردیم ولی بعد اعتمادمان به هم زیاد شد و خیلی بهتر پیش رفت.

اصلاً چرا تصمیم گرفتید با هم انجام بدهید. چه ویزگی در کار هر دو بود که باعت این تلفیق شد؟

من مثلاً در رنگ کردن همیشه کارهای بشرا را دیده بودم و از نحوه‌ و سبک رنگ کردنش خوشم می‌آمد. او هم شاید از طرح زدن من خوشش می‌آمد. به هم اعتماد کردیم. هم فکری می‌کردیم و طرح می‌زدیم. 

الان از کار راضی هستید؟ به همین سبک کار را ادامه می‌دهید؟!

بله از کار راضی هستیم ولی این کار برای یک بار تجربه کردن خوب است. نه این که با هم مشکلی داشته باشیم که نخواهیم باز هم ادامه بدهیم. ولی خوب است که آدم یک بار در زندگیش این تجربه را داشته باشد. ببیند می‌تواند با کسی دیگر کار کند و نظر او را قبول کند. این کار فوق العاده‌ای بود اما تجربه‌ی کار شخصی با امضای شخصی برای تجربه کاری آدم، خیلی بهتر است.

اگر بخواهید برای کسانی که هنوز نمایشگاه‌تان را ندیده‌اند، توصیفی ارائه بدهید، چه می‌گویید؟

از در که می‌آیید تو، می‌بینید که کارها خیلی با محیط هماهنگی دارند. کارها سنتی هستند. رنگ‌ها و نقش‌های سنتی ایرانی که با فضای این گالری هماهنگ است. نمی‌توانم بگویم نقوش کاملاً کپی بوده‌اند یا کامل از خودمان بوده‌اند. می‌شود گفت طرح‌هایمان برگرفته از نقش‌های سنتی ایرانی بوده.

کارها تلفیقی از هنر نقوش سنتی و گرافیکی به سبک امروزی بوده و به سلیقه‌ی امروزی‌ها می‌خورد. چون همه‌مان کارهای سنتی را دوست داریم ولی نه به آن سبک قدیمی‌اش. دوست داریم به خانه‌های امروز و سبک زندگی‌هایمان بیایند. و ما سعی کردیم نقوش و رنگ‌آمیزی سنتی را به سبکی امروزی ارائه کنیم. 

امروز روز اول نمایشگاه‌تان بود. مخاطبان چه می‌گفتند؟ چه انتقاداتی در مورد کارها مطرح کردند؟

استقبال خیلی بود. چند نفر گفتند که کارها نظم خاصی دارد اما بهتر است که این همه منظم نباشند. بعضی‌ها هم گفتند وقتی کلاژ استفاده می‌کنید، نقش هم رویش بیاورید و خب به نظرمان این‌ها انتقادات خوبی بودند. 

نمایشگاه بعدی‌تان چه موضوعی خواهد داشت؟!

سوگل: من دوست دارم نمایشگاه پوستر یا عکاسی برگزار کنم.
بشرا: من کارهای نقاشی روی پارچه یا نقاشی‌های سرامیکم را به نمایشگاه می‌آورم.

نویسنده: نفیسه حاجاتی
عنوان متن تبلیغات
© نون‌ح‌‌‌