یکشنبه نوزدهم دی ۱۳۸۹ 22:37

اصفهان زیبا- گفت و گو با رضا نوربختیار

روزنامه اصفهان زیبا
زمان انتشار: شنبه 19 دی ماه 1389
آدرس: روزنامه اصفهان زیبا، شماره 1168، صفحه هنر و ادبیات، صفحه هفت، شماره چهار

گفت و گو با رضانور بختیار، عکاس

عکاسی کیفیت زندگی‌ام را بالا برده است


گاهی فقط یک کلمه است. گاهی یک جمله. بعضی مواقع خوب که نگاه کنی، یک داستان کوتاه است و یا حتی یک رمان. عکس؛ این کلمه‌ی کوچک سه حرفی را می‌شود گاهی شعر و داستان و حتی رمان به حساب آورد. عکس‌ها دنیای جالبی دارند و عکاس‌ها هم! این هفته در صفحه‌ی هنر و ادبیات، به سراغ عکاسی رفته‌‎ایم که یک هفته هنردوستان اصفهانی را به دیدار بخشی از تجارب 50 ساله‌اش در زمینه‌ی عکاسی، دعوت کرده بود.

رضانور بختیار، 25 دی ماه 1320 در اصفهان متولد شد. دوران متوسطه را در دبیرستان سعدی به پایان رساند. به انگلستان رفت و در رشته‌ی عکاسی از کالج چاپ و هنرهای گرافیک لندن فارغ التحصیل شد. بختیار در سال 1345 به ایران بازگشت و به عکاسی حرفه‌ای، همکاری با نشریات متعدد در زمینه عکاسی و تدریس پرداخت.

دوستداران هنر عکاسی تا به حال تالیفات، ترجمه‌ها و نمایشگاه‌های مختلفی از این هنرمند عکاس دیده‌اند. این بار هم رضانور بختیار بیست و پنج عدد از آثارش را به «خانه نقش» آورد و علاقمندان عکاسی، از جمعه 10 دی ماه تا چهارشنبه 15ام دی ماه توانستند عکس‌های او را با موضوع طبیعت ببینند.

آئین گشایش نمایشگاه که صبح جمعه برگزار شد، شلوغ‌تر از آن بود که بتوانم با استاد رضانور بختیار صحبت کنم. برای همین تصمیم گرفتم گشتی در نمایشگاه بزنم و دیده‌های تصویر شده او را با دقت ببینم. عصر شنبه، اما فرصت مناسبی بود برای صحبتی کوتاه با آقای عکاس.

- شما حدود 50 سال پیش عکاسی را شروع کردید. از آن زمان تا به حال این هنر تغییرات زیادی داشته. این تغییرات را چه طور می‌بینید؟

البته به نظر من حرفه عکاسی تغییری نکرده. تکنولوژی تغییر کرده. مثل این که یک زمانی بشر اولیه با مواد ساده‌ای نقاشی می‌کرد. بعد کم کم رنگ را اختراع کرد و قلمو ساختند. اول رنگ را خود نقاش می‌ساخت بعد شرکت‌هایی آمدند که رنگ را می‌ساختند و همین طور پیشرفت کرد. عکاسی هم ادامه ی نقاشی بود که با تکنولوژی قرن نوزدهم با مواد شیمیایی ثبت می‌شد و حالا به صورت دیجیتال با امکانات الکترومگنتیک انجام می‌شود. ابزار تا حدی عوض شده ولی کل قضیه عوض نشده است.

- یکی از همین تغییرات، به وجود آمدن مبحث عکاسی دیجیتال است. این گذار از عکاسی آنالوگ به دیجیتال، برای شما که با آنالوگ شروع کرده‌اید و حالا عکاسی دیجیتال کار می‌کنید، چه طور بود؟

اول، یک مقداری مقاومت کردم. خیلی از عکاس‌ها هم این مقاومت را کردند حتی هنوز هم عکاس‌هایی در انگلستان، کانادا و آمریکا هستند که  آنالوگ کار می‌کنند.

- اصلاً عکاسی دیجیتال را چه طور می‌بینید؟ به هنر عکاسی ضربه زده یا باعث ارتقا شده؟


عکاسی دیجیتال کمک کرد. ببینید، عکاسی سه دوره را تجربه کرده. زمانی که اختراع شد. برادران فرانسوی نپس عکاسی را اختراع کردند. البته  همزمان در انگلستان و آمریکا هم افراد دیگری بودند ولی به اسم آنها ثبت شده. منتها آن زمان ابزاری بود که باید همه کار را خودت می‌کردی، فیلم را خودت می‌ساختی. مواد حساس را درست می‌کردی و غیره.

دوربین عکاسی آن زمان خیلی ساده بود. برای همان کمرآبسکوارها ( camera obscura ) که نقاش ها هم استفاده می‌کردند عدسی گذاشتند و در فاصله کانون عدسی یک شیشه‌ای را که باید حساس می‌کردید و عکس می‌گرفتید. خب این هم گران بود و هم سخت و باید شما یک سری اطلاعات اولیه فنی می‌داشتید.

این دوران را گذراند تا شروع قرن بیستم. این داستان از 1820 تا 1900 است. در آن زمان یک آمریکایی به نام جرج ایسمن پیدا شد که او آمد و فیلم عکاسی ساخت. دیگر احتیاجی نبود که شیشه را حساس کنید. کارخانه کداک مال اوست. و قوطی‌هایی به نام دوربین جعبه‌ای (box camera) درست کرد. تبلیغش هم این بود که «شما شاتر/ دکمه را فشار بدهید بقیه کار را ما انجام می‌دهیم.» این باعث شد تعداد بیشتری به جمع عکاسان اضافه شوند و دیگر فقط نخبگان و عشاق عکاسی به سمت این کار نروند. یک سری آدم‌های طبقه‌ی میانی جامعه هم به این کار مشغول شدند. تا دهه‌ی 90 که عکاسی دیجیتال به وجود آمد و تاریکخانه‌ها هم دیگر از رونق افتادند.

- این نمایشگاه‌تان فقط به طبیعت اختصاص دارد. علاقه‌ی ویژه‌ای به طبیعت دارید؟

نه. من تا به حال نمایشگاه‌های زیادی با موضوعات مختلف گذاشته‌ام مثلاً راجع به معماری ایران، معماری اصفهان، درهای خانه‌های کاشان و... هر کدام راجع به چیزی بودند. من پرتره را هم خیلی دوست دارم. از خیلی از آدم‌ها در شغل‌های مختلف، پرتره‌ گرفته‌ام. عکاسی را به طور کلی دوست دارم.

با توجه به این که قبلاً در دانشگاه و الان در آموزشگاه خودتان عکاسی را تدریس می‌کنید، به نظرتان بهترین راه آموزش عکاسی چیست؟

باید علاقه داشته باشید و یک مقداری هم استعداد. بقیه‌اش دیگر حل است!

در مورد روش آموزش نظرتان چیست؟

متاسفانه ما در زمینه‌ی آموزش عکاسی در دانشگاه‌ها مشکل داریم. نمونه‌اش را دیده‌اید. بعد از 8 ترم بچه‌هایی از دانشگاه بیرون می‌آیند که عکاسی بلد نیستند. اما الان ما در آموزشگاه اول دیدن را به دانشجویان آموزش می‌دهیم و بعد تکنیک ثبت یک لحظه را. این خیلی بهتر است.

به طور کلی، عکاسی چه تاثیری در زندگی شما داشته است؟

هر هنری می‌تواند زندگی آدم‌ها را مطبوع‌تر و جالب‌تر کند. الان ببینید، خیلی‌ها بعد از دیدن همین عکس‌هایی که به دیوارهای اینجا هست، از من می‌پرسیدند چه طوری این‌ها را دیدی؟! خب من این طوری می‌توانم نگاه کنم. همین آقای جوانی که اینجا بود و فیلمساز بود، می‌گفت فکر نمی‌کردم شما این عکس‌ها را گرفته باشید. آدم جوان‌تری باید این عکس‌ها را گرفته باشد! در کل، عکاسی کیفیت زندگی من را بالا برده است. من به چیزهای ریزی دقت می‍کنم و از دیدنشان لذت می‌برم که شاید خیلی‌ها اصلاً آنها را نبینند.
نویسنده: نفیسه حاجاتی
عنوان متن تبلیغات
© نون‌ح‌‌‌